ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



آه.... !

آه...!



 

زني ز خيمه دوان بود و...، آه! مي كشتند
ميـان آن هـمه ،  در قتلگاه مي كشتند
 
به ياد حضرت خاتم كه بوسه مي زد  بر
گلوي خشك تو، از بوسه گاه مي كشتند
 
تـو آفـتاب تمامي كه مانـده اي تـنها
تو را كه پيش دو دستان ماه مي كشتند!
 
و مشك تشنه ي لب هاي آيه خوانت بود
همان زمان كه تو را بي سپاه مي كشتند
 
مگر دوباره به تقويم كوفه قربان بود
كه آيه آيه تو را بين راه  مي كشتند؟
 
هنوز وقت غروب آسمان در اين فكر است
تو را براي كدامين گناه مي كشتند !

 
 
نهم آذر 91
http://eleven.persianblog.ir

کلمات کلیدی این مطلب :  عاشورا ، آييني ، غزل ، اصغر اكبري ،

موضوعات :  عاشورایی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/10/6 در ساعت : 21:19:25   |  تعداد مشاهده این شعر :  1035


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید نقی عباس «کیفی»
1391/10/9 در ساعت : 13:18:4
هنوز وقت غروب آسمان در اين فكر است
تو را براي كدامين گناه مي كشتند !

زنده باشید
عباس خوش عمل کاشانی
1391/10/7 در ساعت : 6:26:48
درود بر شما.به نظرم رسید که این اثر نسبت به آثار فاخر گذشته تان اندکی ضعف تالیف دارد.در بیت اول اگر مصراعها را جابجا کنید بهتر است چون قتلگاه و بوسه گاه -که همقافیه نیستند-تنگ هم نمی افتند.به هر حال همیشه قافیه ی مصراع اول را می شود در مصراعهای بعد تکرار کرد.منظورم همان قتلگاه است.دیگر اینکه از مسلطی چون شما بعید می نماید که دستان جمع دست را با افزودن دو به دودستان تبدیل فرمایید و جمع الجمعی رخ نماید.به نظرم برای سرودن این شعر کوشیده اید و نجوشیده اید.عزت زیاد.
---------------------------------
ممنونم استاد عزیز
منتظر نظرات دوستان می مانم....
امیر سیاهپوش
1391/10/9 در ساعت : 9:17:51
هنوز وقت غروب آسمان در اين فكر است
تو را براي كدامين گناه مي كشتند !
بازدید امروز : 10,349 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,966,742
logo-samandehi