ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



غزل سيب

ایی که مردم حرفهاشان طرح سیب است
آدم هر آنقدر آشنا باشد غریب است
 
آدم فقط یک اتفاق ناگهانی است
افتادنش تنها برای ما عجیب است
 
حس میکنی دنیا به ما ایمان ندارد
حس میکنی دنیا رفیقی نانجیب است
 
استاد اجازه! من سؤالی تازه دارم
شاعر چرا از زندگانی بینصیب است
 
شاید برای زندگی یک سیب کافی است
جایی که مردم حرفهاشان طرح سیب است

 

کلمات کلیدی این مطلب :  غزل سيب ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/12/16 در ساعت : 19:21:26   |  تعداد مشاهده این شعر :  1028


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  فاطمه خواجویی راد     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
با سلام استاد عزیز درود بر شما وفلم پایدار وولایتان خوشحال می شوم نظر زیبای شمارا بر سروده هایم من خیلی دلم می خواهد در این سایت ÷بت نام کنم وتابه حال چند بار شعر فرستاده ام ولی جوابی نداده اند ممنون از شما با علی !گویا خدا خندیده است در نگاهش آیتی ،روییده است در نمازش یک قنوت ِ بی مثال لحظه هایی بی ریا؛ پوشیده است لب، لبالب می شود از لعل ِاو "لن ترانی "بر لبش گر دیده است لرزه بر ایوان ِمسجد ،کوفیان! از نماز ِآخرش .....ترسیده است؟ چاه دارد قصه های بی غروب از غروب ِغربتش پرسیده است این فرات چشم ها مسکین شدند اشک ها در خنده ها خشکیده است با علی! رودی روان بر چشم ها رودهایی، اشک ها را چیده است فاطمه !از مشکلاتت هی نگــو با علی هر مشکلی پوسیده است نوشته شده در تاريخ شنبه 7 اردیبهشت1392 توسط فاطمه خواجویی راد 1 نظر طـعم غـزل طـعم غـزل دارد لبت ؛ امشب خرابم ؛ بس خـراب در آسمـان شعـرتو من غرق خوابم ؛ غرق خواب امشب شب شعرت چرا ؟ شمعش ندارد ؛ روشنی رقصان ، من و پروانه ها ، موج شتابم ؛ در شتـاب امشب تورا ، من ، قبله ی حاجات کردم ؛ در نمـاز در امتـدادِ خـواهشم ؛ پشـت جـوابم ؛ بی جـواب مهتاب ِبی تـابت شدم ؛ کـو آفـتـابـت ؟ آفـتـاب ! گیسوی شب پوشیده ام؛ من درحجابم ؛ در حجاب مصـرع به مصرع ، چشم من در انتظارت ای غزل ! غرق غـزل هـایت شدم ؛ اکنـون شرابم ؛ نابِ ناب در پشت ابرت من دلی، پرخون شدم ؛ قدری بتـاب خورشیـد ویـران از نـگاهت ، در نقـابم ؛ در نـقـاب امشب بیــا ؛ در جـا نـمـازم ، شـوق فـریادم ؛ فـقـط غوغـا فکن ؛ در آسمـان ، هستی، خطابم ؛تو خطاب امشب دلم پر، از غـزل ، در سکر ناب ، افتاده است می بینـم ؛ این مستی عیان ، ترس از حسابم ؛ از حساب جـام غـزل شـط شراب ؛ بیهـوده می کـوشـم ؛ رهــا غرق غز لهایت شدم ،اکنون شرابم . من شراب نوشته شده در تاريخ جمعه 6 اردیبهشت1392 توسط فاطمه خواجویی راد نظر بدهید زمیلاد ِگل شب بوی "اعطینا")برای تولد حضرت زهرا غزل می خواند از دل آسمان امشب شب ِمیلاد ِکوثر ،در جهان امشب زلبخندِ حضورت ،گل دهداین خاک نثار ِخاک پایت ارغوان ،امشب اذان ِقبله ی آیینه بر پاشد رکوع ِ رکعتی عشقی به جان امشب سحرابر ِ دلت را خنده باران کن برای دیدن ِرنگین کمان امشب گل خورشید می آید به دیدارت مبارک یا علی !این ارمغان امشب هوای دل پر از پرواز ایمان شد به چشمان ِدلم رود ِروان امشب سر ِسجاده ات محو ِتماشا شد خدایت فاطمه !افلاکیان امشب زمیلاد ِگل شب بوی "اعطینا" چراغانی شود این بوستان امشب به دست مهربانت می سپارم من گره های گران سنگ ِگران امشب علی را دسته ای گل از بهشت آمد تو ای زهرا علی را یک نشان امشب نوشته شده در تاريخ پنجشنبه 5 اردیبهشت1392 توسط فاطمه خواجویی راد نظر بدهید ایــن اشک ها را ،گونه ها ابراز دارد صدهاترانه بر لبت آواز دارد با آب وهم آینه این دل ساز دارد چون در شب ِشعر کبوتر واژه ها هم با بال های این غزل پرواز دارد دست ملول ِپنجره خورشید باشد اینک نگاهت گرمی اعجاز دارد من با خیالت می روم هر شب ،همیشه آخر سر این دل ،خانه ای دلواز دارد آتش به زیر خاک و خاکستر شدم من پایان آتش ،شعله ای آغاز دارد.... یک شب بیا پنهان بیا ،مهمان ِچشمم ایــن اشک ها را ،گونه ها ابراز دارد درها که بسته می شود با یک تولا...! قفل ِتمام ِمشکلات ،اعجاز دارد امشب بیا تا خاطراتم را بخوانی این دفترم مولا علی !یک راز دارد نوشته شده در تاريخ دوشنبه 2 اردیبهشت1392 توسط فاطمه خواجویی راد نظر بدهید بوی زهرا(برای امام خمینی) ذره هارا رقص ِ شیدا می دهی ساغری از عشق ِمولا می دهی در نگاهت صبح ِپیروزیست تا رمز زهرا را به دنیا می دهی می شود ،بهمن ،حضورِیک بهار حرمت ِدی را تو فتوا می دهی صحنه ی ایثار رادر جبهه ها صورتی از عشق ِلیلا می دهی در نگاهت کربلا روشن شود کربلا را شوق ِصحرا می دهی در دل خمپاره ها پرواز کرد صد کبوتر عشق به دل ها می دهی اسم ِایران حک شود بانامتان کشور ِجان را چه معنا می دهی مرکز دنیا جماران می شود زندگی را روح ِشیدا می دهی رفته ای ؟هرگز نرفتی از دلم ای خمینی ،بوی زهرا می دهی نوشته شده در تاريخ یکشنبه 1 اردیبهشت1392 توسط فاطمه خواجویی راد نظر بدهید برای امام خمینی لبخند مهرش بر دلم خورشید ،بخشید پروانه ها را در افق ناهید، بخشید در فصل ِسردو ظلمت وغم ،روح پاکش صدها هزاران ، قاصدک ،خواهید ،بخشید شد نور پاکش ،رونق ِقلب ِبهاران روح ِ خدا را در دلم تابید!، بخیشد با یک نگاهش رویشی بر زندگی داد اینک طلوع ِصبح را امید ،بخشید تا موج ِچشمانش به دریای دلم خورد احساس ِاشکی را که از دل چید ،بخشید او آیتی شد بر جهان ِدر سیاهی... چون روح ِایران را دم ِ توحید بخشید روشن کند شمع شب ِآزادگی را آزادگی را تا ابد تمدید ،بخشید روح الامین شد سایه سار ِسایه بانش ای دل!خمینی !بر جهان ،امید بخشید ........................................................ ذره هارا رقص ِ شیدا می دهی ساغری از عشق ِزهرا می دهی در نگاهت صبح ِپیروزیست تا رمز زهرا را به دنیا می دهی می شود ،بهمن ،حضورِیک بهار حرمت ِدی را تو فتوا می دهی صحنه ی ایثار رادر جبهه ها صورتی از عشق ِلیلا می دهی در نگاهت کربلا روشن شود کربلا را شوق ِصحرا می دهی در دل خمپاره ها پرواز کرد صد کبوتر عشق به دل ها می دهی اسم ِایران حک شود بانامتان کشور ِجان را چه معنا می دهی مرکز دنیا جماران می شود زندگی را روح ِشیدا می دهی رفته ای ؟هرگز نرفتی از دلم ای خمینی ،بوی زهرا می دهی .
نغمه مستشارنظامی
1391/12/18 در ساعت : 0:41:10
سلام استاد شعر زیباییست/سلامت وپاینده باشید
اصغر اکبری
1391/12/17 در ساعت : 23:27:25
سلام
بعضی از شعرهاتون خوبه ، اما این یکی ....
با مهر
مرضیه مرادی
1391/12/17 در ساعت : 16:50:7
سلام
زیبا بود پیروز باشید
مجید مه آبادی
1391/12/19 در ساعت : 12:31:35
دم فقط یک اتفاق ناگهانی است
افتادنش تنها برای ما عجیب است

درود شاعر
علی اکبر مقدم
1391/12/16 در ساعت : 19:40:30
سلام و درود و درود درود
به طبعی که شیرین غزل می سرود

لذت بردم حسابی
دستت تون درد نکنه
متشکرم
زهرا آراسته نیا
1391/12/17 در ساعت : 11:32:47
سلام
دلنشین بود و زیبا
بازدید امروز : 2,905 | بازدید دیروز : 11,772 | بازدید کل : 121,756,922
logo-samandehi