دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما //
شاعر این اثر در میدانگاهی که غزل مرجع فرا رویش گشوده است به خوبی جولان داده است ) کشمیر (به عنوان یک قافیه بی نظیر در مراعات النظیر شیراز و نیز کارکرد اختصاصی ان برای شاعر از مهم ترین عوامل موفقیت این غزل محسوب می شود شعر شروع بسیار خوبی دارد اما در ابیات سوم و چهارم با نوعی ایستایی روبرو هستیم روایت شعاری در این دوبیت :
///
دوستان! این داستان آوازهی آفاق شد
خواجهی شیراز هم آگه شد از تقدیر ما
خواجهحافظ را قسم دادم به آن فال عزیز
بلکه از مسجد سوی میخانه آید پیر ما
ورود زود هنگام و تکرار لحن خطابی با ترکیب های لفظی همگن ) خواجه شیراز و خواجه حافظ // از اسیب های جدی لفظی در ابیات مورد اشاره است //
از بیت پنجم بار دیگر شاهد پویایی در شگرد شاعرانه هستیم که این روند تا پایان بندی به خوبی پیش می رود به جز این نگاه کلی با چند ترکیب لفظی مانند ) بلکه ( و )
لااقل ای کاش ( چندان همراه نیستم این ترکیب در یکی از بهترین ابیات این غزل فرصت شاعرانگی بیشتر را محدود کرده است همچنین صفت تلخ وش برای کیمیا در بیت پایانی منحصر به ایجاد تقابل با شیرین کاری است و در نسبت و تناسب با کیمیا قرار ندارد مگر انکه در این مصراع :
یار شیرینکار من! آن کیمیای تلخوش///
///آن کیمیای تلخوش///
اسم و صفتی خاص عطف به یار شیرین کار مورد نظر شاعر باشد :
اینگونه اثار فرصت به عمق رفتن بیش از پیش در تعمیم مفهوم را نیز دارا هستند که باز نگری شاعر حتی پس از پرداخت چند باره را می طلبند به خصوص که امکان استفاده از قوافی بسیار ممتازی مانند تصویر // تاثیر // و.. همچنان محفوظ است
در پایان برای شاعر این غزل زیبا ارزوی موفقیت روز افزون دارم و امیدوارم این خوانش ناقص را به بزرگواری و مناعت طبع شاعرانه اش بر حقیر ببخشد