ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



کوچ
کوچ 
درست مثل درختیم ساده می میریم
بروی  دوش زمین ایستاده می میریم
به ظلم صاعقه جان می دهیم اما شُکر 
به سرنوشت تبر تن نداده می میریم
مسافریم و نماز شکسته قصه ی ماست -
که سر به دامن جانان نهاده می میریم
سپرده دل به فراسوی این زمستانیم 
که در مسیر بهاران پیاده می میریم
مسافریم و غریبیم و جاده مقصد ماست
چه غم اگر که در آغاز جاده می میریم
بیا ببین که به شوق تو زنده ایم ای مرگ
ببین چگونه به روی گشاده می میریم
 
سید محمد امین جعفری حسینی – شیراز
کلمات کلیدی این مطلب :  سید محمد امین جعفری ، شعر ، کوچ ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/12/15 در ساعت : 23:5:28   |  تعداد مشاهده این شعر :  2036


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

صادق ایزدی گنابادی
1391/12/22 در ساعت : 15:11:53
سلام بر شاعر محترم
به اعتقاد حقیر شاعر با استفاده از قدرت خیال می تواند هر تصویری را بسازد و مدعی هر ادعایی بشود به شرط اینکه منطق این ادعا و یا تصویر در خود شعر و نه در فرا متن و نه متکی به انگاره های اجتماعی فراهم شده باشد
با این دید گاه "بیت مسافریم و نماز شکسته قصه ی ماست که سر به دامن جانان نهاده می میریم" تا نماز شکسته قصه ی ماست تصویر هم تحرک کافی دارد و هم منطق ان قوی است اما نا گهان شاعر می گوید "که سر به دامن جانان نهاده می میریم " حلقه ارتیاط این دو تصویر کجاست ایا این حسن تعلیل برای اینکه شاعر قصه اش نماز شکسته است شاعرانه است ؟می تواند شاعر ادعا کند که سر بر دامن معشوق نهادن نوعی شکستن است که باید قبول کرد که در روساخت تصویر این اولین نمایی نیست که به مخاطب القا می شود شاعر محترم متوجه باشند که شعر در خوانش اول باید مخاطب را جذب کند البته در لایه های پنهان خود نیز تصاویر و معناهای فرو خفته داشته باشد تا مخاطب عامی چون حقیر در گیر سطح بیرونی شعر شده و مخاطبان خاص نیز ان تصاویر فرو خفته را در یابند
و اما بیت سپرده دل به فراسوی زمستانیم
که در مسیر بهاران پیاده می میریم به چند دلیل بیت ضعیفی است اول اینکه "که"برای پر کردن وزن آمده است و هیچ کار کردی در شعر ندارد دوم اینکه برای پیاده تمهید اندیشی نشده است شاعر برای رسیدن به قافیه عجولانه از واژه پیاده استفاده کرده است البته می توان توجهیاتی برای پیاده رفتن به سمت بهاران گفت که ربطی به انچه در شعر ما با ان مواجهیم ندارد
بیت مسافریم و غریبیم و جاده مقصد ماست گرچه با واژه های کلی و مجرد و تکراری حتی در همین شعر آغاز می شود اما حقیقتا در مصراع اول به سر انجام خوبی می رسد در فضای غیر شاعرانه جاده برای رسیدن به هدف است در حالیکه در دیدگاه شاعر جاده خودمقصد است این بر هم زدن معمول گرچه در متون عرفانی ما سابقه دارد اما شاعر بازنویسی خوبی از این آموزه انجام داد ه است بیت اخر به جز اینکه مخاطب را دچار احساسات تند و نوعی همدلی ترحم بر انگیز با راوی می کند جنبه ی شاعرانه ی دیگری ندارد
مرگ در ذهن مخاطب و خارج از شعر دیو ترسناکی است که شاعر از این ذهنیت استفاده کرده است و بدون هیچ خلاقیت و تلاش شاعرانه ای مخاطب را دچار نوعی از احساسات می کند بدون اینکه هنر مندی تازه ای را باب کند
در مصراع دوم بیت آخر به به معنای با بکار رفته است که ضعف به نظر می رسد گرچه می توان به را در معنای بر هم دریافت که انگاه ضعف تالیف بیت را گرفتار می کند
و در پایان شاعر را دعوت می کنم به دوری از بزرگ گویی چرا که بزرگ گویی نیاز به تجربه های سخت و طاقت فرسا دارد و بدون کسب تجربه نمی توان بزرگ گویی ها را تبدیل به مدیوم های شاعرانه کرد و نهایت اینکه در کاربرد "که"به خصوص در معنای حرف ربط دقت بیشتری گردد
اگر پراکنده گویی شد مرا خواهید بخشید
برای شاعر و خانواده ی محترمش آرزوی سلامتی می کنم
رضا محمدصالحی
1391/12/20 در ساعت : 15:1:25
سلام جناب حسینی گرامی

بسیار زیبا و شیوا . درود بر شما

مسافریم و غریبیم و جاده مقصد ماست
چه غم اگر که در آغاز جاده می میریم

بیا ببین که به شوق تو زنده ایم ای مرگ
ببین چگونه به روی گشاده می میریم

هادی ارغوان
1391/12/16 در ساعت : 9:41:3
سلام
دست مریزاد
ساجده جبارپور
1391/12/16 در ساعت : 14:58:42
خیلی زیبا بود
محمد صارمی شهاب
1391/12/18 در ساعت : 23:52:23
سلام . همیشه می خوانمت امین عزیز.
امیدوارم غزل زندگی ات تا همیشه با ردیف "زنده می مانیم" سروده شود.
مصطفی کارگر
1391/12/16 در ساعت : 8:34:38
سلام آقا سید. غزلهای شما دردهای اجتماعی با ارزشی دارند. شما یاور انسان هستید. احسنت.
امیر سیاهپوش
1391/12/16 در ساعت : 12:47:5
مرحبا برادر بسیار خوب
وحیده افضلی
1391/12/16 در ساعت : 1:6:55
به روی دوش زمین ایستاده می میریم

سلام.خیلی زیبا بود
علی‌رضا پیش‌بین
1391/12/16 در ساعت : 10:57:53
با سلام

اين غزل زيبا با واژه ها و تركيب هاي امروزي را حدود يك ماه پيش از شما انگار خوانده بودم.حتما با كمي تغيير ،دوباره منتشر كرده ايد . جاده مقصد ماست يا رفتن و نماندن ؟ زمينه ي پشت تصوير جنابعالي هم براي بنده سوالي شده . تشكر
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1391/12/17 در ساعت : 2:16:23
سلام آقای جعفری بزرگوار
عزلی بسیارزیبا و فاخرسروده اید

درست مثل درختیم ساده می میریم
بروی دوش زمین ایستاده می میریم
سربلندباشید
مرضیه مرادی
1391/12/15 در ساعت : 23:39:25
سلام
زیبا بود , لذت بردم
با اینکه بارها و بارها ازتان شعر شنیدم ولی سال ها و سال ها می شود که غزلی ندیده بودمتان به جمع غزال های غزل سرا خوش آمدید
امین نوراللهی (فریاد)
1391/12/16 در ساعت : 10:48:14
به ظلم صاعقه جان می دهیم اما شُکر
به سرنوشت تبر تن نداده می میریم

احسنت احسنت بسيار زيبا.ممنونم
محمد شکری فرد
1391/12/16 در ساعت : 18:21:5
سلام آقای جعفری...غزل زیبایی بود...

زنده باشید.
بازدید امروز : 3,520 | بازدید دیروز : 14,006 | بازدید کل : 121,732,994
logo-samandehi