عطر دیدار
هر کجا نام علی برده شود، شور آنجاست
شور آمیخته با شعشعه ی نور آنجاست
نه نیازم به خرابات، نه دیر است و حرم
هر کجا نام علی برده شود، طور آنجاست!
جام جم گو، که بمان در خم خوش خطی ها
مستی ناب ازل، شیشه و انگور آنجاست
مشک آهوی حرمگاه، به کوی اش جاری
عطر گیسوی پریشان شده ی حور آنجاست
عارف و عامی و زاهد، به تماشا سرگرم
مست از شرم تمنا، دل مستور آنجاست
دار عشقش، همه را شور انالحق داده ست
قاضی و محتسب و گزمه و منصور، آنجاست
یک شب آیینه ی من هم ز تجلّی پر شد
فاش دیدم که دل ناظر و منظور آنجاست!
مسجدی بود و علی بود و سحرگاهی ژرف
و دلم مشتعل از شعشعه ی نور، آنجاست
پیش رفتم که سلامش بدهم، پاسخ گفت:
هر کجا، نام علی برده شود، شور آنجاست
***
1382-قم
----------
******************
به نام گل
به نام گل، که همیشه به لب سلام تو دارد
به نام دل، که هماره به جان پیام تو دارد!
به نام آینه، وقتی اسیر حیرت خویش است
به دل نگاه تو اما، به لب مرام تو دارد!
به نام خاطره، وقتی مرور می شود، اما
میان بغض و تماشا، شمیم نام تو دارد!
به نام زمزمه، وقتی نشسته بر دل هامون
به جان نوای غریبی، به لب کلام تو دارد!
به نام عاطفه، وقتی شبیه باد بهاری
میان سیر چمن ها، طنین گام تو دارد!
به نام غنچه، که وقتی شکفته می شود، اول
برای نافله خواندن، به لب سلام تو دارد!
به نام خم، که همیشه پر است از عطش عشق
و در ضمیر نگاهش، غم مدام تو دارد؟!
به نام ساغر و باده، که هر دو وحدتِ محض اند
به نام آن که همیشه، به دست، جام تو دارد!
مرا ببخش به نامت، که نامِ نامی حق است
چو بر شرافت عالم، شرف غلامِ تو دارد!
***
سیدعلی اصغرموسوی
1377- قم
مکتب شعر دینی
مکتب شعر امامیه
...