ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



حاصل آن روزهای من کتاب شعر شد


برگ برگ خاطرات کهنه را وا می کنم
حاصل آن روزهایم را تماشا می کنم

تاب خندیدن ندارد چشم هایم بعد از این
تا تو هستی با تمام دردها تا می کنم

هیچ کس غیر از تو حالم را نمی فهمد و من
هی برای رفتنت امروز و فردا می کنم

فرق دارد حال امروز من و دنیای تو
صبر کن اینبار خود را در دلت جا می کنم

قدر یک باران زدن در این حوالی صبر کن
تازه دارم سور و سات عشق برپا می کنم

برگ برگ خاطرات کهنه را وا می کنم
هرچه دارم خرج در تکرار آن ها می کنم

حاصل آن روزهای من کتاب شعر شد
این کتابم را به چشمان تو اهدا می کنم


موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1392/3/14 در ساعت : 1:47:52   |  تعداد مشاهده این شعر :  812


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدرضا جعفری
1392/3/14 در ساعت : 10:0:41

با سلام
دست مریزاد
روزی عرب بادیه نشینی خدمت رسول خدا رسید و از کم آبی شکایت کرد. رسول خدا دعا کرد و باران فراوانی آمد. مردم اشعار ابوطالب را به خاطر آوردند که گفته بود:«رسول خدا آن چهره نورانی است که از ابرها به برکت او باران می‌بارد.»
در این وقت مردی از بنی کنانه ایستاد و اشعاری را در مدح رسول خدا سرود.
پیامبر فرمود:«خداوند برای هر بیت شعر تو، خانه ای در بهشت برایت قرار دهد.»
علی اصغر اقتداری
1392/3/15 در ساعت : 18:37:17
سلام
شعر زیبایی بود ولی با تمام دردها تا می کنم برایر بنده قدری ثقیل بود معمولاً می گویند فلانی با فلانی خوب تا نکرد یا بد تا کرد یا خوب تا کرد
به نظر می رسد قبلا ز تا کردن نیاز به قید دارد چه مثبت چهخ منفی اگر غیر ازاین است حقیر را آگاه بفرمایید
یا حق
علی‌رضا پیش‌بین
1392/3/14 در ساعت : 10:35:18
با سلام
بسیار ساده و زیبا سرودید جناب نوکاشتی.
بازدید امروز : 4,432 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,560,392
logo-samandehi