(1)
سرسبـــزی زندگــــــانی از آنـت باد
گـلهـــــــای انــار روی دامـــــانت باد
فال خـوش و حال خوب یلـدا امسال
بر سفـره ی تو باشد و مهمـانت باد
(2)
هر دیـو پلیــد و پست زندانی باد
از عشق به کویتــان فــراوانی باد
نور و غـزل و چــای و انار و لبخند
آذیـن شــب بلنـــــد ایـرانــی باد ...
(3)
دلی در حســرتی دیرین نماند
سری از فرط غــم پایین نماند
الهی در شب یلـــدای امسال
نگــاه کـودکی غمگین نماند ...
(4)
جز به شادی نرسد زلف بلند یلدا
به تمنای شب خاطره در دستانت
(۵)
امشـب دوباره با تو صد قصه حرف دارم
باید بمانی امشب دست از تو بر ندارم
با هم کنـار آتــش کلـــــی ترانه داریــم
دو استکان چای و یک هنــــدوانه داریم
امشـب اگر بمــانی رؤیا به خـــــانه آید
مهتـاب رقص گیــــرد شــب در ترانه آید
من روبروی رویت تو رو به سـوی مهتاب
تو غرق در ترانه من غــرق در تو بیتــاب
گاهی به خاطراتی گاهی به قصه هایی
یک لحظه چای خوردن همـراه یادهــایی
امشب هزار شعله از مهر گشته روشن
باید بمانی امشب در گوشه ی دل مـن
تا صبح در کنارت حرف از " دوباره " دارم
از غصه با تو امشب یکسـر کنـــاره دارم
جواد مزنگی
http://mazangi.ir