ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



انار ترک خورده
  • مدت ها پیش دعوت نامه ای از اولین جشنواره سراسری اعتکاف به دستم رسید. بنده نیز 2 اثر از آرشیو دهه هفتاد الی هشتادم به جشنواره فرستادم؛ البته نه برای کسب مقام !! که برای تنویر افکار عمومی. لازم به ذکر است این اثار که هیچ ربطی به موضوع جشنواره نداشتند  به صلاح دید برادران ارجمند جناب مجاهدی و تکیه ای قم در کتاب بربال قنوت چاپ شدند. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
    غزل مثنوی + غزل
  • 1- انار ترک خورده 
 
دارم به دشنه ها غزلی تر می آورم
این سینه نیست ...روی سپر... سر می آورم
معجونی از شقایق و یاس و اقاقی ام

بادام سبک هندی و قند عراقی ام
سیبم به پای هرز علف اوفتاده ام

جنسم طلاست دست خزف اوفتاده ام
بر روی میزها سند و پوشه می شوم

بعدا دوباره پرت به یک گوشه می شوم
در لابلای منگنه ها گیر کرده ام

لنگیده پام این که چنین دیر کرده ام
پشتم دوباره خم شده از ثقل شانه ها

از کوچه دل بریدم وقهرم ز خانه ها
درامتداد ثانیه ها راه می روم

آ ه ای درخت ها !  به لب چاه می روم
چاهی نهان که بر سر آن می توان گریست

یک نی لبک درون گلوش عاشقانه زیست
چاهی نهان که از لب آن ماه دیدنی ست

ماهی نهان که از لب این چاه ... دیدنی ست
ای کهکشان اشک و تب و آه ..السّلام

ماه غزل سرای لب چاه... السّلام
ای گیل مردِ آذری !   ای کوچکِ بزرگ!
شمسِ کُتَل !  نسیمیِ جنگل ! یلِ سترگ!
تزئینِ سرخِ کاشیِ کاشان! ذبیحِ فین!
ابروی باستانی محراب بر جبین!
شعرت دوباره هودج گل های پرپر است

این کلمه است بر لب تو! یا کبوتر است؟!
از چاه های کوفه چلیپا گسیل پیل..!

حالا رسیده ای به سیه چال اردبیل.
دارم به دشنه ها غزلی تر می آورم

این سینه نیست...روی سپر... سر..می آورم
o
حالا صعود بر سبلانی - قبس کنید
شالوده بشکنید و وداعِ قفس کنید
محض وقار باغ انار ای چنارها

این قد کشیدن هرمی را هرس کنید
«حیران»شوید از غزل آرایی «خزر»

رویی به سوی شاعر رود «ارس» کنید
جولانگهِ نظامی و شمس است و منزوی

در سینه ها فراعنه! حبس نفس کنید..
o
ازبر کنید  شعر  مرا  گاهواره ها
فردایی از شکفتن و لبخند واره ها
پشمینه پوش گوشه نشین را محک زنید

با رقص ساق و ساعدتان گوشواره ها!
سیمرغَکان کنگره های سفارشی!

بازندگان قافیه در جشنواره ها
حتی میان این همه دیوار تو به تو
پرواز می کنم به خدا.. با ستاره ها
چاقم نکرد چخ چخ چخماق هایتان
همخوابه های تیره ترین ابر پاره ها!
اوقات «صَحو» وارد احوال «سُکر» شد

«هَل مِن مَزید» خمره ی خُمسِ شراره ها..!
ای دل! «فرشته عشق ند اند»بهوش باش!

دست از مَلَک بشو! مَلِکی کن به باره ها!
از بس نماز سجده به حاجات برده است

کفر اذان در آمده روی مناره ها :
اَللهُ اَکبَر... اَشهَدُ اَن لا اِله عشق...

سیبی بچرخ ..! در سر این استخاره ها
o
دارم به دشنه ها غزلی تر می آورم
این سینه نیست..روی سپر..سر..  می آورم
ای قرن های بغض گلوگیر حنجره!

هان ای هزاره های مه آلود پنجره!
برطرح آرمانی آیینه واقفم

با باد ناموافق باران مخالفم
از بس تهی ست خندقتان، پر نمی شود

صد بار گفته ام که خزف، دُر نمی شود
o
تاریخ را ورق زده فکری دگر کنید
بحث قدیم ایده ی نو مختصر کنید
این ابرها به خاطر باران نیامدند

ایوب را  ز موطن صبرش خبر کنید
در سینه ام  زبانه کشد  قرن ها  اَلَم

از آهِ سرخ وُ صورتِ زردم حذر کنید
جرأت اگر به جانب تان هست، خود لَبی

از جزر و مَدّ ِ  بی غشِ لب هام..تر کنید
این سان که دربسیط طلب مات مانده اید

حاشا که از گریوه ی حیرت..گذر کنید
القصّه مویتان شده از دامنم دراز

بحث قدیم ایده ی نو.. مختصر کنید
هی در حباب بحر رجز تاب می خورید

بحر عمل کجاست که شقّ القَمر کنید
ای کهکشان اشک و تب و آه ... السلام
ماه غزل سرای لب چاه .. السلام
  • 2-لاک پشت پیر
 
این لاک پشت پیر که پشتش دوتا شده
پیرار ... مار بوده و حالا... عصا شده
در چشم ما اگر چه به جز گرد او نرفت
در مشت عده ای به گمانم طلا شده
تصویر بند بند جگر گوشه ی غم است
این گلشنی که بر تن شادی ردا شده
آمد قطار عمر و گذشت از شکاف کوه
فرسودگی ست ماحصل ریل ها شده
خنیاگری که موج طنین ات ز شاخسار
تا هفت توی باغ تصور رها شده،
دراین تنور کور که نامش جهنم است
خنیاگری ، بهانه ی نان  و نوا شده
روح مرا درخت به یک رفتگر سپرد
کارجهان همیشه چنین جابه جا شده


کلمات کلیدی این مطلب :  انار ترک خورده ،

موضوعات :  سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1391/10/21 در ساعت : 17:15:49   |  تعداد مشاهده این شعر :  1159


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مجید مه آبادی
1391/10/21 در ساعت : 21:5:1
برطرح آرمانی آیینه واقفم
با باد ناموافق باران مخالفم
علی سعادتخانی
1391/10/21 در ساعت : 19:34:33
آفرین بر ستاره پر فروغ شعر پر افتخار معاصر اردبیل
علی سعادتخانی
1391/10/21 در ساعت : 19:36:12
بند سوم شعرتان بسیار ستودنی تر است و...به بارها خواندن و لذت بردن می ارزد
بازدید امروز : 4,778 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,560,739
logo-samandehi