ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



بدون شرح


ای اسب چموش آرزوهای محال

من از تو سوال می کنم در همه حال
این دم که فرو رود بر آید یا نه؟
فردا که رسید،زنده ام؟هست سوال!

**************

بهاری با طراوت هستم ای دوست
جوانی بی سیاست هستم ای دوست
غزل هایم تعارف کردنی نیست!
من اینجا با تو راحت هستم ای دوست

**************

گذشت کودکی و عمر و هرچه نشمردیم
و روزهای پر از حسرتی که نشمردیم
چقدر اول مهر آمد و نفهمیدیم!
چقدر آخر پاییز جوجه نشمردیم!

**************

قلبم برات حس تپیدن گرفته است
این سیب سرخ شکل رسیدن گرفته است
تا کوچه باغ خاطره هایم بیا که باز
چشمان من بهانه ی دیدن گرفته است

**************
بارانی و نم گرفته تاثیر تو را
گلبانگی و سرو خوانده تکبیر تو را
آنقدر مشعشعی که من می بینم
در پنجره های مات تصویر تو را

**************
عادت به عمل،عمل به عادت رمضان
گلبانگ اذان و زنگ ساعت،رمضان
ما منتظر قدوم سبزت هستیم
ای ماه خدا،ماه عبادت،رمضان

**************
توی کوچه تگرگ می آید
بوی غمبار مرگ می آید
می خورد تا خزان به این ابیات
برگ...، برگ...، برگ می آید

**************

خدا می داند این درد گران چیست!
و این اندوه و رنج توامان چیست
سوال و رنج و اندوه من این است؛
که فرق دشمنان با دوستان چیست؟



 

کلمات کلیدی این مطلب :  رباعی ، شعر ، محمدجواد ایزدپناه ، ایزدپناه ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1392/1/9 در ساعت : 20:30:1   |  تعداد مشاهده این شعر :  993


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی حیدری زاده
1392/1/10 در ساعت : 3:17:38
سلم
دوست گرامی به قالب دقت کنید دوبیتی و دوبیت با رباعی تفاوت داردند
درود
علی حیدری زاده
1392/1/13 در ساعت : 1:40:47
سلام

1-باید از حشوهاو مترادف ها و تکرار نا زیبا پرهیز کرد
رنج و (اندوه )/حشو ترادف
بوی (غمبار) مرگ/ حشو معنای بدیهی

2-برات :عامیانه است به زبان شعر نمی خورد
بازدید امروز : 8,386 | بازدید دیروز : 13,569 | بازدید کل : 122,994,876
logo-samandehi