ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



این کیست که شانه ای مجلل دارد
تسلیت باد وفات حضرت زینب کبری (س)

این کیست که شانه ای مجلل دارد
گرچه به دلش غمی مفصل دارد
یک روز اگر رتبه به دردش بدهند
بی شک به جهان مقام اول دارد



داغت اگرچه سخت خوشبختانه می برد
سنگینی داغت سبک بر شانه می برد

قصری مجلل بود در جریان تن او
هر چند در خود خانه ای ویرانه می برد

بوی بهار آغوش مغناطیسی اش داشت
بر شانه داغ و در بغل پروانه می برد

از خواب چون بیدار  می شد غنچه هایش
شبنم برای غنچه ها صبحانه می برد

با توده ی ابری پر از باران سفر کرد
در پلک های خسته این سامانه می برد

با مادرش گاهی رقابت داشت در صبر
در این رقابت گاهی از ریحانه می برد

در گونه هایش کشف مروارید می شد
تنها خدا پی بر غم دردانه می برد

توبرسر نی زینب اما در پی نی
داغ بزرگت این چنین بر شانه می برد
کلمات کلیدی این مطلب :  زینب شانه خوشبختانه ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/3/4 در ساعت : 16:23:34   |  تعداد مشاهده این شعر :  796


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 12,451 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,727,919
logo-samandehi