سلام و درود بر شما استاد ایزدی نکات ظریفی را گوشزد فرموده اید در خصوص وزن شعر به طور کلی مخاطب با دو رویکردروبروست یکی احساس ضر ب اهنگ و دیگری سنجش بر اساس تقطیع در موارد بروز به قول حضرتعالی احساس نا همواری در هریک از این دو مقوله به نظر این حقیر مخاطب حرفه ایی و شاعر استاد می توانند اجتهاد کنند چنانکه در این اثر نیز چنین اتفاقی افتاد و جناب استاد خوش عمل با اجتهادی که مورد قبول این حقیر است خوانش مصرع مورد نظر حقیر را فارغ از مباحث تقطیع بدون مشکل وزنی تشخیص داده اندو این خوانش قابل احترام است و همین خوانش اساس تقطیع جناب استاد وثوقی است که این موردنیر قابل پذیرش و احترام است
فاعلاتن مفعولن فع لن اما نکته ی ظریفی که خوانش حقیر را متفاوت و فارغ از هر دو مورد نشان می دهد نیز مبتی بر صحت و سلامت در هر دو روش احساس ضرب اهنگ و تقطیع است و برای روشن شدن کامل مطلب صورت خوانش خود را به این صورت عرضه می دارم
بشنو از نی چون حکایت می کند
از جدایی ها شکایت می کند
مایه ی مستی و سرمستی رود
اینهمه مطلب به یک مطلب فزود
مثلا ... فارغ از معنی....
و بر اساس تقطیع در این خوانش به سادگی و روشنی هرچه تمام تر به / فاعلاتن فاعلاتن فاعلن می رسیم یعنی بحر رمل مسدس محذوف ...
به هر حال همانطور که در یکی از نقد های پیشین بر روی شعر همین شاعر محترم با یک اشکال وزنی مورد نظر شما طبق ضرورت برخورد کردم و ان را صحیح تشخیص دادم و شما هم پذیرفتید و حق را به شاعر اثر دادید در اینجا هم من با خوانش اساتید همراهی می کنم و خوانش اساتید محترم را می پذیرم و دلیل تاخیر من در نوشتن این توضیح عدم دسترسی به اینترنت بود و من هرچه اموخته ام اگر حمل بر ریا نشود از فروتنی است یا حداقل عدم گردن کشی در مقابل حق است و در این مورد نیز حق با خوانش شاعر و همه ی دوستانی است که با خوانش شاعر چه در این مصرع و چه در مصاریع بالا دستی همراهی می کنند البته سایر مصاریع از ابتدا هم مورد انتقاد حقیر نبود ...
... جناب استاد ایزدی مطلب جامع و مانعی فارغ از مبحث پیش رو مطرح فرموده ایداما
در خصوص تسکین نکته ای ظریف در شرح شما گم شده است که ذکر ان را حسن ختام مطلب قرار می دهم و خطاب من بیشتر به شاعر محترم شعر مورد نقد است////
ایجاد موسیقی در کلام با تکرار هر حرف یا کلمه ای حاصل می شود مانند
امدم امدم امدم امدم فاعلن فاعلن فاعلن فاعلن
رفتم رفتم رفتم رفتم فع لن فع لن فع لن فع لن
و اکنون ترکیب این موسیقی
امدم رفتم امدم رفتم
فاعلن فع لن فاعلن فع لن و ...
وقتی با اختیار شاعری تسکین سرو کار داریم توجه به دو نقطه ظریف در تسکین مهم است یکی اینکه هجاهای اضافه در پایان رکن واقع شود و دیگر اینکه شاعر به بحر کامل برسد یعنی چهار رکنی
مانند :
آمدم بود رفتم بود / یا ////
امدم هست رفتم هست ) و یا هر کلمه ی سه هجایی دیگری همچنانکه در موارد مثالی حضرتعالی از اثار اساتید هر دو مورد چنین است وحدت رویه را هم اگر اضافه کنیم مثل کاری که ابراهیم حاج محمدی در یکی از غزل هایش انجام داده است و فقط از هجای بلند بدون دگرگونی استفاده کرده است چه بهتر ...
در پایان به عنوان شاگرد کوچکی که با رخصت اساتید محترم به ویژه استاد خوش عمل که در شعر سنتی دقیقا فروردین سال 93 مدت شاگردی حقیر در نزد ایشان سی ساله می شود به تاریخ اولین مکاتبه حقیر از سراوان بلوچستان ایران با ایشان
و به عنوان دانش اموز حقیری در بخش نقد که بیشترین نقد عروضی را با ذکر فرمول در این سایت نوشته ام ضمن پذیرش خوانش اساتید در مصر ع مورد اختلاف
/// مایه ی مستی و بد مستی رود /// شاعر محترم را در استفاده از اختیارات شاعری تا حدی سهل انگار قلمداد می کنم وجود مصرعی با قابلیت خوانش دو بحر و لزوم شکست های لفظی جهت انطباق با خوانش شاعر از علامت های این سهل انگاری محسوب می شود در خصوص تایید تلاش غیر کلیشه ای شاعر در کاربرد موسیقی بیرونی از ابتدا نیز اختلافی نداشته و ندارم و ثبت فرمول
( فاعلاتن فعلاتن فع لن ) به عنوان وزن عروضی شعر ایشان گواه بر اگاهی حقیر از وجود خبن و قبول آن در تقطیع شعر مورد نظر است
در پایان از شما منتقد توانا و جناب استاد خوش عمل و جناب استاد وثوقی و دیگر اساتید محترم و دوستان بزرگوار که به نقد کوتاه و سرسری حقیر توجه داشتند سپاسگزاری می کنم