ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



اسارت
آیینه ای نماند میان غبارها
خون شد در این میان دل آیینه دارها
طوفانی از تبر به تن سروها و بعد
رنگ خزان گرفت تمام بهارها
ضحاک مرگ باز نشسته است بر سریر
از دوش و قلب و دیده برآورده مارها
مردان مرد بر سر پیمان سرخ خویش
سر را سپرده اند به آغوش دارها
چون دور، دور بی خردان است و ناکسان
در هم شکسته است همه اعتبارها
این نابرادران برادر "شقاد" را
کردند روسپید همه روزگارها
دوران ندیده است چنین روزها که ما
دیدیم در اسارت تنگ حصارها
در این هجوم وحشی غوغا و خون و مرگ
می آید این ندا زهمه کوهسارها
هشدار روبهان و سگان گرسنه را
شیران نرفته اند از این بیشه زارها
کلمات کلیدی این مطلب :  آیینه ، ضحاک ، اعتبار ، نابرادران ، شقاد ، اسارت ، شیران ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/2/4 در ساعت : 11:34:55   |  تعداد مشاهده این شعر :  892


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی رضا آیت اللهی
1392/2/4 در ساعت : 21:10:16
سلام به شاعره ارجمند و گرامی
بانوی اسلامی - ایرانی - انقلابی
قبل از هرچیز پیوستنتان به جمع شاعران حاضر در سایت را از صمیم قلب تبریک و تهنیت عرض می کنم .
از خواندن این نخستین شعرتان محظوظ شدم .
پس از خواجه شمس الدین حافظ شیرازی به ندرت کسی از نماد آئینه به این زیبائی سخن رانده است .
غزلی است که اگر غربزده می بودیم می توانست در زمره ی ادبیٌات سیاه شمرده شود . امٌا به نظر این کمترین ، در این سال حماسه سیاسی ، بیش از هر چیز دیگری حاکی از انقلابی بودن و حماسه گرائی شاعر است :
« مردان مرد بر سر پیمان سرخ خویش
سر را سپرده اند به آغوش دارها »
تاثیری شگرف بر خواننده می گذارد ...
... و ای کاش که نام شعرتان را همین « مردان مرد » می نهادید .
تحلیل اجتماعیتان ، چه فرضی و چه حقیقی ، حماسی و انقلابی و کوبنده است :
« چون دور، دور بی خردان است و ناکسان
در هم شکسته است همه اعتبارها »
حدٌی تا حدودی مرا به یاد میرزاتقی خان ملک الشعراء بهار انداختیدکه در آن وانفسای نبود ِمردم سالاری دینی و وجود ِظلم و جور حکومت ستمشاهی به دلیل سرودن چنین اشعاری به زندان افتاد .
به جای سرکار عالی بودم به جای « شقاد » با املاء « شغاد » می آوردم که متداول تر است .
و نهایتا" سروده ی حماسی به پایان می رسد با یک هشدار بسیار صریح و بی پرده که هر حقمدار ِ درد کشیده و انقلابی را به مفتون اینچنین شعر و اینچنین « حُسن مقطع می کنئد :
« هشدار روبهان و سگان گرسنه را
شیران نرفته اند از این بیشه زارها »
استوار و پایدار باشید انشاء الله .
حمیده میرزاد
1392/2/5 در ساعت : 16:12:26
سلام الهام جان
خوبيد؟
دوران جلسات ارشاد را به ياد داريد؟زنده ياد استاد صاحبكار
وشاعران هم سن وسال....
خيلى دلم براى آن روزها تنگ شده...
اشعار نابتان را هنوز زمزمه مى كنم خصوصا اين شعر را
آى مولا من اگر بسته ى زنجير شدم
واگر خسته وبى تاب وزمينگير شدم
......
نميدانم شما چه قدر مرا به ياد داريد؟
خشنودم كه به جمع دوستان پيوستيد وباز از اين دريچه اشعار نابتان را ميخوانم..
اين غزل هم چون تمام اشعارت زيبا وخواندنيست...
علی اصغر اقتداری
1392/2/5 در ساعت : 0:39:27
آفرین بر شما که این گونه تلخی ها ونامردمی ها را به تصویر کشیده اید وآن هم چه زیبا!
سید حکیم بینش
1392/2/4 در ساعت : 13:42:27
سلام خانم امین
غزل زیبا تان را چند بارخواند و بهره بردم. موفق باشید.
وحید ضیائی
1392/2/4 در ساعت : 14:6:2
خصوصی

شغاد یا شقاد ؟
سارا وفایی زاده
1392/2/4 در ساعت : 20:28:19
زیبا بود
ایمان کریمی
1392/2/5 در ساعت : 15:38:17
هشدار روبهان و سگان گرسنه را
شیران نرفته اند از این بیشه زارها

سلام
دلنشین و زیبا
نصیر مجاب (افغانستان)
1392/2/4 در ساعت : 13:30:53
رنگ خزان گرفت تمام بهارها

تشکر از سروده مقبول تان.ممنون.
نغمه مستشارنظامی
1392/2/4 در ساعت : 17:39:19
هشدار روبهان و سگان گرسنه را
شیران نرفته اند از این بیشه زارها

درود بر شما بانو زیبا سروده اید و بیدار.
پاینده باشید
خوش امدید
علی‌رضا حکمتی
1392/2/5 در ساعت : 13:6:40
شاعرارجمند
سرکارخانم امین
باسلام
نام شمارادیدم ویاددوران دانشجویی افتادم.بارهادراین جشنواره هاشماراوبسیاری ازدوستان دانشجوی خوب شاعررازیارت می کردیم.
کارزیباتان راخواندیم ولذت بردیم.
موفق ومویدباشید.
سید حسن مبارز
1392/2/4 در ساعت : 13:15:12
با سلام و درود. غزلتان را خواندم و استفاده کردم. موفق باشید.
محمد حسین خوش عمل
1392/2/4 در ساعت : 15:22:41
درود بر شما.در اینجا هم خوشامدگویی ام را تکرار می کنم و امیدوارم دفترشعرتان هماره گشوده و پربرکت باشد....
و اما بهتر نبود «شقاد» را به وجه معمولش که دیگران در شعرونثر آورده اند «شغاد»می آوردید تا قرابتی هم با «شغال» داشته باشد؟!
بازدید امروز : 587 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,556,547
logo-samandehi