(به آتی و دغدغه های دور ازشعرش)
با خودم سر جنگ دارم
آينه !
تمام قد در برابرم بايست
مي خواهم همه ي خودم را شكست بدهم
لهجه ام را به زير بكشم
تا آنجا كه "دالكه"1را مام صدا بزنم
و فارسي را مثل بلبل هاي تهران مزمزه كنم
نه، بايد سر دردم را به تمام لهجه هاي دنيا باز كنم
سرزمينم را سر به نيست كنم
خرم آباد ، اين دهكوره ي پسمانده در تاريخ را
و بعد آدابم را ادب كنم
كه "وا هزار كرچه د كارم" 2
صبر نخواهم كرد
مادر! " گژك كاكولم "3 را بردار كه با تيپ امروزي ام ست نيست
من از امروز به بعد بزرگان افاده وفيس را مي شناسم
و به جاي" متل هاي دايا و هفت براره"4
آروغ آنچه كه خوب است،مي زنم
راوي قصه هاي كودكي ام را بگذاريد هي پند دهد به پايان قصه ها
" اي دسم پرو ، او دسم پرو" 5
من بايد به تارك دنيا برسم
پس تمام داشته هايم را دست به سر ميكنم
پدر!
كم گذاشته اي ، پدر
سرم به زير پاي دست هاي چاك چاك ات
افتخار سرزمين مادري ام،پدر!
ببخش ؛ ديگر فصل سلوك عاشقانه نيست
مي خواهم با دلم امروزي قدم بزنم
ديگر مرام "سه نفر و يه مجمع "6 مرا سير و شاد نمي كند ، پدر!
ديگر "هناسه ي برنو"7 همنفس دشت هاي تنهايي من نمي تواند باشد پدر!
زمان عوض شده است
زمانه به روز شده است
زمانه به زور به روز شده است،پدر!
مادر را كمي دور از دستم نگه دار
دورم از آن روزگار
كه تشك من و خواهرم يكي بود
***
در پشت هر واژه و نگاه كمين گاهي ساخته ام تا آن ور آب
تا جايي كه همه چيز دست من است
باباي بوسه ها و "دست مازه ها" 8!
مادر دوست ت دارم هايي به طعم ويارهاي باكرگي!
من، به آخر دلم رسيد ه ام
يعني آخرت عشق
يعني عاقبت عشق
آنجا كه چيزي دوست داشتني نيست
هميشه حايلي ميان ماست
ماه زمخت بي سايه ي خورشيد ،نقش نماي آسمان شده است
و من چون كودكي بيدار شده از يك عصرانه خواب
هواي صبحانه و كيف و كفش مدرسه را گريه مي كنم
................................................................. پي نوشت:
1. مادر
2. با هزارعطسه در كارم(در برخي باورهابعداز عطسه،صبر بايد كرد و آغاز كار را به تاخير انداخت
3. مهره سبز يا آب رنگي كه در بين موهاي كودك لر مي بسته اند
گژك:مهره اي كه براي دوري از چشم زخم استفاده مي كرده اند
كاكول:موهاي جدا شده در وسط سر،كاكل
4. نام يك افسانه قديمي لري
5. عبارتي براي پايان افسانه هاي لري معادل بالا رفتيم ممماست بود ،پائين آمديم دوغ بود...
6. روش پذيرايي برخي اقوام لر ، سه نفردر يك ديس با دست غذا مي خوردند
7. نفس
8. نوازش هاي شهوتي