دسته بندی اشعار

آخرین اشعار

آخرین نقدها

شعر من!

شعر من!


فرشته بو، فرشته رو، فرشته خوست شعر من

همیشه بر زبان این و آن و اوست شعر من

برای تو بغل بغل پر از پری و حوری است

ولی برای دشمنان پر از لولوست شعر من

فقط نه اینکه دشمن است با کسان و کرکسان

که با شبان و گرگ ها نگشته دوست شعر من

تمام دلنوشته ها به عشق پر نشسته اند

ولی کبوترانه گرم بغ بغوست شعر من

سه تا به میخ می زند یکی به نعل می زند

چگونه گفته اند عاقلان دو روست شعر من؟!

و من میان کوچه های شهر راه می روم

و داد می زنم:" هلو هلو هلوست شعر من

هر آنچه کیفتان دهد هر آنچه عشقتان کشد

هر آنچه میلتان کند همو هموست شعر من..."

□

به لطف خورد و بردهای این دو بیت آخری

به پشت گنده لقمه های در گلوست شعر من

از آن زمان که خورد و بردهای من شروع شد

فرشته بو و... سبزه رو و... دیو خوست شعر من...

غرض که سرشکسته است و رو به قبله است و هم

مدام با گلوی بسته روبروست شعر من

به پیشکسوتان بگو برای او دعا کنند

که باز روی دوشک است و در پتوست شعر من...

□

بلند شو، به خود بیا، نگاه کن که دشمنت

چه خط به خط، چه صف به صف، چه تو به توست شعر من!

به قله های روبرو نشان بده که کوهی و

فقط غبار شانه ات به قد اوست شعر من!

فقط غبار شانه هات -اگر خودی تکان دهی-

حریف دسته کم هزار تا عدوست شعر من!

□

به پا شده است شعر من و از گذشته شیرتر

به روی دوشک است و به چه جنگجوست شعر من...

---

---

   تاریخ ارسال  :   1390/3/11 در ساعت : 15:32:44   |  تعداد مشاهده این شعر :  1228

---

---