با قسمتهایی از نقد موافقم و با قسمتی مخالف
بهتر بود این غزل رو به این شکل شروع کنید:
پریشان است همچون حال من احوال آهوها
که در این صورت سلیس تر و روان تر میشود مطلع شما...
راجع به مصراع دوم مطلع هم یک نکته هست و آن هم خواندن پرستوهاست که اگر صرفا دلیل بر مصداق رفتاری و عادت و منوال باشد مثلا پرستوها کوچ میکنند و قناری ها میخوانند
و کمترکسی صدای پرستوها را شنیده و به خاطر دارد و خاطره دارد
میشود نوشت
نمی کوچند یا نمی آیند بعد از رفتنت اینجا\حتی \دیگر.. پرستوها
پریشان است همچون حال من احوال آهوها
نمی آیند بعد از رفتنت اینجا پرستوها
زنده باد آقای ایزدی
با نقد 1 و 2 و 3 شما کاملا موافقم اما با 4 نه
کمی تردید دارم...
این درست که از بسیاری شعرهای خوب امروز بیشتر نیست اما پیش تر از خیلی غزل ها دیدم این اثر رو
صرفا به دلیل جسارت شاعر در ترسیم فضاها و حرف های چندجمله ای در یک بیت و گاها روایت خوب و کاملا قابل فهم مثل بیت آلبالو
حتی اگر در حد کوشش مانده باشد و به فعلیت نرسیده باشد
اما به هرحال اینکه اگر غزل جدید هست نیاز به ویرایشی کامل دارد ...بله
نظر بنده هم همین است
موفق باشید شاعر

سلام بر شاعر محترم
1-پريشان است چندي مي شود احوال آهوها
به نظر مي رسد كه شاعر مي خواسته است بگويد
چندي مي شود احوال آهو ها پريشان است كه ضرورت وزن مصراع را بشكلي در اورده است كه از رواني و سلاست خارج شده است
2- "نمي خوانند بعد از تو دگر حتي پرستو ها"
در مورد اين مصراع چند موضوع را مي توان مطرح كرد اول كاربر د كلمه حتي .حتي وقتي بكار مي رود كه به سختي بتوان شمول كلمه بعد از ان را پس از صادر كردن حكم اوليه پذيرفت مثلا همه آمدند حتي علي كه آمدن علي غير منتظره جلوه مي كند اما در خصو ص پرستو كه گرفتار فضا ي عاطفي خاصي است به كار بردن حتي مي تواند سوال برانگيز باشد
كار بر د كلمه دگر به جاي ديگر با توجه به فضاي مسلط زباني بر اين غزل و نهايت اينكه كليشه اي بودن و نظم بودن مصراع نيز مي تواند قابل بحث باشد
3- بيت آخر غزل نيز دو مصراع جدا افتاده است كه ربط آن به مخاطب واگذار شده است كه مشخص نيست چقدر سر انجام اين تكنيك موفقيت آميز گرديده است
4-ابيات ديگر غزل نيز با اينكه مشكل آشكاري ندارند اما حقيقتا اتفاق خاص شاعرانه اي نيز در انها نيفتاده است اينگونه ابيات مهر و امضاي خاص شاعر زير آن نيست و مي توان آنها حاصل تجربه ي جمعي شعر جوان امروز دانست كه فقط جاي پاره ها و كلمات توسط جناب سنگري تغيير يافته است و حتي اين شعر از نمونه هاي جمعي غزل جوان امروز نيز عقب است

زمین این روزها بوی تو را دارد بگو بانو

بگو کی رد شدی؟ کی؟ آسمان من، از این سوها؟

سلام آقای سنگری گرامی
خیلی خیلی زیبا سرودید و لطیف
روزتان مبارک

آفرین حسین جان ;)

سلام. خوب بود حسین

از این بار گران خم "می شوند" هر روز زانو ها...

سلام آقای سنگری.
غزل نشاط آوری بود. آفرین.

سلام ودرود
احسنت...احسنت...

لذت بردم از اينهمه شاعرانگى

غزل بسیار زیبایی بود ولی مصراع اول وبیت آخر گویی دچار ضعف تا لیف شده است مگر این که مثل بعضی جوان ها بگویید این کار من انحراف از نرم است!
شاید می خواسته اید بگویید
جندی است احوال آهوها پریشان می شود؟
اگر چنین باشد همان ایرادی را که گفتم دارد واگر هم از نوع دوم است که بنده تسلیمم !
درود وبدرود

زیبا سرودید ...
موفق باشید

سلام برادرم.
غزل بااحساس روشنت رازمزمه کردم ولذت بردم.
طبعت سرشارودلت بهاری باد.

غزل بسیار زیبایی بود. درود بر شما موفق باشید

دررود جناب سنگری
غزل زیبایتان را خواندم و لذت بردم
دست مریزاد