ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



«شب رویایی»


شعرم به گلو خشکید، ای لاله ی صحرایی



رفتی ز دیار ما، امید که بازآیی



 



ماتمکده ی چشمم، خالی ز نگاه توست



افسرده ز هجرانت، دلمرده ز تنهایی



 



یاد آر که می گفتی در کوی تو می مانم



وقتی که مرا دیدی در آن شب رویایی



 



با تشنه لبان می، کوته نظری تا کی



پر کن قدح ما را با ساغر مینایی



 



مجنونم و رسوایم، در میکده ها جایم



مشهور تمام شهر، گردیده تماشایی



 



افسوس که پژمردیم، در حسرت و غم مردیم



بازآی و مدد فرما با آن دم عیسایی



 



افتاده و نالانم، سرگشته و حیرانم



تا دست مرا گیری با آن ید بیضائی



 



دستان مرا دریاب، این لحظه که «تنها»یم



شاید نرسد ای جان، امروز به فردایی


کلمات کلیدی این مطلب :  «شب ، رویایی» ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/4/17 در ساعت : 10:49:44   |  تعداد مشاهده این شعر :  1189


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عباس خوش عمل کاشانی
1390/4/17 در ساعت : 11:9:19
با سلام.غزل زیبا و دلنشینی است. در بیت چهارم میفرمایید: پر کن قدم مارا باساغر مینایی...به نظر میرسد ساغر را که ظرف است مظروف گرفته اید.قدح با ساغر تفاوتی ندارد و هردو ظرف است.باید میگفتید-مثلا-:پرکن قدح ما را با درد اهورایی...یا:درساغرما وقت است تاباده بپیمایی...یا:پرکن قدح ماراباباده ی شیدایی...به هرحال این توانایی در شاعرخوبی چون شما هست که مصراع را اصلاح فرمایید.
حامد صافی
1390/4/20 در ساعت : 13:35:47
سلام جای بحث زیاد دارد بگذریم جای مجنون در میکده نیست ومجنون ومیکده تناسب دلنشینی ندارد قدح وساغر راهم که جناب خوش عمل گفتند این عدم تناسب هادر دیگر مصراع ها هم دیده می شود مثلا ید بیضا بیشتر تز اینکه با سرگشته و نالان بودن ارتباط داشته باشد با تاریکی و ازاین جور چیزها در تناسب است باید توجه داشت این عدم تناسب هارا نمی توان از مقوله ی آشنایی زدایی محسوب کرد یاحق
مصطفی پورکریمی
1390/4/17 در ساعت : 13:9:32
سلام جناب قلی پور
بسیار زیبا و عاشقانه سروده اید . ورودتان به این سایت هم با این شروع مبارک است.
معصومه عرفانی (عرفان)
1390/4/17 در ساعت : 12:41:13
استاد قلی پور سلام بسیار زیبا سرودید برقرار با شید در پناه حق
بازدید امروز : 4,354 | بازدید دیروز : 16,528 | بازدید کل : 122,977,275
logo-samandehi