ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



به روح آسمانی شهدا و دل دریایی مادرانشان

آمد از مادرش اجازه گرفت ، لحظه ها لحظه های آخر بود
با نگاهش اجازه داد اما  اشک در چشمهای مادر بود

خواهرش «ان یکاد ...» را می خواند به قد سرو او نسیم دمید
گرچه بیش از خودش نشان میداد سنش از بیست سال کمتر بود

گرهی زد به بند پوتینش و پدر بند دل از او واکرد
گفت با بغض در پناه حسین(ع) نوجوانش علی اکبر بود

بست سربند سرخ یا زهرا کوله پشتیش عطر یاس گرفت
پهلوی در رسید ریخت زمین کاسه آبی که دست خواهر بود

رفت ، اما نماند ، زود آمد ، کاسه ی آب کار خود را کرد
قدش اما قدی نبود که رفت پرو بالش نبود پر پر بود

سالها بعد مادری تنها خیره مانده به آخرین نامه
چشمهایش هنوز هم ابری گونه هایش هنوزهم تر بود

"چند روزاست خط محاصره است ، چند روز است تشنه ایم همه"
توی ذهنش مرور شد آرام خط به خط نامه ای که از بر بود

 

کلمات کلیدی این مطلب :  به ، روح ، آسمانی ، شهدا ، و ، دل ، دریایی ، مادرانشان ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1392/2/18 در ساعت : 22:28:46   |  تعداد مشاهده این شعر :  886


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

شهاب نجف آبادی
1392/2/19 در ساعت : 0:5:54
سلام حضرت شاعر
----------------------
خیلی قشنگ بود ! خیلی ....
دست مریزاد
ما را دعا کنید
شما ها جایگاه دیگری دارید
خداوند موفقـــتان بدارد - الـــتماس دعا

شهاب نجف آبادي


________________________
سلام بر جناب نجف ابادی عزیز
از نظر لطفتان بسیار متشکرم
برادر کوچکتان را شرمنده اخلاص و فروتنی خود کردید
محتاج دعای خیرتان هستم
یاعلی
علی سعادتخانی
1392/2/19 در ساعت : 12:32:39
بسیار زیبا و دلنشین/دست مریزاد
____________________________
سلام
نظر لطفتان است جناب سعادتخانی
سعید پسران رزّاق
1392/2/19 در ساعت : 0:21:56
گرهی زد به بند پوتینش و پدر بند دل از او واکرد
آفرین سید!
به قد سرو او نسیم دمید مرحبا بکم
لذت بردم.
______________________________
سلام جناب پسران رزاق
ممنون از شما برای دلگرمی تان

یا علی
سید علی اصغر موسوی
1392/2/19 در ساعت : 16:7:53
سلام
**
بست سربند سرخ یا زهرا کوله پشتیش عطر یاس گرفت
پهلوی در رسید ریخت زمین کاسه آبی که دست خواهر بود
****
{سربند یا زهرا} +{پهلوی در رسید}
بیت زیبایی است!
اگر خودآگاه آورده اید :آفرین !
وگرنه بازهم :آفرین برشما
جزاکم الله
موفق باشید
_________________________

سلام استاد

ضمن تشکر از شما باید عرض کنم که ترکیب مورد اشاره حضرتعالی خود آگاه به کار گرفته شده است

حالا چقدر ملموس و قابل درک شده باشد را در شک بودم که نگاه تیزبین شما خیالم را کمی راحت کرد

یا علی
محمد نجفی نوکاشتی
1392/2/19 در ساعت : 14:9:47
درود بزرگوار
بسیار عالی
____________________
سلام جناب نجفی
ممنونم از شما
ابراهیم حاج محمدی
1392/2/19 در ساعت : 22:15:1
درود بر سید بزرگوار جناب رستگار
بسار زیبا و فاخر سروده اید و بیاد ماندنی بیت پنجم شاه بیت است و بسیار دلچسب تر از بقیه ی ابیات
رفت ، اما نماند ، زود آمد ، کاسه ی آب کار خود را کرد
قدش اما قدی نبـــود که رفــت پرو بالش نبود پر پر بود
_______________________________
سلام و درود

استاد گرانمایه جناب حاج محمدی عزیز مثل همیشه حقیر را مرهون الطاف خود کردید
یا علی
معید داستان
1392/2/18 در ساعت : 22:45:0
چه فضای دلنشینی
درود بر شما
-------------------
سلام بر شما
ممنون برای حسن نظرتان
یا علی
محمدرضا جعفری
1392/2/19 در ساعت : 4:20:18
سالها بعد مادری تنها خیره مانده به آخرین نامه

چشمهایش هنوز هم ابری گونه هایش هنوزهم تر بود



«چند روزاست خط محاصره است ، چند روز است تشنه ایم همه»

توی ذهنش مرور شد آرام خط به خط نامه ای که از بر بود



خیلی با احساس

نیمه شبها عارفانه میشود

اما

چه زیبا

با کلامی نو

..............

مستدام باشی
_________________________
سلام جناب جعفری عزیز

ممنونم ازشما
یا علی
ابراهیم لایق برحق
1392/5/28 در ساعت : 1:16:15
به یاد لحظه های وداع اخوی شهیدم افتادم. و با همین چشمان بارانی ام اجرتان را از همسنگرانش تا فرمانده ترینشان (سید الشهدا) میخواهم.

خدا حفظ کند پدران ومادران شهیدی که هنوز از تنفس پاکشان زمین و زمان بهره می برد.
و خدا رحمتکند و رفعت درجات بخشد به آنانکه هم اکنون از کنار فرزند خویش برای ما زمینگیرشدگان دست دعا دارند.
علی فردوسی
1392/2/19 در ساعت : 14:43:27
آفرین حسن جان

خیلی خوب بود

بیت زیر رو بیش از همه دوست داشتم:
رفت ، اما نماند ، زود آمد ، کاسه ی آب کار خود را کرد
قدش اما قدی نبود که رفت پرو بالش نبود پر پر بود

یکی دو تا مطلب کوچیک هست که سر فرصت برات می گم

یا علی

__________________
سلام بر برادر و استاد عزیزم علی فردوسی

ممنونم که به درخواستم جواب مثبت دادی
سخت مشتاق شنیدن آن درسهای بزرگ هستم

یا علی
مرضیه عاطفی
1392/2/19 در ساعت : 0:42:45
سلام جناب سید رستگار

بسیار زیباست و پر از دلشوره ای ست که با بیت پایانی، پایان میگیرد.



انشاءالله راضی باشند از ما آن حسین های فهمیده!



یا علی(ع)
____________________________
سلام بر خواهر ارجمند

انشا الله همین گونه که میفرمایید باشد
از طرف خودم میگویم که خیلی بدهکار شهدا هستم

یا علی
علی رضا آیت اللهی
1392/2/19 در ساعت : 14:32:25
سلام به شاعر عزیز و ارجمند

اجرکم من الله . چه بنویسم ؟ بنویسم زیبا بود ؟

مرا به زمان جنگ برد و گریه ای که آن زمان اینچنین در آستینم نبود .

مرا به یاد خدا حافظی هائی انداخت که ... و امروز که همه چیز به قیمت گوشت و روغن گره می خورد .

چه بدرقهه ی شگفتی داریم ما بر شهیدان و در واقع بزرگانمان ...

حق ٌ « هیهات » گفتن نداریم ؛ داریم ؟

این غزل ناب را به دفترچه ام بردم

استوار و پایدار باشید انشاء الله .
___________________________
سلام بر استاد گرانقدرم جناب آیت الهی عزیز

حسن نظر اساتیدی چون شما مایه مباهات و دلگرمی است

حق نگهدارتان
بازدید امروز : 22,991 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,554,222
logo-samandehi