ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



...
 
...
کلمات کلیدی این مطلب :  ... ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1391/10/30 در ساعت : 7:42:37   |  تعداد مشاهده این شعر :  829


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حمید خصلتی
1391/11/3 در ساعت : 23:32:47
با درود به شاعر گرامی.بارها در نقد شعر دوستان به نقش ردیف در شعر اشاره کرده ام. در این شعر آنقدر ردیف نقش مهمی دارد که اگر ردیف را حذف کنیم یا به جای ان واژه ای دیگر متصور شویم دیگر واژه ها وبقیه سطور معنای خود را از دست میدهند وشعر کاملا از درون تهی می شود.اما با توجه به همین ویژگی در این شعر مورد بحث آنقدر تاثیر ردیف دیده می شود که انگار بقیه واژه ها پیرو نقش ردیف در شعر هستند مخصوصا از نظر محتوایی. شاعر ردیف گم میکنم را انتخاب کرده است بدون اینکه بتواند ترکیب ها و ساختاری هم ارز با ردیف شکل دهد.فقط تکرار گم کردن را تا پایان میبینیم ومتوجه نمی شویم که دلیل این گم شدن چیست وشاعر آخر سر چه می خواهد بگوید.
در مصراع اول می گوید عقل را در حلقه ی دیوان ه ها گم میکنم.این بدیهی ترین چیزی است که شاعر در مورد عقل ودیوانگی میتوانست بگوید. دم دست ترین واژه در تقابل با عقل همین دیوانگی یا فقدان عقل است واینکه شاعر گم کردن عقل در حلقه یدیوانگان را برای بیت اول انتخاب میکند هیچ دلیل هنرمندانه یا منطق تصویری خاصی برای این گم کردن نیاورده است.

در بیت سوم آوردن یا وتا در کنار هم ب موجبات ضعف مصراع اول را فراهم اورده است و همچنین اآمدن واژه ی محاوره ای قاطی در ادامه همین بلا را به سر مصراع دوم آورده است.

در بیت بعد حرف عین در واژه ی عکس در واژه ی قبل از خود ادغام شده و به صورت دکس خوانده می شود
همچنین ارتباط مصراع اول این بیت با مصراع دوم بسیار ضعیف است.و منظور از همان وهمین در مصراع دوم وهمچنین دلیل گم کردن این دو عنصر نامشخص معلوم نشده است
در بیت ماقبل اخر شاعر از مخاطبی صحبت به میان می اورد که در هیچ یک از ابیات بالا رد پایی از او نبوده است:
هر چه می گردی که پیدایم کنی..
وهمچنین در مصراع بعد به ویرانه ای اشاره ره می کند که انگار برای مخاطب شناخته شده است (هی خودم را بین ...آن ویرانه ها..) در حالی که اینگونه نیست وشاعر از ویرانه ای صحبت کرده که تا اینجای شعر هیچ نکته ای در باره اش نگفته است.
شاید اینگونه صحبت کردن در مورد شعر درست نباشد ولی گاهی انسان مجبور میشود مته به خشخاش بگذارد تا قدری شاعر سختگیرانه تر با شعرش برخورد کند. مگر نه این است که اعتقاد داریم شعر آفرینندگی است. پس اگر اینگونه است یک شعر باید حداقل های شاخصه یک آفرینش را داشته باشد نه مجموعه ای از واژه ها که گاه به مدد وزن وقافیه وردیف نام شعر را به خود گرفته اند.
من تنها نقطه قوت این شعر را وزن بی نقص ان میدانم وبس وامیدوارم دوستان منتقد اگر نقاط قوتی در شعر مد نظر دارند بفرمایند تا ناخواسته در حق شعر ستمی روا داشته نشود.یاحق
علی سعادتخانی
1391/11/4 در ساعت : 8:49:7
سلام/
ردیف همان است / قافیه همان است /و وزن هم همان/چیزی که سالهای سال در چرخه تولید شعر چرخیده و از کشکول شعر حافظ ریخته و از کشکول شعر دیگران نیز و دست به دست چرخیده و رسیده به عصر حاضر!
من خودم کار کلاسیک می کنم ولی تکرار و باز آفرینی را بدین شکل نمی پذیرم ٰ دستی هم در نقد ندارم تا حداقل اگر از کم و کیف شعر نمی توانم بگویم حداقل احساسم را نسبت به شعر و شعری که می خوانم بعنوان یک مخاطب حرفه ای بیان کنم
در ماههای قبل شعرهای خوبی ازبرادرمان خوانده ام ولی این شعر را ضعیف می بینم و این شعر را از حداقل مولفه های یک شعر قابل قبول خالی می بینم الا وزن شعر (به روایت خصلتی عزیز)هیچ اتفاق خاصی در غزل روی نداده و شعر پیام خاصی را برای مخاطب ندارد
به نظر می آید شاعر همین شعر را اگر با وسواس بیشتر کار می کرد می توانست با بهره گیری از واژه های جدید و با بهره مندی بیشتر و دقت در استخدام کلمات به حد متوسط از لحاظ فرم و ساختار شعر برساند
به بیت سوم نگاه کنیم:
تا برادر، گرگ یا تا دوستانم دشمنند
آشنا را قاطی بیگانه‌ها گم می‌کنم
مصراع اول چیزی فراتر ازشعار نیست مصراع هیج بهره ای از ارکان یک شعر خوب از جمله تعابیر و استعارات و...نبرده و تصویر سازی ناقصی نیز دارد
کمین برای بیت فوق فی البداهه بیت زیر به ذهنم رسید که حداقل می تواند منظور شاعر را در ارائه تصویر قدیمی و کلیشه ای شعر های از این دست یاری نماید
" نابرادرهای خونی پیرهن در دستشان/ آشناها را درون خانه ها گم می کنم.
یا برای بیت دوم:
بالاهای را که دیگر فرصت پرواز نیست/شوق پروازی که با پروانه ها گم می کنم.

در خاتمه عرایضم به این نکته نیز اشاره کنم که احتمالا استفاده از این دست قافیه ها ناخاسته شاعر را به استفاده از واژه های کهن و دم دستی سوق می دهد
امیدوارم از این شاعر توانا کارهای بهتری در آینده بخوانیبم
بازدید امروز : 460 | بازدید دیروز : 13,569 | بازدید کل : 122,986,950
logo-samandehi