
به یقین ، فلسفه ی خلقت دنیا عشق است
آنچه نقش است در این گنبد مینا ، عشق است
بیدلی گفت به من حضرت دل آیینه ست
آنچه نقش است در این آینه ، تنها عشق است
در شب قدر که برتر زهزاران ماه است
حاجت آینه از حضرت یکتا ، عشق است
آنچه لبخند نشانده ست به لب ها ، مِهر است
آنچه امید نهاده ست به دل ها ، عشق است
« از صدای سخن عشق ندیدم خوش تر »
بهترین زمزمه در گوش دل ما ، عشق است
قصه ی مولوی و شمس اگر شیرین است
علت آنست که معشوقه ی آنها ، عشق است
راز شوریدگی « فائز » و « بابا طاهر »
علت بیدلی « حافظ » و « نیما » عشق است
نفس ِعشق ، شفا بخش دل مجنون است
تسلیت گوی دل خسته ی لیلا ، عشق است
روح فرهاد ، گرفتار تب شیرین است
علت سوختن وامق و عذرا ، عشق است
به گل سرخ قسم ! یوسف دل معصوم است
ای ندامت نفسان ! درد زلیخا عشق است
بازهم حادثه ی سیب که می افتد سرخ
جای شک نیست که تقدیر دل ما ، عشق است