سلام به شاعره ارجمند و گرامی
بانوی اسلامی - ایرانی - انقلابی
قبل از هرچیز پیوستنتان به جمع شاعران حاضر در سایت را از صمیم قلب تبریک و تهنیت عرض می کنم .
از خواندن این نخستین شعرتان محظوظ شدم .
پس از خواجه شمس الدین حافظ شیرازی به ندرت کسی از نماد آئینه به این زیبائی سخن رانده است .
غزلی است که اگر غربزده می بودیم می توانست در زمره ی ادبیٌات سیاه شمرده شود . امٌا به نظر این کمترین ، در این سال حماسه سیاسی ، بیش از هر چیز دیگری حاکی از انقلابی بودن و حماسه گرائی شاعر است :
« مردان مرد بر سر پیمان سرخ خویش
سر را سپرده اند به آغوش دارها »
تاثیری شگرف بر خواننده می گذارد ...
... و ای کاش که نام شعرتان را همین « مردان مرد » می نهادید .
تحلیل اجتماعیتان ، چه فرضی و چه حقیقی ، حماسی و انقلابی و کوبنده است :
« چون دور، دور بی خردان است و ناکسان
در هم شکسته است همه اعتبارها »
حدٌی تا حدودی مرا به یاد میرزاتقی خان ملک الشعراء بهار انداختیدکه در آن وانفسای نبود ِمردم سالاری دینی و وجود ِظلم و جور حکومت ستمشاهی به دلیل سرودن چنین اشعاری به زندان افتاد .
به جای سرکار عالی بودم به جای « شقاد » با املاء « شغاد » می آوردم که متداول تر است .
و نهایتا" سروده ی حماسی به پایان می رسد با یک هشدار بسیار صریح و بی پرده که هر حقمدار ِ درد کشیده و انقلابی را به مفتون اینچنین شعر و اینچنین « حُسن مقطع می کنئد :
« هشدار روبهان و سگان گرسنه را
شیران نرفته اند از این بیشه زارها »
استوار و پایدار باشید انشاء الله .