ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



عشق شیراز




بوی نارنج آمد از آرامگاهِ پیرِ ما

شد دعای صبحگاهی ناله‌­ی شبگیر ما

از قضا، باد صبا بر تربت لیلی وزید

زلف‌­ها بر باد داد از قصّه‌­ی زنجیر ما

دوستان! این داستان آوازه­‌ی آفاق شد

خواجه­‌ی شیراز هم آگه شد از تقدیر ما

خواجه‌­حافظ را قسم دادم به آن فال عزیز

بلکه از مسجد سوی میخانه آید پیر ما

در ازل، ایزد، بت من را دلی از سنگ داد

لااقل ای کاش بر سنگی نشیند تیر ما

لولیان فارس، می­‌گویند صیّاد دل‌­اند

قدرِ این زحمت نمی‌ارزد مگر نخجیر ما؟

در همین سامان مگر سامان پذیرد تا ابد

درد بی­‌درمان ما و کار بی‌­تدبیر ما

یار شیرین­‌کار من! آن کیمیای تلخ‌­وش،

کنج شیراز شما؟ یا گوشه‌­ی کشمیر ما؟



 

کلمات کلیدی این مطلب :  عزیز مهدی ، هندوستان ، شیراز ، غزل ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1391/12/25 در ساعت : 11:43:3   |  تعداد مشاهده این شعر :  1181


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد یزدانی جندقی
1392/1/4 در ساعت : 0:51:52
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما //
شاعر این اثر در میدانگاهی که غزل مرجع فرا رویش گشوده است به خوبی جولان داده است ) کشمیر (به عنوان یک قافیه بی نظیر در مراعات النظیر شیراز و نیز کارکرد اختصاصی ان برای شاعر از مهم ترین عوامل موفقیت این غزل محسوب می شود شعر شروع بسیار خوبی دارد اما در ابیات سوم و چهارم با نوعی ایستایی روبرو هستیم روایت شعاری در این دوبیت :
///
دوستان! این داستان آوازه­‌ی آفاق شد
خواجه­‌ی شیراز هم آگه شد از تقدیر ما
خواجه‌­حافظ را قسم دادم به آن فال عزیز
بلکه از مسجد سوی میخانه آید پیر ما
ورود زود هنگام و تکرار لحن خطابی با ترکیب های لفظی همگن ) خواجه شیراز و خواجه حافظ // از اسیب های جدی لفظی در ابیات مورد اشاره است //
از بیت پنجم بار دیگر شاهد پویایی در شگرد شاعرانه هستیم که این روند تا پایان بندی به خوبی پیش می رود به جز این نگاه کلی با چند ترکیب لفظی مانند ) بلکه ( و )
لااقل ای کاش ( چندان همراه نیستم این ترکیب در یکی از بهترین ابیات این غزل فرصت شاعرانگی بیشتر را محدود کرده است همچنین صفت تلخ وش برای کیمیا در بیت پایانی منحصر به ایجاد تقابل با شیرین کاری است و در نسبت و تناسب با کیمیا قرار ندارد مگر انکه در این مصراع :
یار شیرین­‌کار من! آن کیمیای تلخ‌­وش///
///آن کیمیای تلخ‌­وش///
اسم و صفتی خاص عطف به یار شیرین کار مورد نظر شاعر باشد :
اینگونه اثار فرصت به عمق رفتن بیش از پیش در تعمیم مفهوم را نیز دارا هستند که باز نگری شاعر حتی پس از پرداخت چند باره را می طلبند به خصوص که امکان استفاده از قوافی بسیار ممتازی مانند تصویر // تاثیر // و.. همچنان محفوظ است
در پایان برای شاعر این غزل زیبا ارزوی موفقیت روز افزون دارم و امیدوارم این خوانش ناقص را به بزرگواری و مناعت طبع شاعرانه اش بر حقیر ببخشد
حمید خصلتی
1392/1/4 در ساعت : 1:16:9
شعری وشاعری از هندوستان نا خودآگاه مارابه یاد سبک هندی ودوران اوج زبان فارسی در هند میاندازد واکنون نام شاعرانی جوان با شعرهایی منسجم واستوار بارقه ی امیدی است تا دوباره زبان فارسی مورد توجه شاعران شبه قاره قرار گیرد.از شاعر محترم هنوز دوسه شعری بیش در دفترش نخوانده ایم ولی در همین چند شعر هم تسلط ایشان بر وزن وقافیه به خوبی دیده می شود.انسجام ابیات از نظر عرضی وگاه ارتباط طولی درست امید به دیدن اشعاری بهتر در آینده از این شاعر رابسیار نوید می دهد.
اما آنچه در کل شعر مشهود است تاثیر فراوان شاعر از شاعران دوران های گذشته بویژه شاعران سبک هندی در جای جای شعر دیده می شود وبه همین دلیل زبان شعر قدری از زبان امروزی فاصله گرفته است والبته این مورد با توجه به دوربودن شاعران امروز هند از فضاهایی که به شعر میانجامد یا شعر را تقویت می کندقابل اغماض می نماید.فضاهایی از قبیل محفل های ادبی وانجمن های شعر که زبان فارسی به معنای واقعی در آن جریان داشته باشد. هرچند در این چند ساله ی اخیر برای معدود شاعران غریب زبان فارسی در هند انجمن بیدل دهلوی و دیگر محافل مشابه که با زحمات قابل تقدیر جناب قزوه شکل گرفته است در رشد نگاه دوباره ی شاعران به زبان فارسی بسیار موثر بوده است وامید انکه این حرکت ها به یک پروتستانتیسم ادبی وخیزشی دوباره به سمت زبان فارسی بیانجامد
با این وجود وبا در نظر گرفتن محدودیت هایی که برای شاعران ساکن در هند وجود دارد این غزل که نمونه ای از شعرهای موفق عزیز مهدی است نوید آینده ای بهتر را برای ایشان میدهد البته اگر ارتباط خویش را باشاعران جوان موفق حال حاضر بیشتر کنند وسعی نمایند از شاخصه هایی که به امروزی تر کردن زبان شعر شان می انجامد استفاده بیشتری ببرند.
شاعر میتواند در اشعار آینده از واژه هایی جایگزین برای واژه های نه چندان امروزی استفاده کند،واژه هایی از قبیل:باد صبا،تربت لیلی،بت من،لولیان،نخجیر .این واژه ها و واژه هایی از این قبیل آنقدر در اشعار فارسی استفاده شده اند که تمام انرژیآن تخلیه شده است و از طرفی به خاطر غیر امروزی بیدن بسیاری از این واژه ها مخاطب ارتباط کمتری با آن بر قرار می کند.در همین شعر با ابیاتی روبرو می شویم که بدون استفاده از این گونه واژه ها توانسته است خودش را بر مخاطب تحمیل کند مثلا این بیت:
در همین سامان مگر سامان پذیرد تا ابد

درد بی ‌درمان ما و کار بی‌ تدبیر ما
یا این بیت که در آن از اصطلاحات رایج امروزی استفاده شده است:
دوستان! این داستان آوازه ‌ی آفاق شد

خواجه ‌ی شیراز هم آگه شد از تقدیر ما
در زبان عامه وقتی می خواهند به همه گیر شدن خبری اشاره کنند می گویند فقط خواجه شیراز خبر ندارد! که در مصراع دوم این بیت همین تعبیر رایج بسیار روان به کار رفته است.
این شعر هم نقاط قوت زیادی دارد وهم نکاتی که می شود بیشتر در مورد ان صحبت کرد تا بتواند به قوت شعر بیانجامد که امیدوارم صاحبنظران ومنتقدان محترم در مورد آن صحبت کنند.
در کل با شعری قابل تقدیر روبرو هستیم که امیدواریم بهتر از این شعر هم در اینده از شاعر محترم شاهد باشیم.
یا حق
اکرم بهرامچی
1391/12/25 در ساعت : 14:6:16
دست مریزاد زیبا سرودید
امیر سیاهپوش
1391/12/26 در ساعت : 12:11:49
سلام برادر عزیز
خیلی خوش آمدید به جمع پارسی زبانان.
شعر زیبا و دلنشینی است. احسنت
نغمه مستشارنظامی
1391/12/25 در ساعت : 15:14:14

یار شیرین­‌کار من! آن کیمیای تلخ‌­وش،

کنج شیراز شما؟ یا گوشه‌­ی کشمیر ما؟

در این روزهای نوروزی و بهاری غزل دلکشی بود. مانیز شیفته شیرازیم و بهار نارنجش
سید علی اصغر موسوی
1391/12/26 در ساعت : 3:13:31
سلام
زیبا بود
هندی
اما عراقی و عرفانی
موفق باشید
از آشنایی با شما خرسندم
یا حق !
عبدالله امان
1391/12/25 در ساعت : 16:14:6
زيباست شاعر
اين شعر كم كم بوى حافظ شيرازى را اورد شبيه بهار
عزیز مهدی (هندوستان)
1392/1/4 در ساعت : 20:17:32
از نظر و نقدهای صمیمانه ی دوستان سپاسگزارم
و در این سال جدید، برای همه ی دوستان آرزوی شادی و خوشبختی دارم. - عزیز مهدی
بازدید امروز : 3,891 | بازدید دیروز : 12,771 | بازدید کل : 121,746,136
logo-samandehi