ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مترسک 19/مترسک20/خواب
 (مترسک19)

بهار

آغوش باز مترسک

عرق شرم بر پیشانی دهقان نشاند

تمام زمستان

فراموشش کرده بود

 

(مترسک 20)

یک جفت کفش

سوغات حاجی شدن دهقان

برای مترسکی که تنها یک پا داشت

و آن هم

همیشه در گل فرو رفته بود 

 

(خواب)

همسایه ها

همکارها

فامیل ها

برای عیادت همه آمدند

یکی گفت هرچه می خواهد بخورد

دیگری :تمام آمپول هایش را بزنید

تا نا امید نشود

یکی کنارش دعا خواند و

 دیگری جوک های آنچنانی گفت

و او قبل از مردن

دلش می خواست

یک چشم آسوده بخوابد

کلمات کلیدی این مطلب :  مترسک ، 19/مترسک20/خواب ،

موضوعات :  اجتماعی ، طنز ،

   تاریخ ارسال  :   1391/9/26 در ساعت : 9:13:15   |  تعداد مشاهده این شعر :  2864


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سیاوش پورافشار
1391/9/26 در ساعت : 23:9:53
بسمه تعالی
به نظر حقیر مترسک می تواند نمادی برای آن دست مردمانی باشد که تنهایند و بی هیچ غل و غشی زحمت می کشند و در نهایت نتیجه کار و تلاششان آن نیست که سزاوار آنهاست همچنین آنهاییکه فضایی برای خلاقیت و نوآوری ندارند و ایستایی شان نه به معنی نتوانستن که به دلیل فضای مسلط بر وضعیتشان است بد نیست قسمتهایی از مقاله جناب میثم صدر را که در ماهنامه هزارتوی نشر شده در مورد مترسک بخوانیم که بسیار خواندنی است((از میانِ نمادهایی که دلالت‌هایِ گاه‌ـ‌و‌ـ‌بی‌گاهی به حالتِ تنهایی می‌کنند، در مترسک قرائن ِ مثال‌‎زدنی و جالبی وجود دارد.، . سخت‌کوشی ِ مترسک همآوردِ تنهایی ِ او ست. می‌دانیم که: «جای‌اش را ترک نمی‌کند، چون نمی‌تواند. سخت‌کوشی ِ یک ناتوان: مکثی جاودان.» امّا مگر مترسک چیست؟ تجسّدِ دانش ِ ما از کلاغ و چشم‌اش آن‌جور که به ما می‌نگرد. و مگر کدام کلاغ ما آدم‌ها را در «مکثی جاودان» بازشناخته است؟ اگر این ماجرا به شکست منتهی شود، اگر عملکردِ مترسک ناموفّق باشد و کلاغ‌ها گستاخانه مقابل ِ چشم، یا حتّا رویِ بَر و دوش‌اش نشسته و پیروزمندانه قارـ‌قار کنند و دانه برگیرند، آیا نشانه‌یِ خوشایندی برایِ آن نیست که ما موجوداتی متحرّک و پویا هستیم و کلاغ این وجهِ تمایز ِ ما و مترسک را بازشناخته است؟ مترسک کاملاً بی‌خطر است. و این همان چیزی ست که کلاغ نباید بفهمد. درباره‌یِ مترسک رازی هست که کلاغ نباید به آن پی ببرد. کلاغ چطور نمی‌فهمد؟ ما چطور نمی‌فهمیم؟ما گُم می‌کنیم که مخاطبِ اصلی ِ هنری ـ که مترسک باشد ـ کیست. یا به عبارتِ دیگر، اگر بشود این مسئله را در قالبِ یک سؤال مطرح کرد، می‌توان پرسید؛ چرا این موجودِ رَماننده و هولناک این‌قدر بی‌آزار و ژولیده، همچو ژولیدگی ِ یک سرگشته، ظاهر شده است؟ بی‌آزاریِ مترسک را آن لباس ِ ژنده و گشادی که بر تن‌اش کرده‌اند می‌گوید. انگار فقط به قدر ِ سهم ِ خود بخواهد، از لباس، از جا، از شکل، از جهت. سرش رو به خورشید است و آغوش‌اش باز، همچو اسیری تسلیم که دستان‌اش را گشوده، یا کارگر ِ بی‌خیال و بی‌چیزی که هر دو دست‌اش را از دو طرف، به تخته‌الوار ِ پشتِ سرش تکیه داده است. گردن‌اش را کمی کج کرده و به عقب بُرده. نگاهِ شیطان و بازیگوش‌اش انگار دعوتی ست به صلح ِ بی‌شیله‌ـ‌و‌ـ‌فریب. گاهی اوقات هم لبخندی به لب دارد و چشمانی درشت و خیره به دوردست، که با اندکی دستکاری، به هیأتِ یک دلقکِ بازیگوش درمی‌آید (و بازیادآوریِ مصائبِ یک دلقک) بگذارید بگوییم که مترسک یک پیامبر است. چرا نباشد؟ او قلباً یک نماد یا یک عمل ِ نمادین است، و هیچ اشاره‌یِ مستقیمی به خودش ندارد. هیچ‌چیز از خودش ندارد. هیچ‌چیز برایِ خودش نمی‌خواهد. کدام پیامبر چیزی برایِ خود خواسته؟ و مگر این بزرگ‌ترین دلیل ِ حقانیّتِ تاریخی‌شان نبوده است؟

با خود می‌گویند: «بایسته است که احساس ِ تنهایی بکند.» و در واقع، نزدِ بسیاری، مترسک نمادِ تنهایی است. مترسک را فقط آن هنگام به یاد می‌آورند که در مکانی ـ ترک شده باشند. هنگامی که واپسین ضربه‌یِ داس، پیوندِ آخرین ساقه را با زمین تصدیق می‌کند، نوکِ منقار ِ کلاغ از گوش ِ مترسک کاه و پوشال بیرون می‌کشد. جابه‌جایِ تن‌اش سوراخ‌ـ‌سوراخ و در هم ریخته می‌شود. مترسک شکل و سیمایی تازه می‌یابد: تصویر ِ حقیقی‌تر ِ سالِکی که در نقاطِ مختلفِ بدن‌اش اندرونه‌ای برایِ به نمایش گذاشتن دارد و هنوز همان خنده را بر لب. در واپسین لحظه، شکل ِ مطلوبِ او این‌گونه دگردیسی می‌یابد: آشتی ِ همه با همه؛ آشتی ِ زمین با کلاغ، آشتی ِ کلاغ با مترسک و سرانجام، متلاشی شدن‌اش، جایی که دیگر چیزی برایِ تقسیم وجود ندارد. در واپسین لحظه، مدینه‌یِ محبوبِ مترسک به جایی همچون نیستی ِ محض بدل می‌شود، به جای چونان جدایی ِ محض؛ این‌جا ست آن مدینه‌یِ محبوبِ تنهایان.))
و اما ... نکته قابل تو جهی که در کارهای شاعر گرامی جناب اقبالدوست دیده می شود و شاید ان را نسبت به بسیاری از آثار سپید متمایز می کند ارزش متن و محتوای عمیق آن است که نشاندهنده آشنایی ایشان با تاریخچه فرهنگ و ادب و مطالعه بسیاری از دغدغه های آدمی از نوع هزاره سومش را دارد در آثار ایشان همیشه معانی و مطالبی مورد موشکافی قرار میکیرند که هر مخاطبی بخواند گویی حرف دل اوست در شعر مترسک ایشان بسیاری حرف ها نهفته است و از او که رمزگذار است و از مخاطب که رمزیاب پالسهای ارتباطی فکری خاصی هست که مخاطب زیاد به زحمت انداخته نمی شود و در محور همنشینی کلام مراد شاعر را می گیرد. در اشعار ایشان محور جانشینی در بعضی مصاریع بسیار خوب عمل می کند و در محور همنشینی مخاطب رمز را با لذت وافری می گشاید اما موردی که قابل ذکر هست:
- در شعر سپید امروز متاسفانه به سطر ها تک تک نگاه نمی کنیم که آیا شعریت دارد یا خیر بلکه شعریت را در کل اثر می یابیم همچنین این که می گویم حرفی است از مرحوم مهدی اخوان ثالث که می کوید:زبان باید نه زیاد تودر تو و پیچ در پیچ باشد و نه نزدیک به زبان گذرای جامعه و نه دور باشد بلکه حد متعادل آن دو جایز است. اگر مصاریع هر سه شعر را خوب بخوانیم می بینیم که زبان این اشعار زیاد به زبان گذرای جامعه نزدیک است. مثلا این مصرعها عین سخن عادی است:
عرق شرم بر پیشانی دهقان نشاند
برای عیادت همه آمدند
یکی کنارش دعا خواند و
دیگری جوک های آنچنانی گفت
و...
با استفاده از صنایع بیانی و واژه های رایج اما کمتر مورد استفاد در سطح زبانی جامعه می توان این تعادل را برقرار کرد
با آرزوی موفقیت برای دوست گرانقدر و شاعرگرامی جناب اقبالدوست عزیز و همه دوستداران فرهنگ و ادب
مجتبی اصغری فرزقی
1391/9/27 در ساعت : 11:21:0
زيبا بود

البته من در مورد نوع برگزاري اين شعرها حرف دارم كه موكول مي كنم به بعد ولي شعر تنها كشف شاعرانه نيست . بلكه اتفاقي است كه در زبان مي افتد.
داراي بافت و اندامهاي مختلف است كه براي زيباسازي اين ساختمان بايد درست چيده شوند.
من هم از كارها خوشم آمد ولي ميشود با بهره گيري از صنايع ادبي و زباني و ايماژ هاي بهتر تصوير و شعر بهتري ارائه كرد.

موفق باشيد دوست ارجمندم
زهرا شعبانی
1391/9/26 در ساعت : 10:58:0
درود بر شما جناب اقبالدوست گرامی...

-------------------------------------------------

پاینده باشید خانم شعبانی / یا حق
رضا نیکوکار
1391/9/26 در ساعت : 21:32:5
درود بر جناب اقبالدوست عزیز

برقرار باشید برادر...

---------------------------------------------------------

درود بر همولایتی فرهیخته و ارجمند /شاد باشید جناب نیکوکار / یا حق
سارا وفایی زاده
1391/9/26 در ساعت : 10:18:27
سلام

زیبا سروده هایتان را خواندم

مانا باشید.

----------------------------------------------------------------------

ممنون از لطفتان و البته از راهنماییتان بابت اصلاح اشتباه تایپی /شاد و سلامت باشید
امیر سیاهپوش
1391/9/26 در ساعت : 14:10:43
خیلی کوتاه، زیبا و تاثیر گزار. احسنت جناب اقبالدوست.



--------------------------------------------------------

پاینده و شاد باشید جناب سیاهپوش /ممنون از لطف نظرتان
حمیدرضا دولتی (معراج)
1391/9/26 در ساعت : 11:33:59
سلام جناب اقبالدوست
هرسه زیبا بود به نظر بنده
یاعلی

---------------------------------------------------

ممنون از لطف نظرتان جناب دولتی / شاد باشید
محمد تقی قشقایی
1391/9/27 در ساعت : 9:8:28
ممنون جناب اقبالدوست لذت بردم

-----------------------------------------------------------------------------

شاد و سلامت باشید جناب قشقایی ممنون از لطفتان
اکبر نبوی
1391/9/27 در ساعت : 2:47:47
درود بر جناب اقبالدوست گرامی
بسیار زیبا بود. احسنت و دست مریزاد
سرافراز باشید


---------------------------------------------------------------------------

از لطف و شاگرد نوازی تان بی نهایت ممنونم استاد نبوی /شاد و سلامت باشید
دکتر آرزو صفایی
1391/9/26 در ساعت : 10:33:26
سلام استاد ارجمند
بسیار زیبا و بامفهومی ژرف
دست مریزاد نیک مرد

------------------------------------------------------------------

ممنون از لطف نظرتان خانم دکتر صفایی / پاینده باشید
محمد شکری فرد
1391/9/26 در ساعت : 20:30:5
سلام آقای اقبالدوست...مترسک ها زیبا بودند...خواب هم همین طور...

ممنون.


-------------------------------------------------------------------

شاد باشید جناب شکری فرد /ممنون از لطفتان / یا حق
سیده فاطمه صداقتی نیا
1391/9/29 در ساعت : 13:7:31
با سلام
شعر اول را دوست تر داشتم. به خاطر ایجاز و قدرتی که در نشاندن معنایی عمیق در ذهن مخاطبش ایجاد کرده است. و در مورد کار آخر که بیانی روایی دارد و اتفاقن باعث شده شعر در لایه های بیرونی فقط اتفاق بیفتد ...من با هر دو شکل موافقم چون مخاطبین ما همیشه خاص نیستند...گاهی باید با شعر ذهن عموم را درگیر کرد کاری که در شعر دوم با رندی تمام اتفاق افتاده... استاد ما هستند جناب اقبالدوست ولی کاش در فرم و زبان محتاط تر عمل می کردند.

-------------------------------------------------------------

پاینده باشید خانم صداقتی نیا ممنون از نظرتان / یا حق
بازدید امروز : 2,073 | بازدید دیروز : 16,386 | بازدید کل : 121,785,392
logo-samandehi