ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



تربچه

با توجه به اينكه در تعطيلات عيد مهد كود كها تعطيل و كسي به فكر كودكان اين سرزمين نيست معر گونه اي را تقديم اين گل ها مي كنم اميد است كه از طرف اين شاعر متاهل ء<ء":{}() مقبول افتد
رفتم كنار باغچه
ديدم كه يك تربچه
عاشق شده چه ناجور
با عينك ارسطو
عاشق يك پياز چه
.....
ارسطوي عزيزم
دستتاتو من مي بوسم
هيچي بلد نبودم
از تو فرا گرفتم
 ......
بابا گرفته سبزي
سبزي داره ويتامين
اينو ارسطو گفته
تو جمعي از رفيقاش
در حال لي لي بازي
...
ارسطو و ارسطو  
 بهار امد تو پستو
ترسيده از زمستو
ارسطو و ارسطو
كاري بكن كارستون
با يك تشر بترسو
تا كه بره زمستو 
تا كه بياد پرستو 
کلمات کلیدی این مطلب :  ارسطو ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/12/24 در ساعت : 19:59:10   |  تعداد مشاهده این شعر :  1464


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

صادق ایزدی گنابادی
1391/12/25 در ساعت : 20:29:1
سلام بر شاعر محترم اكرم بهرام چي
از اينكه شعر گونه حقير مورد عنايت شما واقع شده
فوق العاده متشكرم
و اما اينكه مخاطب اين شعر گونه فقط كودكان نيستندفقط از باب طنز مقداري كود ك نمايي شده است البته حتما ضعف پرداخت حقير باعث شده است كه در اثر ظنز گونه گي آن دريافت نشود
در مورد زمستو هم عرض كنم كه در لهجه گناباد ن زمستون افتاده است و من خواستم كه با استفاده از اين قابليت بر طنز و ملاحت اثر بيفزايم حال تا چه اندازه اي موفق بو د ه ام حرف ديگري است و شما هرچه بفرماييد درست است
در مورد كلماتي هم كه فر مو ده ايد براي پر كردن وزن
آور ده ام اي كاش به چند مورد به صورت مصداقي اشاره مي فرموديد
خانم بهرام چي ، من اعتقاد دارم كه همه جا و در هر صورت حق با منتقد است و بار ديگر خارج از هر گونه تعارف و زبان بازي از شما متشكرم و ممنون خواهم شد كه ديگر شعر گونه هاي حقير را نيز مورد عنايت قرار دهيد
من اصولا با اينكه صاحب اثر از اثر خود دفاع كند مخالفم و اين مرقومه را فقط من باب تشكر و قدر داني از شما نوشتم

اکرم بهرامچی
1391/12/25 در ساعت : 9:37:35
سلام آقای ایزدی گنابادی
شعر کودک زبان و نگاه و ذهنیت کودکانه رو میطلبه
در این شعر عاشق شدن اونهم ناجور توی دنیای کودکانه جایی نداره و در بافت زبانی این سروده فرا گرفتم رو نمیشه خوب جا داد میشه گفت
هیچی بلد نبودم
من از تو یاد گرفتم
گرچه کلماتی که برای پر کردن وزن اومده خیلی زیاده و ویرایش میخواد
زمستون و بترسون هم نون هاشون افتاده اگر عمدی بوده که اصلا جالب نیست چون زبان کودک و بزرگ هیچوقت نمیگه زمستو/ بترسو/ ولی شاید مشکل تایپ باشه
موفق و سریلند باشید
اکرم بهرامچی
1391/12/25 در ساعت : 22:51:58
سلام آقای ایزدی گنابادی
من هرگز قصد رنجاندن نداشتم و اگه ناراحت شدید ببخشید معمولا ما از منتقدین و بزرگان انتظار بیشتری در خلق اثر داریم و من فقط نظر خودمو گفتم
دوباره سروده ی شما رو خوندم اثری از طنز توی اون نیست اگه منظورتون اومدن بهاره که میخواد بیاد اما یه جورایی نمیاد .........نمیدونم شاید لازم بود نکات دیگه ای رو هم یاد آور میشدید اما ربطی به تصاویر و بیان مطلب در شروع سروده نداره /
زبان محاوره ای که برای سروده انتخاب کردید در این سروده ی کوتاه در دو جا همخوانی نداره یکی
/فرا گرفتم/ و دیگری /بهار آمد/
در مورد لهجه هم از اول سروده تا آخرش به غیر از ن های حذف شده که خودتون اشاره کردید و من اطلاعی نداشتم هیچ لهجه ی خاصی خونده نمیشه
سروده ی طنز همیشه هدفمنده و حتی اگر به مطالب پراکنده اشاره کنه در کل تصویر خاص و کاملی رو ارائه میده
به هر حال دوباره خودتون اگه اثرتون رو نقد کنید بهتره به هرحال شما استاد در نقد اشعار هستید/موفق باشید
نام ارسال کننده :  مجتبی اصغری فرزقی (کیان)     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
سلام جناب ایزدی عزیز شعر شمارا خواندم موفق و موید باشید یاعلی کیان- مشهد
نام ارسال کننده :  حمزه باقریان     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
اقای ایزدی واقعآ اشعار خوبی است شما که اینجور اشعار خوبی دارید چرا پنها ن می کنید
وحید ضیائی
1391/12/26 در ساعت : 10:42:27
جناب ایزدی راست گفتید این هم تقدیم به همون بچه ها :

دویدم و دویدم
یه ایزدی رو دیدم
ریشاش مث ژوپیتر
کلاف موی فر فر

نشسته پیش دستش
دو تا غول بیابون
یکیش اسمش ارسطو
سوار زین یابو
اون یکی یه ریش بزی
عینکی کت رُزی !

ارسطو آی ارسطو
غول بد تو پستو
اسم رفیقت چیه ؟
اونیکه کنارش ...کیه ؟

غوله نگا به ما کرد
مشت دروغو وا کرد
گفتش به من : تربچه !
بچه شبیه نیچه !

نشناختی این عمو رو ؟
عمو شبیه لو لو رو ؟
ایشون کلی بزرگن !
بزرگتر از یه گرگن

تخته دارن فراووون
میخ دارن چه ارزون
تو کار گچ کارین
رفیق همیارین

بزرگه فرضیه هاش
بچه ی خوب باباش
کاشف تنگه هایند
لنگه به لنگه هایند !

اوف که چه بی سوادی
مثل کل آبادی
نمی بینی چماقو ؟
آلت سخت و شاقو ؟

میزنمت ولو شی
قیمه نشی چلو شی ...

..................................

از خواب پرید تربچه
چشاش مثل کلوچه
دویدش و دویدش
پیش ماماش رسیدش ...

بچه که زود نخوابه
بشینه چش بسابه
کتاب بخونه ناجور
از بنگیای وافور

بشینه تو کلاسه
آدم بدای لاسه !
گوجه بخواد فرنگی
اونم چه آب و رنگی

بجای خاک و تیله
همیشه ی فیتیله
چشاش افق بچینه ...

یه دست خوابای رنگی
یه دست کیف فرنگی

یکیش به من دوغ داد
یکیش به من یوغ داد

بالا رفتیم بال رفت
پایین اومدیم سال رفت ...













سید علی اصغر موسوی
1391/12/25 در ساعت : 0:3:1
سلام جناب ایزدی
این همون "ارسطو " ی مورد بحث ما که نیست ؟!
ارسطو !
و پرستو !
***
موفق باشید
......
سلام بر جناب موسوي عزيز
خير
بازدید امروز : 10,681 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,726,149
logo-samandehi