ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



درباره جشنواره شعر فجر( ماجراي شعر و معر )

غريبم قصه ام چون غصه ام بسيار....

بقول بزرگي متاسفانه بر خلاف رسوم و شيوه متداول ممالك راقيه اين جشنواره هاي ادبي و بخصوص شعرچون كتابي و كشكولي ست از شعر و معر. يعني به قرار مسموع  در كشورهايي كه داخل آدم هستند حتي اصناف و طبقات شعر هم مشخص و منظم هستندحالا چه برسد به صاحبانشان كه همانا شاعران و احيانا ماعران باشند! والبته باز هم اين شيوه مرضيه و دلكش كه الان هفت سالي ميشود با اين شكل و هيات جديدبنام "جشنواره شعر فجر"مثلا تلاش ميكند همان صاحبان طبقات و اصناف مذكور  و آدمهاي پيش افتاده(با پيش پا افتاده اشتباه نگيريد)ادبيات و شعر و احيانا معر اين سرزمين هم بشودچيزي شبيه اقطار آدم نشين كره ارض.و باز هم البته همين اجله معاصرين و آدمهاي فهميده و گلدسته  شهر و ديار كه يك سرو گردن از ابنيه ديگر بلندترندو اغلب كنار گودنشين نيستند و قرقر هم نميكنند و با جديت همه جلوات خوب و بد ذوقهاي دست اندركار را  ميسنجند و زعفران را از گل كاجيره جدا ميكنند و نعوذبالله كلك و حقه و تباني سكوت و ادابازي در كارشان نيست و بحمدالله در اين آب و خاك شماره شان هم از شماره مغزهاي نغز بيشتر ست جا دارد كه بنشنند و پوست از كله عده اي ماعر كشكول ساز هردمبيل غير راقيه مثل راقم اين سطور بكنند  و لبخندي هم بر لبان مباركشان بنشيند  كه:بعله اين هم حل شد !
قضيه ازاين قرار ست كه بقول بزرگي اصولا مرض شعر مقوله نامعقول پرتي ست و بخصوص درين روزگار وانفسا  كه باز بقول يكي از اعزه متاخرين" اصلا نفس عمل لغو ست" و به يكقران كمتر از مفت هم نمي ارزد و بايد انصاف دادكه در اين روزگار از شاعرجماعت مضحك تر و و بي مصرف تر و بي خاصيت تر  و بي محل تر خود شعرا  هستند البته مقصودمان شعراي خوب و طراز اولند و الا شعراي بد و متوسط مخصوصا اگر از جنس ديگر و با سن و سالي پايينتر باشند مصارف ديگري هم برايشان مترتب هست!!! بگذريم از اينكه حالا ديگر قضيه مراد و مريدي بكلي ترتيب سابقش بهم خورده و بعضي شبه شعر ها و احيانا شبه ممدوحين ديگر آن طور و طرز سابق بر اين را ندارند....
خلاصه اينكه كار شعر خوب در اين روزگارخيلي بيريخت ست مثل كار شاعرخوب.آنهم شعرهاي خرچنگ قورباغه اي مثل شعرهايي كه به مزاج آن اجله معاصرين مذكور محترم سازگار نيست. چه اينكه شعر خوب اصولا چيزي به مردم نميدهد و توقعي هم نبايد داشت و از اين جهت هم هست كه ميگوييم مرض شعر مقوله نامعقول پرتي ست حالا خودتان بنشينيد حساب كنيد از اين سيل شعرها ومعرها از شاعران  وماعران خوبي كه ارسال ميشود به جشنواره اي مثل فجر چندتايش گره ميخورد با عواطف  و حسيات مردمي كه فقط هميشه ي خدا از شاعران خوب توقعي نداشته اند جز شعر خوب گفتن  و البته از ماعران محترم توقعي نداشته اند جز سكوت!!
اما درد اينجاست كه درين هفت سال برگزاري جشنواره اي با اين سطح و حجم و گنجايش و ظرفيت و پتانسيل و ....تعداد ماعران برگزيده از شاعران برگزيده بيشتر بوده و رجحان ادبي داده شده اند عرفا و شرعا و رسما و منطقا به اقليت شاعران خوب و استخواندار و استخوان خورد كرده  و استخوان شكسته اي  كه ديگر بعد از هفت سال زخم به استخوان روحشان رسيده ست و آن آقايان و اجله محترم و معاصر هر سال ياد مان مياورند كه :
سال سال اين چند سال امسال پارسال پيرارسال هر سال ميگيم دريغ از پارسال.....!
اسامي منتخبين شاعر و ماعري كه هر سال پيش از اختتاميه در تالار وحدت خواه ناخواه لو ميرود و دهان به دهان ميچرخد و با وجود تذكار و تذكرهاي مكرر و سفت و سخت دبيرخانه محترم مبني بر راز دار بودن منتخبين شاعر و ماعر در حفظ نام افراد تا روز اختتاميه اين حكايت همچنان باقي ست كه چطور ميشود كه نام افرادي  || متواليا در جشنواره اي در اين سطح تكرار ميشود و خوب به زعم همان  اجله ي بالانشين  حتما شاعران خوبي هستند كه انتخاب ميشوند نه ماعران خوب! جاي سوال ست كه چرا نام نامزدهاي نهايي داوري مرحله آخر دست كم بعد از اعلام نتايج داوريها برده نميشود تا سطح شعر و معر شاعران و ماعران نهايي و مرحله آخر كه به قول يكي از همين داوران درمصاحبه اش (معقول و منقول در همين سايت محترم هست ميتوانيد بخوانيد)معيار و استاندارد شعري جشنواره كه لابد از شعر امروز انتظار ميرود؛  در داوريها پايينتر از سطح مورد نظرشان بوده و اين را تعميم داده اند لابد به همه شعر و احيانا معر امروز و خوب ميتوان گفت كه تا حدي هم پر بيراه نرفته اند اين داور محترم خوب و خوش اخلاق و مهمان سرزمين گل و بلبل ما؛ كه البته موافقيم استاندارد معر امروز ما از استانداردهاي جهاني آن هم حتي بالاترست چه برسد به اينكه در جشنواره اي با اين سطح و سياق درباره اش قضاوت كنيم
القصه حرف بسيار ست و درد بسيارتر
خواستم فقط پيش درآمدي نطقي كرده باشم درباره مجوز قانوني درانتخاب و ارجحيت معر خوب نسبت به شعر خوب در جشنواره مهم و وزين و البته تاثيرگذار در معرفي چهره هاي ماعر و شاعر كشور كه احيانا با بي عدالتي ها وبي مهري ها از نظر دور مانده بودند  و اين جشنواره (كه ميشود "جشنواره استاد اسفندي و دوستان"  و نامهايي از اين دست هم برايش پيشنهاد داد )زحمت بروز و ظهور چنين چهره هايي را به ما خيل نابينايان و ناشنوايان و غافل ماندگان از راه حق و حقيقت داده است
ناگفته نماند كه فضول را بردند جهنم گفت هيزمش تر ست!
كمال امتنان را شخصا و قلبا از اين دوستان و اجله معاصرين كبيرو صغير دارم
بقيه حرفها بماند در نامه اي تا بعد...
و من الله توفيق

با درود و بدرود
حرره  في  كاشان  سوم اسفند 1391
پانوشت
 جناب آقای استاد"اسفندی" از اساتذه به نام و چهره های ماندگار شعر و ادبیات این مرز وبوم و از نسل طلایی غزل میباشند که  استاد مرحوم "گوشه گیر" رحمه الله علیه به ایشان ارادت خاصی داشتند

کلمات کلیدی این مطلب :  شعر ، معر ، فجر ، جشنواره ،

موضوعات :  سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1391/12/3 در ساعت : 12:22:2   |  تعداد مشاهده این شعر :  1535


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی فردوسی
1391/12/3 در ساعت : 20:42:29
از قدیم گفته اند آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک! چه می شد اگر هیئت داوران محترم می آمدند و در هر بخش اسامی و شعرهای مثلا 20 نفر نهایی را بر روی اینترنت قرار می دادند تا همگان بتوانند ببینند و با عقل ناقصشان قضاوت کنند. اینطوری شیطان هم کمتر زیر جلد بعضی ها می رفت...
امیر علی سلیمانی
1391/12/3 در ساعت : 13:34:31
فی نفسه در خصوص برگزاری جشنواره شعر و انتخاب گروهی به عنوان برگزیده خللی وارد نیست چرا که از طریق همین همایش ها و امتیاز بخشی هاست که جوان تر ها پیش تر از پیش به دنبال تلاش در سرودن اند ، امسال و سال های قبل جشنواره شعر فجر در اجرا موفق بوده است . دست کم برای منی که چندین سال است در همین فضا تنفس می کنم و دیده ام از این همایش ها .
تا اینجا که خوب گفتم و قند در دل متولیان آب کن . کمی هم برویم سراغ نکات مسئله دار . دوستانی که مرا می شناسند می دانند که کنگره ی اسم و رسم داری در ایران نداریم که برگزیده اش نباشم از فجر بگیر تا شعر جوان ، شب های شهریور ، دفاع مقدس و ... این را از باب فخر فروشی نگفتم که انصافا هم جای فخر فروشی ندارد از آن جا گفتم ادامه ی بحثم را به حساب ماجرای گربه و دیزی نگذارید ...
برای من که شاعرم و شاعرانی مثل من حساس ترین قسمت اجرایی و علمی یک جشنواره فرایند داوری ست این فرایند از انتخاب داوران تا کدگذاری بگیرید تا جمع بندی ها و جلسات نهایی . اما متاسفانه کمترین دقت در برگزاری یک جشنواره در همین مرحله است هر چند که هر دوره گفته می شود که نسبت به دوره ی قبل این اتفاق با دقت بیشتری می افتد که در عمل نمی افتد ... من خودم بارها برگزیده جشنواره هایی شده ام که شعر های به مراتب از من قوی تری به دبیرخانه آن ها رسیده است و برگزیده شدن من بیشتر از شعر معلول عدم دقت کافی در داوری ست . و کنگره هایی که برگزیده نشده ام در حالی که شعر های برگزیده در مقابل شعر من و دوستان دیگر عددی نبوده است ... نتیجه داوری های این شکلی می شود چند حالت که بررسی می کنیم با مثال :
1 - دوستان باشند : در این حالت به علت کافی نبودن زمان داوری یا حوصله ی داوران دوستان برگزیده می شوند باز هم یادآوری می کنم خود من بارها جزو دوستان به حساب آمده و برگزیده شده ام . متاسفانه هر سال در جشنواره ی فجر از این قبیل دوستان برگزیده داشته ایم دوستانی که گاه به علت اسم و رسم و گاه به علت هم استانی بودن با داوران و دبیران جایزه ای می گیرند . حتما دوستان جشنواره ی شعر ... را به خاطر دارند که دو ماهی تبلیغ کرد و بنر زد و بوق و کرنا کرد اما تنها یک روز برای داوری جشنواره وقت گذاشتند و در حالی که ششم ماه مهلت ارسال آثار تمام شد هشتم همان ماه اختتامیه برگزار شد و شعر هایی برگزیده شدند که تمسخری بودند برای جشنواره با آن ادعا (از قضا بنده هم برگزیده شده بودم ولی به جای افتخار کردن تاسف خوردم ) من در سواد ادبی دوستان داور تردیدی ندارم ولی مگر می شود چندین هزار شعر را در طول دور روز داوری کرد ، انصاف هم که داشته باشیم خواندن هزار شعر (فقط خواندن و لذت بردن) یک هفته ای طول می کشد .
2 - داوری یا قرعه کشی : در زمانی که داوری جشنواره این شکلی می شود گروهی از دوستان به علت اقبال در بیت اول شعر ، یا شعر های اول ، فونت زیبای اشعار ، برگزیده می شوند دقیقا شبیه قرعه کشی بانک است همین است که وقتی کد ها برداشته می شوند شگفتی همه را بر می انگیزنند برگزیده شدن خود من درجشنواره ای که نباید اسمش را برد تقریبا همینطور بود در آن سال قریب 1000 شاعر شرکت کرده بودند و من با 15 سال سن و حدود 20 شعر سروده شده و سطح ادبی کاملا متوسط و متوسط به پایین برگزیده یکی از بزرگترین رویداد ادبی کشور شده ام که با یک دید واقع نگر من با هیچ سلیقه ای لیاقت آن جایزه را نداشتم
3 - شاعران خوب : از حق نباید گذشت که در هر رویدادی چند شاعر که واقعا لیاقت هم دارند برگزیده می شوند آن هم از روی اقبال و شانس نه شعر های خودشان که همین ها مایه ی غنیمت جشنواره اند و تبریک واقعی تنها برای آن هاست .

تمامی جشنواره های شعر در ایران برگزیدگانی از این سه طیف دارد که بسته به اخلاص برگزار کنندگان از این سه طیف افرادی منتخب می شوند .

باید فکری کرد ...
زهرا شعبانی
1391/12/4 در ساعت : 15:4:28
مرگ درست از لحظه ای آغاز می شود که در برابر آنچه مهم است سکوت کنی...

"مارتین لوترکینگ"
محمد شکری فرد
1391/12/3 در ساعت : 20:46:18
سلام آقای رجبعلیزاده...آموختم...

زنده باشید.
سید محمد امین جعفری حسینی
1391/12/3 در ساعت : 16:5:28
علیرضای عزیز سلام مدت هاست که به این نتیجه رسیده ام و رسیده ایم که داوری های شعر فجر حتی از استانداردهای حداقلی جشنواره های موضوعی که ادارات و نهادهای با ربط و بی ربط برگزار می کنند هم پایین تر و پایین تر پایین تر و پایین تر پایین تر و پایین تر پایین تر و پایین تر پایین تر و پایین تر پایین تر و پایین تر است - ولی از تو تعجب می کنم
اگر شش ماه و فقط شش ماه ئر تهران سکونت داشته باشم می توانم برگزیده شدن یکی از جشنواره های پر پول (پرپول بودن لزوما به معنای معتبر بودن نیست) مثل کتاب سال و فجر و .... کوفت و زهرمار را به نام خودم ثبت کنم - با همان لابی ها و بازی ها یا ننه من غریبم بازی هایی که در تمام این مدت باعث شده بعضی ها جوایز فجر و کتاب سال را ببرند- امتحانش مجانیه - به یک خانه استیجاری برای سکونت شش ماهه در تهران نیازمندیم
حمیدرضا اقبالدوست
1391/12/4 در ساعت : 9:7:9
ضمن عرض ادب و احترام / شاید ماجرای مرد یک چشم و شهر کوران باشد اما بعنوان یک شهرستانی دور از مرکزو هر جای و مکان و باند دیگر و البته بعنوان یکی از تقریبا برگزیدگان دوره های قبل این جشنواره داوری شعر فجر را بهتر و کاملتر از جشنواره های دیگر می دانم هرچند تا شکل صحیح و استاندارد و عادلانه اش فاصله بسیار است /شاد و سلامت باشید
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/12/4 در ساعت : 21:43:19
چشمه ی لطافت بود ، شعر پارسی ، اما
برکه های نابش در ، دام ارتزاق افتاد
تا مکیدنی تر شد ، بیشتر مکیدندش
دود از کباب آمد ، قحط در ثماق افتاد
طعم شعر شیرین را ، شور و تلخ و تـُرشا کرد
جشنواره بازی ها ، ان چه اتفاق افتاد
...........
سلام و درود خدمت جناب رجبعلیزاده عزیز و ارجمند
اگر چه شعر نبود آنچه گفته اید این جا
ولی دقایق تلخش همیشه شیرین است
گناه آینه ها نیست تاری تصویر
قصاص تیره دلی های زندگی این است

سید محمد امین جعفری حسینی
1391/12/3 در ساعت : 16:2:19
علیرضای عزیز سلام مدت هاست که به این نتیجه رسیده ام و رسیده ایم که داوری های شعر فجر حتی از استانداردهای حداقلی جشنواره های موضوعی که ادارات و نهادهای با ربط و بی ربط برگزار می کنند هم پایین تر و پایین تر پایین تر و پایین تر پایین تر و پایین تر پایین تر و پایین تر پایین تر و پایین تر پایین تر و پایین تر است - ولی از تو تعجب می کنم
اگر شش ماه و فقط شش ماه ئر تهران سکونت داشته باشم می توانم برگزیده شدن یکی از جشنواره های پر پول (پرپول بودن لزوما به معنای معتبر بودن نیست) مثل کتاب سال و فجر و .... کوفت و زهرمار را به نام خودم ثبت کنم - با همان لابی ها و بازی ها یا ننه من غریبم بازی هایی که در تمام این مدت باعث شده بعضی ها جوایز فجر و کتاب سال را ببرند- امتحانش مجانیه - به یک خانه استیجاری برای سکونت شش ماهه در تهران نیازمندیم
محسن کاویانی
1391/12/3 در ساعت : 21:56:34
علی داداش آدم یاد دستنوشته های آمیرزا اتابک قزلحصاری میوفته چقد قجری نوشته بودی.

در کل حالیدم. دمت گرم لوطی
بازدید امروز : 2,261 | بازدید دیروز : 16,528 | بازدید کل : 122,975,182
logo-samandehi