ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



اشارات و ...

فکر فلسفی بی اراده ام می گوید:«من» هویت کاذبی است که از روی جهل به آن تظاهر می کنم اما چه سود که در دوره ی رنگین کمانی امروز  دنیا به کام متظاهران فروتنی است.کاش می توانستم دنیاطلب باشم  حداقل به خاطر خود بودنم تحقیر نمی شدم.چون کبکی به سوی برفهای معنویت فرار می کنم و با فریاد می گویم:می خواهم بوقلمون باشم!...
خوب است که آدم از روحش به عنوان جزئی از وجود تکثر یافته ی خدا آگاهی داشته باشد و از بیگانگی آدمهااز هم درد داشته باشد.اما خیلی از دردهای ما واقعا روحانی نیست بلکه بیشتر به خاطر این است که نمی توانیم با هدف الهی مان در زندگی مادی یکی بشویم و در عالم افکارمان فقط توانائیم آن هم به خاطر پاره ای داده ها که فقط غرورمان را متورم کرده و باعث توقع از همنوع شده است.این روزها مشکل من تعادل نداشتن بین مادیات و معنویات است و مجبورم به خاطر نواقص و عدم قدرت وانمود کنم که معنوی ام!فقط برای سلب مسئولیت از خود می توانم بگویم خواست خداست و او نمی خواهد تا آسوده شوم و بنشینم ببینم زندگی با من چه می کند...!
_____________________


پرسه می زنم با کاسه ای پر از خالی
محبت را
درکوچه های خلوت و خالی از پر عشق
گدایی می کنم
رهگذری که می آید از هر جــــــــــا
و می لرزاند
با لبخنـــــــــــدی سراپای بی سروپایم را
گداتر از من
به کاسه ی الماس انگارم
تکه سنگـــــــی می اندازد
ومن
چه ساده لوحـــــــــانه می خنـــــــــدم!

کلمات کلیدی این مطلب :  اشارات ، و ، ... ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1392/1/27 در ساعت : 11:17:54   |  تعداد مشاهده این شعر :  640


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید حکیم بینش
1392/1/28 در ساعت : 20:32:43
درود بر شما استاد نازنین.

لذت بردم از این کار تان مثل همه کارهای تان. موفق باشید.
_____________________________________
درود و سپاس بی حد.قربانتان گردم من نه استادم و نه خوبکار.جناب عالی مرا با ابوی کرام(و به قول بروبچ :ددی) اشتباه گرفته اید.من محمــــــــــــــــدحســـــــــــــــــین هستم و ابوی عبــــــــــــــاس.
بازدید امروز : 6,291 | بازدید دیروز : 13,569 | بازدید کل : 122,992,781
logo-samandehi