ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



کلبه ی محزون ِ زهرا قصه ای از درد بود..................

تقدیم به ساحت پاک حضرت فاطمه (س)

 ابر بارد سیل آسا بر مزار فاطمه
بر هجوم ِ دردهای بیشمار فاطمه
 
شاخه ی نیلوفری خشکید بر دیوار باغ
آسمان ِ باغ را پر کرد انبوه کلاغ
 
بالهای نازک ِ پروانه از اندوه سوخت
دیده ی پروانه را از شمع تا خورشید دوخت
 
قاصدک با  طره های نازکش پرواز کرد
 در غم هجران ِ زهرا فصل ِغم آغاز کرد
 
چاه نالد از غم ِ حیدر غمین و داغدار
رعد غُرَد  خشمگین و آتشین و سوگوار
 
خاک را تاب ِ تحمل نیست تا بستر شوَد
بستر ِ زهرای اطهر ....نور ِ پیغمبر شود
 
چشمهای حیدر ِ کرّار خون بر خاک ریخت
اشک ِ چشمان ِ علی خون در دل ِ افلاک ریخت
 
اشک ِ زینب خاک را شوید به عطر و بوی عشق
ذره ذره خاک بنشیند به رنگ و روی عشق
 
خاک دستی از نوازش ها به پهلویش زده
پرتو ِ مهتاب ... صدها بوسه بر رویش زده
 
آسمان خون گریه کن با ضجه های بی امان
ای زمین بشنو صدای گریه ی هفت آسمان
 
کلبه ی محزون ِ زهرا قصه ای از درد بود
رنگ ِ رخسار ِ حسینش کیمیای زرد بود
 
در طپش های دل ِ طفلان غم ِ بی مادری
خشکی ِ لبها گواه ِ ماتم ِ بی مادری
 
دیده ی محزون ِ طفلان در سکوت و جستجو
در به در منزل به منزل خانه خانه کو به کو
 
دست لرزان پدر در دست لرزان حسین
چشم گریان ِ  پدر در چشم ِ گریان حسین
 
مادرم کو ای پدر؟ سَروِ  گل اندامم  کجاست؟
خانه ویران گشت بابا   جان ِ آرامم کجاست؟
 
مادرم هر شب برایم لای لایی خوانده بود
با نوازش ها سپیدی را به شب تابانده بود
 
مهر و تسبیح ِ نمازش در فراق و انتظار
بستر ِ سجاده امشب بی قرار ِ بی قرار
 
لب فرو می بست حیدر تا نگوید دردِ خویش
غافل از خورشیدِ رخسارِ غمین و زرد خویش
 
زینبم امشب دگر زهرا ز غم ها رسته است
زینبم مادر دگر بار سفر را بسته است
 
طفل معصومم حسن....مادر دگر در رنج نیست
فاطمه عمری  زِ  زخم ِ محنت و با درد زیست
 
ای عزیز ِ نینوا بگذار سر بر سینه ام
مرهمی بگذار بر داغ ِ غم ِ دیرینه ام
 
طفل ِ معصومم حسن .....سر را به زانویم گذار
شام ِ  تارم را مکن با اشکهایت بی قرار
 
کیمیای صدق آرام  است امشب..... لای لای
درد پهلو نیست... تب هم نیست.... زینب لای لای
 
صد قسم بر خاک دادم ......تا که پنهانش کند
کیمیای صدق را....... پنهان به دامانش کند
 
شام ِ تاریکم گواه ِ عهدِ  من با خاک بود
قطره  قطره اشک باران گریه ی افلاک بود
 
تا ملائک بر زمین با دسته های گل شدند
بر مزار فاطمه  دریایی از سنبل شدند
 
این امانت را زمین با گل مُزَیَن کرده است
جایگاهش تا قیامت در حجاب و پرده است
 
فاطمه  زهرای اطهر جاودان در جان ماست
فاطمه.... ام ِابیها........ زنده  در پیمان ِ ماست
 
هیچکس را نیست در عصمت  چو جان ِ فاطمه
مظهر صدق و صداقت  چون زبان ِ فاطمه
 
کلبه ی محزون زهرا بود و حیدر بود و داغ
شاخه ی نیلوفری خشکید بر دیوار ِ باغ............
 
اکرم بهرامچی

این سروده از سروده های بسیار قدیمی من است 

 

کلمات کلیدی این مطلب :  مزار فاطمه ، شاخه ی نیلوفر ، ام ابیها ، زهرای اطهر ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/1/25 در ساعت : 11:29:8   |  تعداد مشاهده این شعر :  1097


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

دکتر آرزو صفایی
1392/1/26 در ساعت : 21:31:42
درود بانو
زیباست
دست مریزاد
علی رضا آیت اللهی
1392/1/27 در ساعت : 10:36:0
سلام . برای آقای کرمی است امٌا شما هم اگر خواستید بخوانید .
حُسن نیٌت جناب عالی را سپاس می دارم . مسلٌما" نوشته های سیزده ماهه ی گذشته بنده در این سایت را مطالعه نفرموده اید که « ابتداء به ساکن » به قضاوت پرداخته اید و واکنشم را به احوالاتم ! نسبت داده اید . حال آنکه واکنش بنده مبتنی بر آموزشها و پژوهشهای بیش از نیم قرن در ایران و فرانسه است . نقد کردن شعر گفتن نیست که بیشتر ذوقی و شوقی باشد . روش های نقد ادبی در جهان شناخته شده و تدوین شده اند و موضوع تز هزاران دکترا قرار گرفته اند . حدٌ اقل ده عنوان کتاب معتبر هم به زبان فارسی دارند . باید فراگرفت ! . امٌا کسی که مثلا" سه سال در یک کلاس دبیرستان درجا زده است و موفق به کسب حتی یک دیپلم متوسطه نشده است و چون فالگیران هرچه را که می نویسد از روی کتاب می نویسد چگونه ممکن است نقد کردن را حتی فراگیرد ؛ که حال به نقد کردن هم بپردازد . بنده روش علمی نقد کردن را به این سایت آوردم تا اینکه سرگروهشان که تحت حمایت بی چون و چراست به بنده فحٌاشی کرد و نوشت : « رشحات قلم » که مطمئن هستم بدون اینکه به اهمیٌت این فحش واقف باشد . متوجه شدم که تا تحت حمایت « صاحب » ها نباشد چنین کاری نمی کند و بحث را خاتمه دادم . ایشان نشان داد که تفاوت بین مفهوم ( عمومی - جهانی ) افسانه و مفهوم ( مذهبی - اسلامی ) اسطوره را هم نمی داند . اگر به فرض محال نقد کردن را می دانستند و نیٌت خیر داشتند کامنت مینهادند تا پاسخ بگیرند . امٌا آنان طی این یک سال همیشه به دنبال ... و شاید از آنجمله اینکه چرا بنده ذیل نوشته ها و اشعار سایت گاه اظهار نظرهای تشریحی میگذارم که احتمالا" به انحصار دکان آنان لطمه می زند ؟! .
اگر کسی به بنده بگوید دماغم نسبتا" بزرگ است یا سنٌم از شصت گذشته است می پذیرم ؛ چون واقعیٌت دارد و به آن آگاهم . اگر کسی ایرادی بگیرد که منطق داشته باشد می پذیرم و تشکٌر هم می کنم : « من علٌمنی حرفی » . شعر در نفسِ شعور است و اگر شاعر خود شعور نداشته باشد شاعر نیست . امٌا اگر بروند جای دیگری مطرح کنند و جنجال به راه بیاندازند مفهومش چیست ؟ غرض ورزی نیست ؟ . جنجال سازی وبازارگرمی شاید برای مقاصد دیگر هم ... نیست ؟ . بحث در اینجا به هیچ وجه نقد ( که هیچ یک از این گروهک بر آن عالم نیستند و تکنیکهای دستورزبان فارسی و بدیع و عروض و قافیه هم فقط درصدی از نقد را تشکیل می دهند ) شعر نیست . غرائض دیگری است که حدود یک سال است که ادامه دارد و تا به اینجا کشیده شده است . این گروه کوچک کار دروغ ها و تهمت ها و افتراء هایش را به اینجا رسانده است که شاید در جهت منافع حرفه ای خود و « صاحب » ها جنجال سازی کند که این روزها لازم مینماید . امٌا در مقابل بنده ؟! . هیچ یک از شولاهای این گروه استعداد این که روزی ناقد شوند را هم ندارند - چه رسد به نقد نویسی کنونیشان . پاسخ به آنان خاموشی است . امٌا از سوی سراینده شعرهای خوب و عالی اگربحثی باشد بنده در خدمتم .
سارا وفایی زاده
1392/1/26 در ساعت : 11:18:4
سلام خانم بهرامچی
قلمتان توانا
علی رضا آیت اللهی
1392/1/25 در ساعت : 21:16:21
سلام به شاعر فرهنگ و ادب ، جناب خلیل روبینا
حقیقتش را بخواهید دقیقا" متوجٌه خواسته جناب عالی نشدم :
1 - در کدام جلسه ای ؟ آیا با حضور خودتان و یا حسب ِ « الغیبت اشدٌ من الزناء » ؟ مبادا غیبت و بدگوئی از دیگران و نهایتا" بی احترامی و به نوعی فحٌاشی هم جزء ادبیٌات ما محسوب بشود ؟
2 - در هرحال ، صداقتتان را شکر که نه در موضع « صاحب اختیار » و مدیریت ، بلکه دادخواهانه و با قبول خرد جمعی و همه ی سلائق « درد » را به بحث نهاده اید .
3 - به طورکلٌی شعر ، شعر است ؛ ریاضیٌات نیست .
4 - در شعر مذهبی و به خصوص شعر آئینی یا هر چیز دیگر وقتی شما روایتی را به تصویر می کشید به حساب « هنر تصویر » می گذارند و نه به حساب علم و استدلال . و الٌا امروز میبایست فردوسی را بیاورند به محاکمه که آیا آنچه سروده است حقیقت دارد یا خیر ؟
5 - در شعر دینی - مذهبی - و آئینی ( که ضرورت دارد تفاوت بین این اصول را بدانیم ) غلوٌ یکی از خصائل همیشگی شعر فارسی بوده است ، هست و خواهد بود .
6 - شما وقتی در این سایت برای حضرت فاطمه میسرائید همین نفسِ سرودن به معنی قبول مظلومیٌت و معصومیٌت آن حضرت است . حال اگر آنان « مظلومیٌت » روایت شما از دشمن را به حساب « ظلم شما » می گذارند یا مطلبی به این سادگی را نمی فهمند و « استاد » در عدم تحصیلات عالی مناسب و ... حتی عدم درک ساده ترین مطالب هستند ! ؛ و یا می خواهند دست کشیشان تکفیر گننده گالیله را در تحجٌر و انجماد فکری از پشت ببندند !.
7 - اگر در روایات گفته شده باشد که چادر حضرتش را باد برده است به معنی مقصٌر جلوه دادن آن حضرت است یا دشمنان آنحضرت ؟! بد فهمان بدگو نیز این مطلب بسیار ساده را به خوبی درک می کنند ؛ امٌا قضیه ، احتمالا" قضیه پیراهن عثمان است !. امام ( ره ) نقل کرده اند که اعلم همدان به یهودیی تازه مسلمان گفته بود من سالهاست مرجع شرعی شهر هستم ، بگو ببینم تو چگونه پس از یک هفته مسلمان شدن از من هم مسلمان تر شدی ؟ !
و اتفاقا" بگمانم این گفته مربوط به همان حدود سال 1357 می شود که شنیده ام یکی از کارگران ایرانچاپ که مختصر طبع شعری هم داشته است امٌا هیچگاه حتی موفق به طی سیکل دوم دبیرستان نشده است از فرصت انقلاب و « پیکاری » بودن خود استفاده کرده چهار جلد از دیوان های آماده چاپ را به یغمابرده است تا شاعر شود و حال با اینکه صاحبنظران تفاوت اینگونه شعر ها را میبینند که از چهار شاعر متفاوت است و بنام یکنفر منتشر می شود به بهانه مختصر حق ٌ معاشی که به وی داده اند ادعای اجتهاد ادبی و چه بسا اجتهاد مذهبی دارد !!!!.
و امٌا نتیجه :
8 - « حسود و چشم ندیدن همیشه هرجا هست » . مستکبرین علنا" می گویند جزما و نوکران و پاچه خوارانمان حتی سر به تن هیچ کس دیگر نباشد . محقٌر ترین افراد ، چون خدٌام خانقاه گون آباد ، هم اگر به مختصر مقامی و حتی به اصطلاح دربانی برسند چه بسا مستکبر شوند و همین را بگویند . خود را قانونگذار معرفی کنند....
9 - بالاخره بفرمائید ببینیم در کدام مجلس ؟ شاید درهمان مجلس که شاعر فرموده است :
« خم در این مجلس بزرگیها به افلاطون کند » ...امروزمردم ما از آن متحجٌرین ، و خم های صفوی کسی را نمی شناسند ؛ امٌا گالیله و شیخ بهائی را چرا .
موفق و موید بوده باشید انشاء الله .
اکرم بهرامچی
1392/1/26 در ساعت : 1:29:40
سلام آقای آیت اللهی گرامی
نمیدونم قضیه ی شعر آقای خلیل روبینا چی بوده به هرحال این نقد از شعر ایشان اشتباهی اومده توی دفتر من /امیدوارم آقای روبینا مطلب رو بخونن/
بازدید امروز : 10,296 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,966,689
logo-samandehi