ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



آقاي كار گردان
آقاي كار گردان
من هم درست مثل تو
از خورشید دل خوشی ندارم
امواج دریا  
در ساعت پنج عصر
مرا هم می ترساند

صدای مرد ي كه همسايه ي ماست
و در هر شبانه روز چند بار از مناره اي بالا مي رود
اعصاب مرا همانند تو به هم ريخته است  
سالهاست می خواهم بفهمم
  چه گونه می توان زخمی بر چهره خورشید نشاند
و امواج دریا را به تمسخر گرفت
بارها  زير پايم  را بلند كردم و با اخرين توان قد خود را كشيدم
اما فقط توانستم كتاب دعاي مادر بزرگ را از طاقچه اطاقش بيندازم  
کلمات کلیدی این مطلب :  كمي با تاخير ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/12/20 در ساعت : 14:16:1   |  تعداد مشاهده این شعر :  1136


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد یزدانی جندقی
1391/12/20 در ساعت : 21:47:40
صاحب این اثر پنج چیز را به قول دکتر شریعتی دوست که نه دوست تر میدارد
"آب را آفتاب را آینه را پنجره را مناره را " توجه به نماد های روشنی بخش در این شعر از دریا و خورشید اغاز می شود در مناره به مفهوم سازی می پردازد و در کتاب دعای مادر بزرگ انجام می پذیرد به جز این وجه
رویکرد اعتراضی شعر به عدم توجه یک اقلیت اجتماعی به ارزش های انسانی و الهی کاملا مشهود است انجا که راوی به عنوان دانای کل روبروی کارگردان صحنه هایی قرار می گیرد که به حمایت از تاریکی به نبرد خورشید می رود خورشید ی که در این شعر نقش محوری دارد و یک شخصیت کاریزماتیک است اسلام به عنوان بزرگترین اخرین وکامل ترین دین توحیدی تنها آیینی است که شعایر خود را از مناره فریاد می زند
بنا براین خورشید این متن رسول گرامی اسلام راوی دانای کل مدافع دین مبین اسلام و کارگردانی که در این شعر مورد توبیخ است نماینده همه انسان نماهای کور دلی است که در فیلم ها کاریکاتورها و نوشته های موهن در سال های اخیر در جهت زیر سوال بردن ارزش های الهی تلاش می کنند //
ضمن تبریک به شاعر توانا و متعهد این اثر در افرینش یک اثر ارزشی متفاوت به یک نکته تکنیکی در این متن اشاره میکنم
همراهی راوی دانای کل با کار گردانی که قصد اعتراض و تقابل با او را دارد این همراهی در واقع حرف زدن با زبان مخاطب است این روش در مقابله باعث می شود حرف معترض تا پایان شنیده شود //
بارها زير پايم را بلند كردم و با اخرين توان قد خود را كشيدم
اما فقط توانستم كتاب دعاي مادر بزرگ را از طاقچه اطاقش بيندازم
در این قسمت راوی به تحقیر صحنه گردان می پردازد و شکست حتمی او را در قالب یک تجربه شخصی گوشزد می کند // دقت کنیم به افتادن کتاب دعای مادر بزرگ از طاقچه // در این حالت نیایش مادر بزرگ از پیش نیز اسانتر می شود در این حالت در پایانبندی به اهانت کنندگان به ساحت مقدسات هشدار می دهد که تلاش های انان در کمرنگ کردن ارزشها نتیجه معکوس خواهد داشت با این تعبیر // کتاب دعای مادر بزرگ که روی طاقچه است در دامانش قرار می گیرد
نقطه نظر انتقادی :
صدای مرد ي كه همسايه ي ماست
و در هر شبانه روز سه بار از مناره اي بالا مي رود
بهتر است سه نوبت به پنج نوبت تبدیل شود چون پنج نوبت نماز واجب در یک شبانه روز از ضروریات دین مبین اسلام و شیعه اثنی عشری است و شیعیان نیز نماز واجب را دریک شبانه روز پنج نوبت به جا می آورند
نام ارسال کننده :  علیر ضا قزوه     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
سلا م استاد ایزدی چرا گفتین 5بار مگرشما جزو اهل تسنن هستید ما شیعه ایم و بقیه مسلمانان سنی ما مسلمانیم وباید اتحاد داشته باشیم پس
نه 5 بار نه 3بار حذف کنید.
.....
سلام بر شاعر جوانمرد جناب قزوه
چشم کلا عدد را برمیدارم مینویسم چند بار
نام ارسال کننده :  علیرضا     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
ساعت 5 عصر را از شعر لورکا ترجمه و صدای احمد شاملو گرفته ای اقای ایزدی ، در اشعار قبلی شما هم رگه های شعر شاملو به چشم میخورد ، لطفا از فضای دیگران خارج شده و خودتان باشید
نام ارسال کننده :  احمد يوسفي     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
سلام عمو صادق اين شعر را از زبان خودتان شنيده بودم. اما خواندش مزه ديگري داشت ارزشيابي و قياس كتاب دعا با قرآن خيلي رندانه و عميق بود. صداي موج دريا ساعت 5 عصر و صداي مرد همسايه ، انتخاب كلمات غير ائدولوژيك از مفاهيم مذهبي است و شعر را زيبا كرده است. اما خورشيد هنوز بار مثبت زيادي دارد. زخم زدن بر خورشيد كار جالبي نيست حتي براي خداناپرستان. انگار متكلم شعر شما قبول دارد كه پيامبر . موجود مقدسي و پاكي است. بازهم تشكر
هادی ارغوان
1391/12/20 در ساعت : 14:40:50
سلام استاد
قطعن از دل برمی آیدکه به دل می نشیند
...تفکربرانگیز

دست مریزاد
.......
سلام بر شاعر گرامی جناب ارغوان
متشکرم از عنایت شما
مصطفی پورکریمی
1391/12/21 در ساعت : 21:57:26
سلام استاد اگر در امریکا بودید به خاطر انداختن کتاب دعای مادربزرگتان به شما هم اسکار می دادند ..... درود بر شما خیلی زیرکانه بود
.....
سلام بر شاعر بزرگوار و متعهد جناب پور کریمی
بعید نبود
وحید ضیائی
1391/12/21 در ساعت : 13:52:40
در تقطیع سطر ها استفاده از ظرفین سپید خوانی می توانست بیشتر استفاده شود . برخی واژه ها هم اضافه اند اما کشف روایی اثر دوستداشتنی بود ممنونم .
.............
سلام بر جناب ضیایی
کاملا درست می فرمایید تنها نقطه قوت شعر همانی است که شما اشاره فرمو ده اید و گرنه به لحاظ سطر بندی و ایجاز دچار مشکلات فراوانی است
علی‌رضا پیش‌بین
1391/12/20 در ساعت : 15:24:15
با سلام به استاد ايزدي
بسيار زيبا سروده ايد ، ولي ملاك نوشتن بلند سطر ها كمي برايم مبهم است و خواننده را دچار شتاب در خواندن مي كند و دوست داردهر چه زودتر به پايان سطر برسد.آيا نوشتن سطر چهارم به صورت :
امواج دريا
در ساعت پنج عصر
مرا هم مي ترساند
داراي اشكال است؟

از نقدهاي زيبا و متفاوت شما بهره برده ام. سپاس بزرگوار
......
سلام بر شاعر محترم جناب عليرضا پيش بين
كاملا شما درست مي فرماييد هنوز نتوانسته ام خودم را دام منطق نثر رها كنم
از نظر لطف شما هم متشكرم
مجید ملک زاده (موج)
1391/12/22 در ساعت : 16:21:1
واقعا محشر بود-بااین که مطمئنم که تمام حرف های شاعر را نفهمیده ام اما باز هم برایم شوری عجیب داشت
آتنا سیف معموریان
1391/12/20 در ساعت : 15:46:23
سلام استاد
تعریض ظریفی به کارگردان ها کرده اید.دست مریزاد.موفق و منصور باشید همواره
........
از نظر لطفتان متشكرم
نیره کاشی
1392/1/25 در ساعت : 20:46:9
سلام استاد

فقط از ته دل میتوانم بگوی :
آفرین آفرین
بازدید امروز : 10,308 | بازدید دیروز : 16,528 | بازدید کل : 122,983,229
logo-samandehi