ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



قصيده تنهايي 2
 
 
 
بعد از تو بي بهار شدم  بي بها شدم
 قرباني سياه ترين فصل ها شدم
 بعد از تو نارواست ولي از دهان خلق
 آماده شنيدن هر نا روا  شدم
 در خانه ام به تلخي مرگ جذاميان
 سرد و سياه همنفس انزوا شدم
خانه بدوش  خسته  خزان ديده و خراب
از خويش كوليانه بريدم جدا شدم
 شب بود و آه مثل يكي طفل بي پناه
 در  كوچه هاي ترس و تباهي رها شدم
 قد راست كرده بودم و در بادهاي سخت
 مثل درخت هاي تبرخورده تا شدم
 بعد از تو كنج عافيت از من گرفته شد
 بعد از تو زخم خورده هر ماجرا شدم
چشمم به "هرچه" واشد  و پايم به "هركجا"
 رويم سياه بي تو ولي مبتلا شدم
در چشم زندگي به حقارت نشستم و
 در گوش مرگ  زمزمه اي بي صدا شدم
يكجا به زخم دشنه و دشنام جان به لب
يكجا به پاس صبر و سكوتم فدا شدم
 يكجا كنار آمد و ر فت ِ پياده رو
 همكاسه مرارت مشتي گدا شدم
حتي دهان گشود به بلعيدنم زمين
كابوس وار طعمه اين اژدها شدم
 يكجا زدم به جاده "بي در زماني" و
 تبعيدي هميشه "بي در كجا" شدم
 رفتم سر از قبيله ليلي درآورم
 با كوره راههاي جنون آشنا شدم
 زندان مگر نبود ؟! به هر در زدم ولي
 هربار رو به روزنه اي بسته واشدم
 ديدم يقين ِ مومن من گرد شك گرفت
 بدتر از آن به كفر زدم بي خدا شدم
در خرقه مكاشفه پيچيدم و دريغ
 در حلقه مشاهده اهل ريا شدم
بيراهه بود و بيم درافتادنم به چاه
درو از تو آه رفتم وسربه هوا شدم
دور و برم كه بود و كه ها؟ گفتني نبود
ميداني و نپرس چه بودم چها شدم
 پشتم به دست هاي جوان تو گرم بود
 رفتي و بي تو پشت به پشت عصا شدم
 بعد از تو هول شب كه نه، " روز ِ شُمار"م ست
 خوابيدم و نه، بعد تو از مرگ پا شدم
 از هر طرف در آينه هاي برابرم
با چهره فنا شده اي آشنا شدم
 ديدم سواي فاجعه روزْمرگي ام
حتي به قاب عكس تو بي اعتنا شدم

...
#
راز ِ بزرگ ِ آمده در سينه ام به  تنگ!
 بي تو مرا ببخش اگر بر ملا شدم...

 
 
 
  
کلمات کلیدی این مطلب :  تنهايي ، قصيده ، اجتماعي ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/10/28 در ساعت : 12:47:38   |  تعداد مشاهده این شعر :  1042


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

شبنم فرضی زاده
1392/7/8 در ساعت : 14:19:48
درود شاعر
قصیده تنهاییتو به پیشنهاد یکی از بچه ها اومدم بخونم
وکاش زودتر ازاین ها میخواندم
قلمت دوست د اشتنیست
همیشه باشی
بازدید امروز : 740 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,556,700
logo-samandehi