ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



من باز هم يك عقابم
بگذار تا نعره‌اي هم در بيشه‌زاري نباشد
وقتي صداي پريدن در كوهساري نباشد
 
بگذار يكبار ديگر بر ابر‌ها پر بسايم
هرچند در اين بيابان شايد شكاري نباشد
 
بگذار آنسان بميرم در سينة آسمان‌ها
كز بعد مردن برايم حتّي مزاري نباشد
 
بگذار صحرا بداند، من باز هم يك عقابم
هر چند بر بال‌هايم نقش و نگاري نباشد
 
در فكر اين باغ‌هاي خو‌كرده با خشك بودن
شايد پس از اين زمستان ديگر بهاري نباشد
 
اينان چنان مي‌هراسند از زخمه‌خوردن كه گويي
ديگر غمي در ميان نيست وقتي دو‌تاري نباشد
 
روزي كه اسبان وحشي بر سنگ‌ها سم بكوبند
شايد كه در ايل ما هم ديگر سواري نباشد
 
اين پنبه‌بازان كه روزي با خويش خلوت نكردند
از نسل منصور هستند وقتي كه داري نباشد
 
اي كاش يك بار ديگر اين كعبه مردي بزايد
اين قوم خيبر نشينند تا ذوالفقاري نباشد

کلمات کلیدی این مطلب :  ، من ، باز ، هم ، يك ، عقابم ،


   تاریخ ارسال  :   1391/11/19 در ساعت : 19:26:25   |  تعداد مشاهده این شعر :  1400


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مصطفی پورکریمی
1391/11/20 در ساعت : 20:50:48
استادانه و دلگشا بود دست مریزاد
خلیل ذکاوت
1391/11/28 در ساعت : 13:43:30
سلام و سپاس
غزلی برومند و بشکوه
پایدار باشید
عبدالله امان
1391/11/19 در ساعت : 22:46:54
درود بر شما زيباست

در فكر اين باغ‌هاي خو‌كرده با خشك بودن
شايد پس از اين زمستان ديگر بهاري نباشد
بهشاد امامی
1391/11/23 در ساعت : 0:48:33
این بار گمان بد - خدارا - نبریم !
انگار دو روح در تن یک نفریم !
لبخند چکاندن به لب دشمن مان
مصداق بصیرت است... ما بی خبریم !

سلام بر شما برادر گرانفر من
ببخشید، بایسته بود دیدگاهم را بیان کنم.
سعادتمند باشید ان شاءالله.
محمد شکری فرد
1391/11/20 در ساعت : 12:0:11
سلام آقای حسن زاده...غزل زیبایی بود...

ممنون.
سیده فاطمه صداقتی نیا
1391/11/21 در ساعت : 13:34:15
عقاب بمانید
بدون نقش و نگار
که همین زبان برنده کافی ست !
وحیده گرجی
1391/11/29 در ساعت : 10:36:38
عرض سلام و ادب و احترام.
.
غزل زیبایی بود استاد.
.
بازدید امروز : 13,480 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,969,873
logo-samandehi