ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



فرشته ای با لباس کُردی

به: فریاد شیری
سطر دوم:
در یک برفی زمین
فرشته ای با لباس کردی
از سطر سوم سفینه ای پیاده شد
: «اینجا چقدر «سیستان» می وزد!
چقدر
از لحظه های برفیِ این شعر
مویه ی زنی «بختیاری» می آید!
اینجا چقدر
بوی بلوط و بارون می دهد!
چقدر چقدرهای اینجا سنگین اند!»
[فندکم آتش می شود
فرشته از بوی سیگار بدش (نه) می آید و
به یاد «ساداکو» و گنجشک های «حلبچه» گریه می کند]
سطر چهارم:
چند شاخه گل
دختری گیس بریده را به پیشواز می فرستد
فرشته
گریه اش می شود .
تشنه اش می گیرد!
او
بی اجازه ی سازمان ملل زخم
بر سطر پنجم سفینه ای سوار می شود
اما
بر بلندِ «بَرَکَو»
سفینه بال هایش را
به دختری گیس بریده داده است
[سفینه [او تو هم ] زمینی شده است!]
کلمات کلیدی این مطلب :  طعم روزهای نیامده . آهنگرنژاد ،


   تاریخ ارسال  :   1392/3/10 در ساعت : 0:30:49   |  تعداد مشاهده این شعر :  724


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 18,370 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,574,330
logo-samandehi