نام های مستعار هم به تو می آیند پیشرفت شاعر در گونه ای از شعر سپید را نشان می دهد و در ردیف موفق ترین کار های شاعر است با این حال همین نمونه از کارهای موفق منثور ابتدای دهه هفتاد عقب تر است
"دیگر آواز پرندگان را نمی شنود
سیبی که نرسیده به پاییز
بر شاخه ایی شکسته نا تمام مانده است
و جز سایه یی کز کرده و کال
سهمی از افتاب نمی برد "
ای کاش آفتاب از چهار سو بتابد سروده بهزاد زرین پور شعر به پاییز ص 14
شعر شروع خوبی دارد
نام مستعار / بازی جدید / از یک سو نوستالژی کودکانه و بزرگ بودن از سوی دیگر اولین ترکیب هایی هستند که روند مناسب تقابل های متن را کلید می زنند تقابلی که از نام اصلی و نام مستعار اغاز می شود و در بنفشه و اطلسی ادامه می یابد ........
سپس این دو سطر :
اماتوآنقدر بزرگ هستی
که هیچ پرچینی برای قایم باشک ترا نمی پوشاند
با حضور عینی تر راوی و مخاطب شاهد موفقیت بخش اول به لحاظ روایی هستیم
در همین بخش به لحاظ شکلی در سطر )
این بازی جدیدراهم دوست دارم
سطر دارای لحن رسمی است و می تواند صمیمانه تر شود پیشنهاد می کنم این )بازی جدیدت راهم ) به این ---بازی جدیدت را ( تبدیل شود ----
ضمیر ملکی متصل هم صمییت لحن را افزایش خواهد داد هم استواری سخن حفظ می شود نقد دیگری که بر پرداخت بخش اول دارم وجود صریح و شعار گونه نوستالژی است البته نه در معارفه کودکانه که مورد تایید است یعنی وجود نوستالژ ی کودکانه مورد تایید است بهتر است این احساس از رویداد های متن برداشت شود پس کودکانه حفظ شود و نوستالژی به استعاره بیشتر برده شود این استعاره بیشتر می تواند در تکثیر تصاویر حامل انرژی دلتنگی صورت بگیرد
"شبیه کودکی من کسی که در هر گام
به جای گام زدن در هوا شنا می کرد "
شباهت معکوس در تصاویر استعاری نشاط کودکانه از حسین منزوی
در بخش دوم به لحاظ روایی از عطر دامن چین پولیسه تا گم شدن در بهار و پیدا نشدن در پاییز و ...........و پیامک هزار و یک شعر با مضمون بنفشه ... و منادای آی دیوانه و پرسش از اتفاقی که منجر به گرده افشانی در مر غزار های جهان در قلمرو شوریدگی شده است
بابلوغ شکلی اثر روبرو هستیم و محتوایی که به خوبی به عمق رفته است
نقدی که بر این بخش وارد است دور افتادن تر کیب های استعاری از یکدیگر است از دلایل این انتقاد ورود بی مقدمه برخی از سطر ها مانند :
بگذار همراهم را بردارم شاید
روی سکوت نباشی
و منادای آی دیوانه که بلافاصله پس از این سطر های کاملا امری و خبری واقع شده است
«هزارویک شعر با مضمون بنفشه بنویس وبه هزار ویک نفر بفرست................
با این حال همچنان توالی تصویری مشهود است و بخش دوم و سوم به لحاظ روایی همچنان موفق نشان می دهد و روند شعر رو به اوج است بخش سوم روایت که از این سطر اغاز می شود :
بگذار همراهم را بردارم
......می توانست توسعه یافته تر باشد که تغییر فضا و همانند سازی در ایجاد یک پارتیشن به ظاهر موازی و بازگشت به لوکیشن اصلی و استقرار مجدد مضمون نام مستعار برای احترام بیشتر به مخاطب خاص پیشنهاد حقیر در باز کردن گستره ی شکلی و محتوایی این بخش است
در بخش چهارم روایت و پایانبندی................... لبخند اطلسی در گوشه باغچه موفقیت این شعر را سبب شده است موفقیتی که می تواند با پرداخت هنری تر اثر به معنای خاص بسیار چشمگیر تر از این نیز باشد شاعر توانای این اثر نشان داد ه است از شاعران خوب میدان سپید سرایی است برای مخاطب خاص می نویسد و انچه از مطالعه کار های ازاد ایشان و به خصوص این اثر برداشت می شود این است که در راه رسیدن به تشخص زبانی است برای ایشان ارزوی موفقیت روز افزون دارم و امیدوارم این خوانش ناقص و ناچیز را به عنوان یک خسته نباشید در مدیریت بخش نقدسایت از یک همراه کوچک بپذیرند