ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



غزلی از حنس شراب
شرابی دَر دِه ای ساقی، که سامانم پریشان است
بنوشان جرعه ای از می، که مست از من گریزان است

ز شمع و شاهد و کوثر، گسستم، کوزه ای در ده
بگردان خمرۀ می را، که شب شام غریبان است

به نور دیدۀ بینا، به خورشید دو عالمتاب
که امشب یک شب مستی و فردایم به سامان است

بیا تا صبح بنشینیم، ز درس و دهر بگریزیم
که مستی گر به غفلت بُد، در این عالم فراوان است

نباشد زاهد خود بین، بدین بزم فقیرانه
که در خمر ریای خویش، تا آخر خرامان است

بیا ساقی بدین ساغر، بدین پر شعله بزم من
لبی تر کن، شبی سر کن، که سرها در گریبان است
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1392/5/9 در ساعت : 11:41:36   |  تعداد مشاهده این شعر :  542


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  سعيد سكاكي     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
درود . زيبا بود اما اشكالي كه بهش وارده ، زبان كهن شعر هست ، زبان بايد امروزي باشه / شعر براي ارتباط با مردم هست و ما نميتوانيم با مردم و عام به سبك شاعران 2 يا 3 (با بيشتر) دهه ي پيش سخن بگوييم .. شادان ، پايدار و نويسا باشيد .
علی فردوسی
1392/5/10 در ساعت : 6:37:16
سلام دوست

شعرهایتان را که می خوانم یاد زمانی می افتم که حسابی دل در گروی شعرهای قدما مانند حافظ و سعدی داشتم و تازه شعر گفتن را شروع کرده بودم. پیداست که با شعر مانوس هستید و با عروض آشنایی دارید. البته یکی دو جا اشکال وزنی در کارتان بود. من اگر جای شما بودم شعرهای شاعران مطرح امروزی را بیشتر می خواندم و آنقدر شعر می نوشتم و می نوشتم تا زبان شعرم امروزی شود. مطمئن هستم که شما با زبان امروز هم حرف های زیادی برای گفتن دارید
صمد ذیفر
1392/5/10 در ساعت : 9:35:32
ز شمع و شاهد و کوثر، گسستم، کوزه ای در ده
بگردان خمرۀ می را، که شب شام غریبان است

بانو مهسا .
سلام .
دستمریزاد زیبا ست .سپاس از شما.
علی گیاهی
1392/5/10 در ساعت : 9:47:10


سلام خواهر گرامی

موفق باشید

دست مریزاد

بدرود
بازدید امروز : 10,049 | بازدید دیروز : 13,569 | بازدید کل : 122,996,539
logo-samandehi