ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



هميشه گرگ ها دنبال اسبند
 1
نگارم را سوار اسب دیدند
تمام دره دنبالش دویدند
همیشه گرگ ها دنبال اسبند
نگارم ماند، اسبش را دریدند.
 
2
صفای خانه ام را برد دیشب
دل دیوانه ام پژمرد دیشب
دوباره خانه ام بی رنگ و بو شد
نگارم رفت، اسبم مرد دیشب
 
3
تفال بر کلام شیخ دین زد
دو تایی مهره ی ابی به زین زد
گلوله باز هم بر اسب او خورد
گلوله اعتقادش را زمین زد
 
4
تمام خاطراتم را بهم ریخت
شکوه صید را یکجا بهم ریخت
تفنگ اماده ی شلیک، آهو_
جوان بود و همین، بابا بهم ریخت
 
5
و دره، التهاب عصر پاییز
تمام سایه ها از مرگ لبریز
دولول آرام اما ناله می کرد
بیا، شب شد، شکاری نیست، برخیز
 
6
دلش لرزید، باران بود و دره
سکوتش خیس می شد ذره، ذره
دولولش با غرور از صید برگشت
و رد شد ذوق اهو، شوق بره
 
7
دو تا آهو کنار رود خسته
یکی خوابه یکی چشماشو بسته
به ساز هم نمی رقصندف عمریست
صدا کی می دهد ساز شکسته

کلمات کلیدی این مطلب :  گرگ ، اسب ، مهدي زارع ، رباعي ،


   تاریخ ارسال  :   1392/2/21 در ساعت : 12:30:48   |  تعداد مشاهده این شعر :  1024


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  س.س.     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
آقاخیلی بیشعوری
نام ارسال کننده :  س.س.     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
آقاخیلی بیشعوری
یوسف شیردژم «افق»
1392/2/21 در ساعت : 21:16:25
سلام

اولی که خیلی جالب بود !

زنده باشید

سارا وفایی زاده
1392/2/21 در ساعت : 12:42:23
به ساز هم نمی رقصندف عمریست

اشکال تایپی رخ داده ویرایش بفرمایید
مهدی زارع
1392/2/21 در ساعت : 15:59:10
سپاس از تذكرتان. حتما
وحیده گرجی
1392/2/22 در ساعت : 21:17:59

گلوله باز هم بر اسب او خورد
گلوله اعتقادش را زمین زد

اشعارتون زیبا بود...

مهدی زارع
1392/2/30 در ساعت : 12:9:11
سلام خانم گرجي
ببخشيد. متوجه متن بالاي پيام نشدم. شرمنده
دکتر آرزو صفایی
1392/2/21 در ساعت : 21:47:7
درود بر شما
زیبا سرودید
دست مریزاد
سارا وفایی زاده
1392/2/21 در ساعت : 12:41:53
درود بر شما
زیبا سرودید

ایمان کریمی
1392/2/22 در ساعت : 19:36:3
سلام آقای زارع ، دوست و استاد خوبم.

یه دونه یه دونه ش به دلم نشست ، زنده باشید و شاعر
بازدید امروز : 10,411 | بازدید دیروز : 16,528 | بازدید کل : 122,983,332
logo-samandehi