ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



غروبِ جمعه‌ی تهران

 این غزل را همین جمعه ی قبل در تهران نوشتم:

 غروبِ جمعه‌ی تهران که تعطیل‌اند دُکّان‌ها،

 کِی از وابستگی وا می‌شود دل در خیابان‌ها؟

 نبستم چشم و دل عمری به روی صورتِ خوبان

 به دنبالِ غزالی، چشم می‌دوزم به مژگان‌ها

 دلم پوسید بی یاری... نسیمی نیست؛ عیّاری

 نچرخید آسیاب عشق، با افسون توفان‌ها

 نگاهم دست شُست از حسرت و گفتم وضو دارم

 چراغی بود و آن را نیز کُشتم در شبستان‌ها

 شفق، عکسی‌ست از آفاقِ جانِ حیرت‌ایجادم

  نمی‌گنجند در اوهامِ گلدان‌ها، گلستان‌ها

 پس از این، دوست دارم دوست را چون جان و جانم اوست

 خوشا حالِ پریشان و خوشا حالِ پریشان‌ها

 زغالی تَفته شد دل، در نِیِستانی که من باشم

 سماعِ این‌جهانی، باد، مفتِ چنگِ قلیان‌ها!


 
کلمات کلیدی این مطلب :  عزیز مهدی ، هندوستان ، غزل ، شعر تهران ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1392/2/18 در ساعت : 10:23:45   |  تعداد مشاهده این شعر :  1134


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید علی اصغر موسوی
1392/2/18 در ساعت : 14:40:27
شفق، عکسی‌ست از آفاقِ جانِ حیرت‌ایجادم

نمی‌گنجند در اوهامِ گلدان‌ها، گلستان‌ها
سلام علیکم
نیکوست ، نیکو!
موفق باشید
محمود کریمی‌نیا (کریما)
1392/2/18 در ساعت : 11:23:1
شفق عکسی ست از آفاق جان حیرت ایجادم

نمی گنجددر اوهام گلدان ها گلسنان ها


درود بر شما

دست مریزاد.
علی اصغر اقتداری
1392/2/18 در ساعت : 18:5:42
شفق عکسی است از آفاق جان حیت ایجادم
این تصویر بیدلانه ی زیبایی بود
مانا باشی عزیز!
سید حکیم بینش
1392/2/20 در ساعت : 20:37:55
درود بر شما
.......


غروبِ جمعه‌ی تهران که تعطیل‌اند دُکّان‌ها،


زیبابود لذت بردم
موفق باشید
فاطمه خواجویی راد
1392/2/18 در ساعت : 18:29:59
با سلام استاد جناب عزیزمهدی
بسیار عالی وبا احساس

درود بر شما
مرضیه عاطفی
1392/2/26 در ساعت : 1:42:37
"نگاهم دست شُست از حسرت و گفتم وضو دارم

چراغی بود و آن را نیز کُشتم در شبستان‌ها"

شاعرانه بود!
قلم پرور باشید!
بازدید امروز : 4,998 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,961,391
logo-samandehi