ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



دست خدا (تقدیم به ذره ذره این خاک که توفان است...)

دست خدا در كار بود آن شب، باد از يسار، ابر از يمين آمد
توفان به پا شد خاك وقتي با دست خدا در آستين آمد
 
شب تيره، شب خاموش، شب در تب، آبستن نيرنگ بود آن شب
قرآن به استمداد وا كردم، "وَ الله خَيرُ الماكِرين"آمد 1
 
درهاي رحمت باز شد آن شب، بار دگر اعجاز شد آن شب
با پاي توفان دست اعجازش از آسمان ها تا زمين آمد
 
اول كه شب شد در هوس افتاد، تاريكي اما از نفس افتاد
در دام توفان طبس افتاد آخر كه بيرون از كمين آمد
 
ايران به تعظیم خدا خم شد، ايمان مردم بود و محكم شد
ترديد ها در خواب جا ماندند، وقتي سحر شد با يقين آمد
 
موسي عصا در دست مي آمد، فرعونيان در خاك افتادند
با موجِ اشكِ شوق آن شب نيل سوي طبس با آفرين آمد
 
آن شب قیامت بود و بر پا شد، هنگام رستاخيز شن ها شد
آن شب جهنم سهم شیطان بود وقتی به فردوس برین آمد
 
 
1- سوره آل عمران آیه 54- «وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِين- (دشمنان) مكر ورزيدند و خدا (در پاسخشان) مكر در ميان آورد و خداوند بهترين مكرانگيزان است».

کلمات کلیدی این مطلب :  توفان طبس ، 5 اردیبهشت ،


   تاریخ ارسال  :   1392/2/4 در ساعت : 4:6:55   |  تعداد مشاهده این شعر :  1155


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سارا وفایی زاده
1392/2/4 در ساعت : 21:39:53
درود جناب فردوسی
قلمتان توانا
سید حسن رستگار
1392/2/4 در ساعت : 10:49:15
سلام بر علی فردوسی عزیز

برادر حقیرتان جز تحسین کار دیگری نمی تواند انجام دهد
مرحبا

هم شعر خوب خواندم و هم درسهای خوبی گرفتم
اگر برای شعر من نکته ای به نظرتان میرسد با آغوش باز پذیرایم

راستی جایتان این هفته در انگور خالی بود
من را که گذاشتند سینه دیوار و. . .
بر قرار و بر مدار
یا علی
نغمه مستشارنظامی
1392/2/4 در ساعت : 12:15:10
سلام بر جناب فردوسی گرامی /شعر بسیار متین و زیبا و به جایی ست. لذت بردم /موفق باشید
علی رضا آیت اللهی
1392/2/4 در ساعت : 19:55:29
سلام به شاعر ارجمند و گرامی

شعری زیبا
روا ن
وزین
و متین است

و بیش از هرچیز

قابل تقدیس : که از آب و خاک این کشور سروده اید

و شعر امروز ، شعر این جامعه ، شعر این سرنوشت

معمولا" از شاعری چون جناب عالی هم جز این انتظار نمی رود .

به عنوان یک هفتاد و پنج میلیونیم این ملٌت :

تشکر ، تشکر .

قهرمانان فقط در میدان های نبرد نیستند ... گرچه ما آنروز ها به تقریبا"همشهریم منتظر قائم ، و منتظر قانم ها افتخار می کردیم و هنوز هم افتخار می کنیم ؛ امٌا امروز به شعرای بزرگی چون جناب عالی هم
.................................................
سلام جناب آیت اللهی عزیز

ممنون از نظر لطفتون ولی آنها کجا و ما کجا

به یاد این دو بیت از سعید بیابانکی خطاب به شهدا افتادم:

... شما حماسه سرودید و ما به نام شما
فقط ترانه سرودیم و نان در آوردیم

و آب های جهان تا از آسیاب افتاد
قلم به دست شدیم و زبان در آوردیم
ایمان کریمی
1392/2/5 در ساعت : 15:45:4
سلام جناب فردوسی

طیب الله

همیشه زیبا میخوانیمتان

زنده باشید

دکتر آرزو صفایی
1392/2/4 در ساعت : 11:44:1
درود بر شما جناب فردوسی
سروده ی زیبایی است
دست مریزاد
زهرا محمودی
1392/2/4 در ساعت : 20:42:29

شب تيره، شب خاموش، شب در تب، آبستن نيرنگ بود آن شب
قرآن به استمداد وا كردم، "وَ الله خَيرُ الماكِرين"آمد 1


سلام آفرین غزل خوبی بود.....موفق باشید
عباس خوش عمل کاشانی
1392/2/4 در ساعت : 9:0:6
درود بر شما.سروده ای سلیس و دلربا و مناسب است و ایهام «فردوس» نیز به حلاوتش افزوده است:
از مشهد طوس رخت بستیم سپس
رحلت کردیم سمت فردوس و طبس....
محسن عرب خالقی
1392/2/5 در ساعت : 20:6:45
سلام علی آقا
خیلی خوب بود
دکتر آرزو صفایی
1392/2/4 در ساعت : 11:44:48
درود بر شما جناب فردوسی
سروده ی زیبایی است
دست مریزاد
پیمان طالبی
1392/2/4 در ساعت : 22:58:16
خوب بود علی جان
مشتاق دیدار
مرضیه عاطفی
1392/2/4 در ساعت : 11:8:15
سلام آقای اقتداری

غزلی خوب و زیباست



شانه­ های اعتمادم را // نردبان کردند و من ماندم



با نگاهی غرق در حیرت // با دهانی خالی از فریاد



سرفه کردم از گلویم خون // برزمین پاشید و حیرانم

این همه دندان تیز و هار// از کجا بر جان من افتاد



برقرار باشید!
................................

به گمانم می خواستید این نظر را پای شعر دیگری درج کنید




سید حکیم بینش
1392/2/4 در ساعت : 13:38:40
درود بر شما
زیبا بود و آموزنده و یک بار دیگر با این شعر تان صفحه ای از تاریخ معاصر برایم ورق خورد. موفق باشی برادر
بازدید امروز : 2,918 | بازدید دیروز : 13,569 | بازدید کل : 122,989,408
logo-samandehi