دوری ات را مثل هر دردی تحمل میکنم
شوره زار سینه را باصبر ، پرگل میکنم
صبر خواهم کرد بر زخم زبان این و آن
سرزمین باورم را بی تزلزل میکنم
خاطرتم را بچینم دور تا دور دلم
خاطرم را شاد از این دور و تسلسل میکنم
گرچه هستی شعر نو ،مانند رویایی سپید
بی تو با این کهنه اشعارم تغزل میکنم
((عشق خود را باهوس همراه کردم؟!!!)) وای من
هرچه را جزاین بفرمایی تقبل میکنم
واگزارم بر خدا بدگوی بداندیش را
مثل آهو بره بر ضامن توصل میکنم
ساده ام؟!!آری...همه خوبند و دنیا چون بهشت
مردمان را آدم و حوا تمثل میکنم
هرکه بدگوید به من یا بدکند درحق من
با((سلام)) و ((مهر)) با ایشان تقابل میکنم
تا رسد روزی به سامان این سر شوریده ام
برخداوند غزل هرشب تفال میکنم
((مهدی زکی زاده قریه علی 14/3/92))
تاریخ ارسال :
1392/3/18 در ساعت : 12:36:40
| تعداد مشاهده این شعر :
1965
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.