ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



زن فكر مي كند به جواني شگفت كه...

به سادگي عاشقانه ي حضرت محمد ( ص ) و حضرت خديجه (س)
 
زن فكر مي كند به جواني شگفت كه...
در او دميده شد، هيجاني شگفت كه...
مردي كه نور، روي لبانش نشسته است
با قصه اي غريب و بياني شگفت كه
در كوه و دشت، زلزله انداخت ناگهان
در ايل پخش كرد، تكاني شگفت كه
" لات " و" عزي " و بتكده ها را شكست و بعد
با خود بنا نمود، جهاني شگفت كه...
#
دنيا، فلاش بك به ابوجهل ِ در سكانس
زن، مات مانده توي پلاني شگفت كه
زوم است روي دختركاني كه زنده اند
در گورهاي جعل زماني شگفت كه...
##
زن، مانده غرق قاب نگاهي كه در دلش
از عشق مانده است نشاني شگفت كه
در دشت مرده زندگي تازه اي نشاند
در آن كشيد، رود رواني شگفت كه...
بر روي دوش خود تبري ديد و فكر كرد
روحش شده است غرق تواني شگفت كه...
###
ايمان زن رسيد به " اشهد ان عشق..."
روي لبش نشست، اذاني شگفت كه...
####
او اولين زني است كه با نور، عهد بست
در راه وصل يار، چو جاني شگفت كه...
" هرگز نميرد آنكه دلش، زنده شد به عشق "
زن فكر مي كند به جواني شگفت كه...

کلمات کلیدی این مطلب :  زن ، فكر ، مي ، كند ، به ، جواني ، شگفت ، كه... ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/11/8 در ساعت : 20:42:3   |  تعداد مشاهده این شعر :  903


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

امیر سیاهپوش
1391/11/9 در ساعت : 14:7:8
احسنت جناب سلیمانی
ماجور باشی و با خوبان عالم محشور
دکتر آرزو صفایی
1391/11/9 در ساعت : 0:7:4
درودتان
زیباست
سارا وفایی زاده
1391/11/9 در ساعت : 10:0:58
درود بر قلمتان آقا سید
عباس خوش عمل کاشانی
1391/11/8 در ساعت : 22:4:42
درود و دست مریزاد.فاخراست و دلربا.البته اگر فکری به حال «اشهد ان عشق» بکنید بهتراست.عبارت جایگزین فارسی خوشتر می نماید.اخیرا شاعران در اشعار آیینی اصرار دارند که حتما عبارتی عربی متخذ از آیات یا روایات تلمیحا بگنجانند در حالی که ضرورت ندارد.یاحق.
عبدالله امان
1391/11/9 در ساعت : 14:22:13
درود بر ال نيى ص
شعر تان تعبير هاى تازه و زبياست
بازدید امروز : 13,393 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,969,786
logo-samandehi