ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



طلوع نوزده آذر ماه - تقدیم به دوست ناگهان سفرکرده ام

تقدیم به دوستِ ناگهان سفرکرده ام
خلیل عمرانی

طلوع نوزده آذر ماه ، کنار تخت تو پرپر می شد
زمان مصیبت سنگینی بود ، که بی تبسّم تو سر می شد
تو مثل وسعت دریا آرام ، تو چون همیشه ی روحت عاشق
صبور فاصله هایی بودی ، که داشت کمتر و کمتر می شد
میان حنجره ات شعری ناب ، تب سروده شدن در سر داشت
غزل پر از ضربان هایی بود ، که در رگ تو شناور می شد
تو هر سپیده نماز دل را ، «به وقت شرجی دریا» خواندی
و دل زدی به حریم توفان ، شبی که عشق مقدّر می شد
بگو که تاب نمی آوردی ، هوای دود و دم تهران را
به هر بهانه دل بی تابت ، دوباره راهی بندر می شد
صریحِ لهجه ی دریا بودی ، زلال و ساده دل و موجآگین
کجا در این شب بی شعر ما ، سکوت تلخ تو باور می شد؟
در این خزان تهی از احساس ، به قلب تو چقدر محتاجیم
که زودزود تبسّم می کرد ، که دیردیر مکدّر می شد
خبر، چنان عرقِ سردی داشت ، که شعر من ضربانش افتاد
طلوع نوزده آذر ماه ، و شاعری که کبوتر می شد ...


کلمات کلیدی این مطلب :  طلوع ، نوزده ، آذر ، ماه ، - ، تقدیم ، به ، دوست ، ناگهان ، سفرکرده ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/9/24 در ساعت : 10:27:48   |  تعداد مشاهده این شعر :  1177


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد شکری فرد
1391/9/24 در ساعت : 11:46:17
سلام آقای قدیریان...غزل بسیار زیبایی بود در سوگ استاد عمرانی...آموختم...

ممنونو
عباس خوش عمل کاشانی
1391/9/24 در ساعت : 15:30:51
*درود بر استاد عزیز.من همان موقع زیر کامنتی که گذاشته بودید در مقام پاسخگویی هم نشانی خود را گذاشتم و هم توضیحاتی دادم.اگر به نظراتم بروید حتما هست.و اما مجددا:
شهریار-یوسف آباد صیرفی-کوچه شهید امینی-پلاک 29
کدپستی:3357168171
حسین سنگری
1391/9/24 در ساعت : 12:47:34
سلام استادم
ارادتمندم ... غزل مرثیه زیبایی بود در وصف استاد عمرانی...
یا علی مدد
نغمه مستشارنظامی
1391/9/24 در ساعت : 12:19:34
صریحِ لهجه ی دریا بودی ، زلال و ساده دل و موجآگین
کجا در این شب بی شعر ما ، سکوت تلخ تو باور می شد؟
سلام بر شما
غزل اندوهگین و ماندگاری بود
تسلیت
مصطفی پورکریمی
1391/9/24 در ساعت : 20:4:29
سلام جناب استاد قدیریان گرامی

خدایش بیامرزاد .... غزل مرثیه ی بسیار تأثیرگذار و هنرمندانه ای بود زنده باشید
ملیحه رجائی
1391/9/24 در ساعت : 13:6:24
سلام
بسیار زیبا
روحشان شاد
سپاس
بازدید امروز : 10,384 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,966,777
logo-samandehi