ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مثنوى .......تقديم به سرور كاينات (ص)
و آفتاب خدا بود مثل نور آمد
به گوش گوش سلیمان صدای مور آمد
غروب بود درینجا غروب انسانی
صدای درد صدا بود مثل توفانی
صدای مرگ به گوشم خدا خدا میگفت
به زخم زخم درونم دوا دوا میگفت
هزار ماه به دیدار یار می آمد
فرشته بود مگر شهسوار می آمد
قیام بود درینجا قیام روحانی
نیام بود به دستش نیام روحانی
سکوت کن که صدای خدا به گوش آید
و آب چشمه درین کوه ها به جوش آید
خدا به چشم تو جاریست فال میگوید
ورق ورق به زبان تو حال میگوید
نفس نفس به سرک های جاده میرفتم
 به سوى سوى خدا پا پیاده میرفتم
و گردباد که پیچیده بود ,وحشت بود
و ابر ,ماه که دزدیده بود ,وحشت بود
به مهربانی دریا پیام عشق رسان
به موج موج تلاتم کلام عشق رسان
عبدالله ب.خود
کلمات کلیدی این مطلب :  هزار ماه ,غروب ,قيام ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1391/11/2 در ساعت : 13:56:8   |  تعداد مشاهده این شعر :  752


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید علی‌رضا شجاع
1391/11/3 در ساعت : 1:27:48
سلامو عرض ادب
جناب بیخود عزیز زیبا بود فقط بنظرم این مصراع : به ملاقات خدا پا پیاده میرفتم
مقداری ایراد وزنی دارد جسارت حقیر را ببخشید


تشكر عزيز حالى درستش كردم
دکتر آرزو صفایی
1391/11/2 در ساعت : 16:1:16
سلام بر شما
سروده تان زیباست
قبول باشد انشاالله


درود بر شاعر عزيز
سحر دگلی (آریایی)
1391/11/3 در ساعت : 0:57:9
سلام و درود جناب بیخود ارجمند

زیبا و دلچسب نشست بر جان دل
التماس دعای نیک

قلمتان جاودان
احساستان در امان باد
نغمه مستشارنظامی
1391/11/2 در ساعت : 14:14:13
قبول حضرت رسول باد
پاینده و سلامت باشید


سلام بر شاعر خوب ايران
علی عبداللهی
1391/11/5 در ساعت : 10:3:49
سلام گرامی
سپاس
بازدید امروز : 15,143 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,971,536
logo-samandehi