عنوان اصلی: بررسی نقش و رسالت شاعران آئینی در ترویج مکتب اهل بیت(به ویژه، امام رضا) علیهم السلام
عنوان فرعی: رهنمودهای ولایی در تبیین نقش و رسالت شاعران آئینی در ترویج مکتب اهل بیت علیهم السلام
پژوهشگر: مهرداد نصرتی(مهرشاعر)
چکیده:
در جامعه اسلامی شاعر جزء نخبگان، صاحب نقش تأثیرگذار و رسالت بزرگ بوده، تحریم و تکریه شعر، حذف بخشی از ظرفیّت چنین جامعه ای است. مطابق نظر پرچمدار مکتب اهل البیت علیهم السلام، ولی امر زمان ما؛ امام خامنه ای(مدّ ظلُه العالی)، نقش و رسالت شاعران آئینی در ترویج این مکتب، حداقل شامل است بر: "ظلم ستیزی"، "جهاد هشت ساله ی ایران علیه استکبار"، "جامعه سازی اسلامی"، "آگاه سازی تاریخی و معاصر"، "وظیفه نخبگی"، "پرداختن به حکمت"، "تربیت نسل بعد"، "زیبایی و استواری شعر وحدت آفرین"، "افزایش کمیت"، "ارتقای کیفیت"، "پویایی و عدم توقف"، و "معرفت افزایی"، که هر شاعر آئینی موظف است در این ابواب، به بهترین وجه، ایفای نقش کرده، رسالت خود را در ترویج این مکتب گرامی به انجام رساند.
واژگان کلیدی:شاعران آئینی، رسالت، نقش، مکتب اهل بیت، ولایت فقیه.
مقدمه:
عده ای را نظر بر آن است که شعر، به طور کلی، اگر حرام نباشد، مکروه است. در استناد نیز علاوه بر احادیثی که اشاره به مکروه بودن شعر در زمان ها و مکان های خاص دارد، {مانند:
امام صادق(ع): مكروه است روايت شعر، براي روزه دار و محرم و در محرم و در روز جمعه و شب ها، راوي گفت هر چند شعر حقي باشد؟ فرمود: هر چند شعر حق باشد
. (1)}
و یا،
حضرت رسول(ص): هر كه يك شعر بخواند در شب جمعه يا روز جمعه در آن شب و در آن روز بهره اي از ثواب به غير آن نداشته باشد و به روايت معتبر ديگر در آن شب و در آن روز نمازش مقبول نگردد
.(2)}
به آیه های 224الی 226سوره ی شریفه ی شعرا بازمی گردند.
{متن: «وَ الشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُنَ * أَ لَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فىِ كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ* وَ أَنهَُّمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ» (3)
ترجمه: (پيامبر اسلام شاعر نيست) شاعران كسانى هستند كه گمراهان از آنان پيروى مىكنند. * آيا نمىبينى آنها در هر وادى سرگردانند؟ * و سخنانى مىگويند كه (به آنها) عمل نمىكنند؟!}
پاسخ دهندگان به این مسئله نیز علاوه بر احادیث و روایات متعدد که از قرائت شعر توسط معصومین علیهم السلام در موقعیت های خاص، {مانند: شعرخواندن امام رضا علیه السلام در محفل هارون و برهم زدن نقشه ای که آن پلید در حین میگساری برای امام شیعیان کشیده بود و...(4)}
و یا مواردی که اولیای کرام، دستور به خواندن شعر داده اند، {مانند:
قال الرضا علیه السلام
:یا دعبل! احب ان تنشدنی شعرا فان هذه الایام حزن کانت علینا اهل البیت علیه السلام
.
ترجمه: امام رضا علیه السلام به دعبل (شاعر اهل بیت) فرمود: ای دعبل! دوست دارم که برایم شعری بسرایی و بخوانی، چرا که این روزها (ایام عاشورا) روز اندوه و غمی است که بر ما خاندان رفته است.(5)}
و یا،
{امام صادق(ع) فرمود: یا معشر الشیعة علموا اولادکم شعر العبدى، فانه على دین اللَّه: " به فرزندان خود، اشعار عبدى را بیاموزید که او بر دین خدا است.
"(6)}
و یا،
{امام صادق(ع) فرمود: تاکنون کسى در باره ما یک شعر نسروده مگر اینکه با روح القدس تأیید شده است
.(7)}
و نیز تکریم حضرت رسول اکرم(ص) و اولیای ایشان علیهم السلام نسبت به جایگاه شاعران بحث می کنند. چنین مباحثی البته بسیار مطرح شده است. نیز چهار شرطی که در همان سوره ی مبارکه ی شعرا برای تمییز شاعران درستکار از شاعران گمراه کننده که همانا ایمان، عمل صالح، یاد فراوان خداوند و یاری مظلوم است.
{«إِلَّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَ ذَكَرُواْ اللَّهَ كَثِيرًا وَ انتَصَرُواْ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُواْ أَىَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ»(8)
ترجمه: مگر (آن) كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام مىدهند و خدا را بسيار ياد مى كنند، و به هنگامى كه مورد ستم واقع مىشوند به دفاع از خويشتن (و مؤمنان) برمىخيزند (و از شعر در اين راه كمك مىگيرند). آنها كه ستم كردند به زودى مىدانند كه بازگشتشان به كجاست
!}
نیز به اندازه ی کافی مورد دقت اهل نظر قرار گرفته است، اگرچه همواره با رویکردی تازه، امکان بازپرداختن به مباحث فوق وجود دارد.
لذا نتیجه ی مقدماتی که به دست می آید آن است که علیرغم اختلاف نظرهای فقهی در باب کراهت یا کرامت شعر و شاعری، چنانچه شعر، خصوصاً شعر آئینی در خدمت ترویج مکتب اهل بیت علیهم السلام باشد، ابزاری کارا است که باید کاملاً مدّ دقت قرار گیرد.
اما آنچه در مقاله ی حاضر بدان خواهیم پرداخت، نقش و رسالت شاعران، خصوصاً شاعران آئینی در ترویج مکتب اهل البیت علیهم السلام با توجه به روزگار ما است. در این باب به دو مفهوم دقیق باید توجه کرد که:
اولاً: ترویج مکتب اهل البیت، تنها معرفی اهل البیت نیست، بلکه گسترش همه ی آن اهدافی است که تک تک انبیاء و اولیای کرام، از آدم(علیه السلام) تا خاتم(صلی الله و علیه و آله) در پی آن بوده اند.
ثانیاً: روزگار ما، یعنی، زمانی که مسلمانان،یعنی همانی که همه ی امید اهل بیت کرام هستند، اسیر فتنه ی روزگارند. از سویی خداوندان ثروت و قدرت در جای جای کره ی زمین به قتل نفوس و غارت مایملک مسلمانان دست یازیده اند و از سویی، در میان مسلمانان، آن چنان اختلافاتی افکنده اند که خود مسلمانان را در تحقق مطامع لاینقطع آن زورمداران به کار گماشته اند.
لذا در اینجا از میان تمام مناظر متفاوت ممکن، به این دو وجه خواهیم پرداخت:
1. نقش و رسالت شاعران آئینی در ترویج مکتب اهل بیت(به ویژه، امام رضا) علیهم السلام در تقابل با قتل و غارت و زیاده خواهی اربابان ثروت و قدرت.
2. نقش و رسالت شاعران آئینی در ترویج مکتب اهل بیت(به ویژه، امام رضا) علیهم السلام در تقابل با اختلافات فرقه ای مسلمانان و تقویت وحدت.
توجیه منظر:
لازم به یادآوری است چون قرار شد به اهداف مدّ نظر مکتب اهل البیت و نقش و رسالت شاعران معاصر در این امر بپردازیم، تطبیق اهداف این مکتب با زمان ما از ضروریات است. از آنجا که ایران اسلامی در حال حاضر بی هیچ شک، چشم انداز امید همه ی مسلمانان جهان برای رهایی از گرفتاری های به ظاهر دوگانه، اما در اصل، واحد فوق می باشد، لذا:
یکم. بررسی رهنمودهای ادامه ی منطقی مکتب اهل البیت علیهم السلام، که همانا ولایت فقیه است، مدّ توجه خواهد بود.
دوم: عملکرد و مسیر فعلی شاعران آئینی در باب رهنمودهای مذکور مبیّن خواهد بود.
در نتیجه، پارامترهای مورد بررسی ما در تبیین آن دو منظر، عبارت خواهند بود از:
الف. رهنمودهای ولایت در باب نقش و رسالت شاعران آئینی در ترویج مکتب اهل بیت(به ویژه، امام رضا) علیهم السلام در تقابل با قتل و غارت و زیاده خواهی اربابان ثروت و قدرت.
ب. عملکرد و سوگیری شاعران در عمل به رهنمودهای ولایت در باب نقش و رسالت شاعران آئینی در ترویج مکتب اهل بیت(به ویژه، امام رضا) علیهم السلام در تقابل با قتل و غارت و زیاده خواهی اربابان ثروت و قدرت.
یادآوری:
از آنجا که ولی فقیه حاضر، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(دامت افاضاته) خود دستی در ادبیات داشته و خصوصاً طبق نظر کارشناسان اصیل ادبیات، ایشان از خبرگان حوزه ی مذکور بوده، به مراتب، جلساتی مستقل با شاعران داشته و دارند و نیز به مناسبت های مختلف، به بیان نظرات راهگشای خویش در تشریح وضعیت سابق و حاضر و نیز وظایف حاضر و آتی شاعران در باب مدّ نظر پرداخته اند، کشف و استخراج و توضیح نظرات و رهنمودهای ایشان، در واقع نیل به هدف، یعنی تبیین نقش و رسالت شاعران آئینی در ترویج مکتب اهل بیت علیهم السلام می باشد. اما متاسفانه پرداختن به همه ی این رهنمودها در لیاقت این مجمل نیست، چرا که این خود، الحق و الانصاف، نیازمند به تشکیل کارگروه های زبده و ساعات فروان کار دقیق است که در حوصله ای این مقاله نمی باشد. در نتیجه، در اینجا به یمن دوازده امام بر حق شیعیان، علیهم السلام، تنها به دوازده مورد خواهیم پرداخت. امید است، این مقاله، راهگشا و مشوق پژوهش های بعدی سایر محققان عزیز در این باب گردد.
در ذیل به تفکیک، برخی فرمایشات مقام محترم ولایت فقیه(9) در ابواب دوازده گانه ی مذکور را مرور خواهیم کرد و به توضیح مختصری در هر مورد خواهیم پرداخت.
1. رسالت ظلم ستیزی و نقش شاعران:
مقابله با ظلم ظالمین، خصوصاً تقابل با قتل و غارت و زیاده خواهی های اربابان ثروت و قدرت، که امروزه دیگر پرده حیا را دریده و مستقیماً رو در روی اصل مسلمانی قرار گفته اند، از مهمترین رسالات شاعران آئینی و نقش آنان در این مبارزه، غیر قابل انکار است. ولی امر مسلمین در دیدار با شاعران در مراسم افطار سال 1392فرمودند:
- "...در مسائل مربوط به جامعه و زمانِ خودمان هم شاعر داراى مسئولیت است. امروز یک حرکت عظیم تاریخى از درون جامعهى ما به وجود آمده و الهامبخش مجموعههاى بزرگ بشرى شده؛ این یک واقعیت است. مواجههى انقلاب اسلامى با نظام سلطهى بینالمللى، ایستادگى در مقابل زورگوئىها، از سوى یک ملتى که دویست سال یا بیشتر زیر بار زورگوئىهاى دیگران بوده، و برافراشتن پرچم آزادى و آزادگى در این کشور، چیز خیلى مهمى است؛ این باید در شعر شاعران ما ظهور پیدا کند. همچنین آنچه که در پى این آزادى آمد..."
2. رسالت جهادی و نقش شاعران:
مبارزه با ظلم جهادی است که ما در هشت سال تقابل نظامی با جهانخواران به سرکردگی رژیم بعث عراق پشت سر گذاشتیم. زنده نگاه داشتن روحیه ی جهادی، تقدیر از مقام بلند شهدای جنگ، دفاع از آرمان های آن جنگ و ..همه و همه جزء رسالات شاعر آئینی است. در این باب از زبان ولایت می شنویم که :
- "...من بارها در همین جلسه و جلسات دیگر گفتهام که مسئلهى جهاد نظامىِ هشتسالهى ما چیز کمى نبود، چیز مهمى بود؛ که به نظر من در شعر ما خیلى باید مورد توجه قرار بگیرد..."
3. رسالت جامعه سازی اسلامی و نقش شاعران آئینی:
یکی از اهداف همه ی انبیاء و اولیای الهی که متاسفانه در اکثر قریب به اتفاق موارد با مقابله ی اربابان ثروت و قدرت قرار گفته و محقق نشده است، تشکیل جامعه ای در خور مومنین است. ایجاد چنین جامعه ای منوط به خواستن خود افراد آن اجتماع است، فلذا محیا کردن افراد اجتماع برای تحقق جامعه ای در خور مومنین، از رسالات شاعر آئینی است. مظلومیت اولیاء الله در اجتماع حتی زمانی که مانند امام رضا علیه السلام، ظاهراً در حکومت مداخله داشتند، می تواند از محورهای اصلی مباحث شاعران باشد. در این حوزه سخن ولایت را بشنیم:
- "...همچنین جهادِ بناى جامعهى اسلامى، جهاد استحکام بخشیدن به ساخت قدرت ملى که ما مکرر رویش تکیه کردیم، جهاد اصلاح سبک زندگى - که عرض کردیم متن تمدن اسلامى این است و آنچه که در غیر از سبک زندگى بحث میکنیم، همه شکلها و شیوهها و اندازهگیرىها است - اینها هر کدام یک جهاد است؛ حضور در این جهاد از طریق شعر، باید مورد توجه قرار بگیرد..."
4. رسالت و نقش شاعران در آگاه سازی مردم از تاریخ و نیز نسبت به عصر حاضر:
آگاهی بخشیدن از آنچه بر پیشینیان گذشت و نیز تبیین شرایط روزگار حاضر نیز از دیگر رسالات شاعر آئینی است. شاعر آئینی باید تاریخ و زمان خویش را مطالعه کند و آگاهی بیابد و سپس با زبان فصیح شعرش، به روشنگری پرداخته، مردم زمانه ی خویش را از سرگذشت پیشینیان و شرایط موجود زمان آگاه سازد و نیز این اطلاعات را به صورت موثق در اختیار نسل های آتی قرار دهد. برای نمونه؛ مسئله ی فلسطین و بیداری اسلامی از مسائل عصر حاضر است که نباید در شعر شاعر آئینی مورد غفلت واقع شود. ولی امر مسلمین در این مورد می فرمایند:
- "...همچنین مسائل مربوط به تاریخ، مربوط به زمانه. امروز بیدارى اسلامى یک مسئلهى مهم است، مسئلهى فلسطین یک مسئلهى مهم است؛ اینها باید در شعر ما سهم داشته باشند، ما در شعرمان باید به اینها بپردازیم. بههرحال اینها چیزهائى است که اهمیت دارد
..."
و همچنین در سال 1392فرمودند:
- "...در مسائل مربوط به جامعه و زمانِ خودمان هم شاعر داراى مسئولیت است. امروز یک حرکت عظیم تاریخى از درون جامعهى ما به وجود آمده و الهامبخش مجموعههاى بزرگ بشرى شده؛ این یک واقعیت است. مواجههى انقلاب اسلامى با نظام سلطهى بینالمللى، ایستادگى در مقابل زورگوئىها، از سوى یک ملتى که دویست سال یا بیشتر زیر بار زورگوئىهاى دیگران بوده، و برافراشتن پرچم آزادى و آزادگى در این کشور، چیز خیلى مهمى است؛ این باید در شعر شاعران ما ظهور پیدا کند. همچنین آنچه که در پى این آزادى آمد
..."
5. رسالت نخبگی و نقش شاعران در جامعه:
شاعر، جزء نخبگان و زبدگان جامعه است، فلذا نسبت به سایرین مسئول است. او وظیفه ی هدایت گری و خدمت دارد. اینها یعنی شاعر حق ندارد بگوید من برای دل خود شعر می گویم و کاری به کار جامعه ندارم. در چنین وضعیتی، مسلم است که شاعر آئینی که خود به رسالت خویش معترف و نسبت به آن کاملاً آگاه است، وظیفه ی سنگینی دارد. از زبان ولی امر می شنویم که:
- "... شعر، یکى از برجستهترین هنرها است؛ و هنرمند
- چه هنر شعر، و چه سایر هنرها - جزو زبدگانى است که در زمینهى مسائل داراى مسئولیت، مسئولیت سنگینترى دارد؛ طبیعى است دیگر. نخبگان - چه نخبگان سیاسى، چه نخبگان علمى، چه نخبگان فرهنگى - در هر بخشى، مسئولیتشان از مسئولیت غیر نخبگان بیشتر است. هنرمند یک نخبهى برجسته است؛ بنابراین مسئولیت دارد. به نظر من این مسئولیتها را باید جدى گرفت و هنر شعر را که هنر بسیار فاخر و مهم و کهنهنشدنى در تاریخ است، متضمن و حامل این مسئولیتهاى سنگین کرد
..."
6. رسالت پرداختن به حکمت و نقش شاعران آئینی در آن:
پرداختن به حکمت از جمله رسالات شاعر آئینی است. شاعر آئینی با تلاش و مطالعه ی ژرف و با بهره گیری از نعمت الهام و کشفی که خداوند به او مرحمت فرموده است، باید به گسترش حکمت بپردازد. شاعران بزرگ فارسی اهل حکمت بودند و آن را به خوبی می شناختند و همین امر بوده که امروزه برخی از آنان را به نام حکیم می شناسیم، مانند حکیم عمرخیام، حکیم سعدی و...
البته شاعر به احساسات و نیز دلتنگی های خویش نیز می پردازد اما این دو نکته نباید او را از پرداختن به حکمت مغفول نموده و یا حکمت را زیر سایه ی آن دو محو سازد. در هر صورت محضر ولایت، هر سه پارامتر فوق را به رسمیت می شناسند، اگرچه بر حکمت توجه ویژه ای دارند:
"-... البته احساسات بشرىِ شاعر را باید در نظر گرفت، دلتنگىهاى شاعر را هم باید در نظر گرفت، اندیشه و حکمت شاعر را هم باید در نظر گرفت؛ یعنى هر کدام از این سه بخش، بخشى و فصلى از هنر شعر را به خودشان اختصاص میدهند. جاى گلهگزارى هم نیست؛ یعنى اگر احساسات شاعرانه، احساسات عاشقانه، احساسات مربوط به مسائل جارى زندگى شخصى در شعر نیاید، شعر در واقع همهى کار خودش را انجام نداده. بنابراین بخشى از شعر مربوط است به احساسات شاعر؛ که خب، گاهى در این زمینه افراط میشود و همهى شعر اختصاص پیدا میکند به این احساسات.
یک بخش، دلتنگىهاى شاعر است؛ این را هم ما در شعر شاعران مشاهده میکنیم. غالب شعرا - مال زمان خاصى هم نیست؛ همهى زمانها، تا آنجائى که بنده فرصت کردهام و توانستهام و شناختهام و دیدهام - در دورههاى مختلف، شاعران دلتنگند؛ حسرت یک چیزى را فراتر از آنچه که در زندگى آنها وجود دارد، میخورند. حسرت آن جهات معنوى و اینها را کارى نداریم؛ نه، از لحاظ وضع مادى، از لحاظ مشکلات، از لحاظ ضربه خوردنها و جریحهدار شدنها، گلههائى دارند، دلتنگىهائى دارند. همهى شعرا هم این دلتنگى را دارند. من دیدم در یکى از شرححالهاى شعراى اواخر دورهى مغول، که گله میکند و میگوید که بله، متأسفانه بازار شعر کاسد است، به ما توجهى نمیشود؛ در گذشته چنین بوده، چنان بوده. این در وقتى است که شعرا مورد احترام بودند، به آنها پول میدادند، هموزنشان طلا یا نقره میدادند! یعنى همیشه این حالت وجود داشته. این دلتنگىها هم یک سهمى در شعر شاعر دارند؛ جاى گله هم نیست. بنده هیچ وقت از هیچ شاعرى گله نمیکنم که او برخى از دلتنگىهاى خودش را از اوضاع در شعر مىآورد. بالاخره روح شاعر روح حساسى است، ظریفى است؛ از یک چیزى رنجیده میشود، ناراحت میشود. بنابراین واقعاً هیچ جاى اشکالى وجود ندارد. خیلى از این دوستان نزدیک و صمیمى از رفقاى شاعر ما از این دلتنگىها داشتهاند و بنده هم جزو مستمعهاى خوب و صبور شعرهاى دلتنگى اینها بودهام. بنابراین ما این دو بخش شعر را به رسمیت میشناسیم: هم آنچه که مربوط به احساسات است، هم آنچه که مربوط به بیان دلتنگىها است. لیکن یک بخش دیگر هم هست که اندیشهى شاعر است، حکمت شاعر است؛ این نباید مغفولٌعنه قرار بگیرد. شما سعدى را ببینید؛ قلههاى شعر ما اینهایند دیگر؛ سعدى از همان - به قول شماها - شاعرانهها، عاشقانهها و احساساتىها فراوان دارد، از آن دلتنگىها هم زیاد دارد؛ هم در «بوستان» دارد، هم در غزلیات و جاهاى دیگر دارد؛ اما حکمت سعدى را مشاهده کنید چطور در شعر او گسترده است. سعدى را به عنوان یک حکیم میشود شناخت. این است که کسى مثل سعدى را، کسى مثل حافظ را، کسى مثل صائب را به قله میرساند. حکمت، اندیشهى حکیمانه، مسائل لازم براى آموختن به انسانها، اینها را فهمیدن و در شعر گنجاندن و بیان کردن - که معارف دینى و معارف انسانى و سبک زندگى جزو برترینهایش است - اینها مسئولیتهاى شاعر است. من توصیهام این است که دوستان، این سهم عمده و مهم را از شعر هرگز فراموش نکنند؛ البته در شعرهاى امشب خوشبختانه سهم وافرى در این بخش وجود داشت..."
7. رسالت تربیت نسل بعد شاعران آئینی و نقش شاعران معاصر:
شاعران آئینی از آنجا که نسبت به رسالت و نقش خویش آگاه هستند، پس از کسب درک قابل اعتنایی از حکمت، باید تلاش کنند تا مفاهیم را به طور مناسب به نسل های پس از خویش بیاموزند. اینان همان مفاهیم را در قالب کلمات و چیدمان مناسبی از آنها که متناسب با سن و سطح درک مخاطب جوان تر از خویش و یا حتی خردسالان باشد، منتقل می کنند و بدین صورت، نسل و نسل های پس از خود را به فراخور فرهنگ غنی خویش بار می آورند. رهبری در سال 92فرمودند:
"- ...من یک توصیهى دیگر هم دارم - که اینجا یادداشت کردهام - توجه به شعر کودک که متضمن مفاهیم حکمت اسلامى و حکمت سیاسى باشد، به نظر ما یکى از کارهاى لازم است و امروز یک مقدارى جایش خالى است. شعر کودک و کتاب کودک و نوجوان از جملهى بخشهاى مهمى است که امروز مورد توجه است. شعرائى که توانائى دارند، زبان رسائى دارند، باید مفاهیم حکمتآمیز را، یعنى حکمت اسلامى و ایرانى را در شعرهاى فارسى بگنجانند
. استعدادهاى جوان باید پرورش پیدا کند. ما در بین جوانها استعداد زیاد داریم و جوانها هم راحتتر میتوانند حقایق را بپذیرند و این حقایق را در بیان خودشان و در شعرِ خودشان منعکس کنند
..."
8. نقش سخن گفتن زیبا و استوار شاعران در ارتباط با رسالت وحدت آفرینی:
در اینجا، رسالت دیگری برای شاعران آئینی معاصر را، از زبان ولایت، در قالب یک مثال واقعی بیان می کنیم: در جلسه ی دیدار شاعران با رهبر معظم انقلاب در چهاردهم رمضان سال 1392، محمد کاظم کاظمی، شاعر افغان، شعری را به ترتیب ذیل قرائت نمود:
بادی وزید و دشت سترون درست شد
طاقی شكست و سنگ فلاخن درست شد
شمشیر روی نقشه جغرافیا دوید
اینسان برای ما و تو میهن درست شد
یعنی كه از مصالح دیوار دیگران
یك خاكریز بین تو و من درست شد
بین تمام مردم دنیا گل و چمن
بین من و تو آتش و آهن درست شد
آن طاقهای گنبدی لاجوردگون
اینگونه شد كه سنگ فلاخن درست شد
آن حلههای بافته از تار و پود جان
بندی كه مینشست به گردن درست شد
آن حوضهای كاشی گلدار باستان
چاهی به پیشگاه تهمتن درست شد
آن لایههای گچبری رو به آفتاب
سنگی به قبر مردم قزنین و فاریاب
سنگی به قبر مردم كدكن درست شد
سازی بزن كه دیر زمانیست نغمهها
در دستگاه ما و تو شیون درست شد
شاعر در ابتدا به شرایط حاضر که ماحصل عملکردهای خطای گذشتگان و ایجاد تفرقه میان مسلمانان است می پردازد. اشاراتی به وزیدن باد جنگ، جدا شدن مردم به واسطه ی شمشیرهای کشورگشا، ایجاد مرزها(که شاعر با زیرکی آن را خاکریز و نمادی از جنگ می نامند) یا همانا مصالح(بخوانید: مصلحت های) زورمدارن و ثروت پرستان که خود عامل جدایی مسلمانان از یکدیگر است، نیز اشاره شاعرانه به مرزهای بین کشورهای تفرقه انداز که از گل و چمن است و مرز بین مسلمانان که عمدتاً سیم های خاردار و مناطق مین گذاری و...(آتش و آهن)، اشاره به تغییر مراودتات تجاری قدیم که همواره سوغات آور عشق بود به تجارت جدید که تامین کننده ی ابزار جنگ و نزاع است، اشاره به کشتگان بی گناه این جنگ های برادرکش، تبدیل سرود شادی مسلمانان به شیون و زاری مادران و... همه و همه، بازگوی آن چیزهایی است که مکتب اهل بیت(علیهم السلام) همواره از آن ها بیزاری جسته و معرف راه خطایی است که پیموده شده است.
سپس وی به مسیری می پردازد که باید رفت، یعنی بازگشت به وحدت مسلمین جهان با استعانت از سمبلی که در شعر این شاعر آئینی، دو کشور افغانستان و ایران هستند:
دستی بده كه گرچه به دنیا امید نیست
شاید پلی برای رسیدن درست شد
شاید كه باز یك نفر از بلخ و بامیان
با كاروان حله بیاید به سیستان
وقت وصال یار دبستانی آمدهست
بویی عجیب میرسد از جوی مولیان
سیمرغ سالخورده گشودهست بال و پر
بر گرد او به هر سر شاخی پرندگان
ما شاخههای توام سیبیم و دور نیست
باری دگر شكوفه بیاریم توامان
با هم رها كنیم دو تا سیب سرخ را
در حوضهای كاشی گلدار باستان
بر نقشههای كهنه خطی تازه میكشیم
از كوچههای قونیه تا دشت خاوران
تیر و كمان به دست من و توست هموطن!
لفظ دری بیاور و بگذار در كمان
به محض پایان یافتن قرائت این شعر، ولی امر مسلمین رهنمود خویش را اینگونه بیان فرمودند:
"- ...آن چیزی که احیاناً بیشترین امید به آن هست که این مقصود را برآورده کند، همین کاری است که الان شما دارید میکنید. یعنی گفتن! گفتن ... پراکندن این فکر؛ آن هم در قالب ابیات زیبا و سخن استوار فارسی. آفرین!..."
در اینجا به روشنی درمی یابیم که از نظر ولی فقیه، بیشترین امید برای بازگشت وحدت مسلمانان، گفتن، آن هم با ادبیاتی زیبا و استوار است. لذا از نظر ایشان، بیشترین امید به شاعران(و سایر سخن پردازان) برای انجام این رسالت بزرگ است. در همینجا به یکی از فرمایشات ایشان در سخنرانی پایانی جلسه دیدار با شاعران در سال 1390اشاره کنیم. ایشان به کمیّت رو به گسترش شاعران در زمان ما پرداختند و شباهت آن را با یک دوره ی دویست ساله مقایسه نمودند. ایشان ابراز امیدواری کردند که این روند صعودی همچنان ادامه یابد. با توجه به این نکته، رهنمود بعدی را استخراج می نمائیم:
9. رسالت افزایش کمیّت شاعران و شعر آئینی و نقش شاعران معاصر:
اگر از بیانات ولی فقیه، به اهمیت گفتن زیبا و استوار و اهمیّت افزایش کمیّت شاعران آئینی پی برده باشیم، آنگاه در می یابیم که شاعران، خصوصاً شاعران کارکشته و سرآمد، علاوه بر سرودن، آن هم در مسیر تقابل با زورگویان و ثروتمداران و نیز ترویج وحدت مسلمانان، کمک به سایر علاقه مندان به شاعری در جهت تشویق و تقویت آنان، و در نتیجه افزایش کمی(و مسلماً کیفی) گفتن زیبا و استوار است.
متاسفانه گاهی دیده شده است که برخی شاعران پیشکسوت از پذیرش و راهنمایی تازه کاران طفره می روند. این ابداً با نقش و رسالت یک شاعر آئینی سازگار نیست. شاعر پیشکسوت آئینی آن زمانی مانا خواهد بود که از خود یادگاران فراوان به جا بگذارد و چه یادگاری پویاتر از شاگردی خلف؟! لذا رسالت دیگر شاعران آئینی در ترویج مکتب اهل البیت علیهم السلام، شاگردپذیری و شاگردنوازی است، چنانکه سابقون ما هم در شعر، چنین بودند و از کمک به شاعران تازه کار دریغ نمی کردند. پس از ذکر بیان ولی محترم فقیه در این باب به نکته ی بعدی خواهیم پرداخت:
"-...یك شباهت امروز ما با آن دوره، همين كميت است. تعداد شاعرى كه امروز در كشور ما هست، در هيچ دورهاى - حالا آن دوره كه خود ما بوديم و ديديم و با شعرا هم مرتبط بوديم، و همچنين آنچه كه از گذشته شنيديم - سابقه ندارد. امروز تعداد شاعران ما در كشور، از لحاظ كميت، شبيه همان دورهى دويست ساله است. البته اين به بركت انقلاب است. انقلاب معارف را، هنر را، همه چيز را آورد به متن مردم، داخل متن جامعه؛ لذا جوشش پيدا شد. امروز ما در كشور خيلى شاعر داريم؛ از نوجوانان دبستانى تا دبيرستانى، تا جوانان برومند، تا ميانسالان و پيران
. يعنى واقعاً انسان بخواهد محاسبه كند، تعداد شعراى امروز ما خيلى زياد است
. البته اين مربوط به سى سال است؛ اگر چنانچه
انشاءاللَّه همين روش ادامه پيدا كند - يعنى اگر با همين روال پيش برويم و شعر تشويق بشود و شعراى خوب بتوانند شعراى جوانتر را تربيت كنند - قطعاً كميت شعراى ما از آن دوره بيشتر خواهد شد..."
10. رسالت افزایش کیفیت شعر آئینی و نقش شاعران در افزایش تاثیر شعر آئینی:
چقدر ناپسند است که شاعری به صرف اینکه می خواهد همه ی مردم شعر او را بفهمند یا به هر دلیل دیگری از کیفیت شعر بکاهد. البته شعر دارای علوّ، الزاماً شعری نیست که در آن از واژه های دم دستی پرهیز شده باشد، چه بسا سهل و ممتنع سرایانی که حکمتی عظیم را با واژگان و دستور زبانی ساده بیان می کنند. آنچه موجب نگرانی است، شعرهایی است که از لحاظ ادبیّت در ضعف هستند و به عنوان شعر آئینی و خصوصاً شعر در تکریم اهل بیت علیهم السلام ارائه شوند. این به راستی جز قدرناشناسی اهل بیت و توهین به شعر آئینی چیز دیگری نیست. شعر آئینی می تواند و باید مفاهیم بلند را در قالب های فاخر و محکم داشته باشد تا آنجا که پیشروترین شعرهای ما، اشعار آئینی ما باشد. این مطلب را نیز از زبان معظمٌ له بشنویم(10):
"-...بعضی از آقایان مداحها به ما میگویند كه آقا این شعرهای قلمبه سلمبه را كه بخوانیم، مردم نمیفهمند. خب، بله بعضی از شعرها واقعا همین جور است؛ از سطح عمومی مردم بالاتر است. یعنی یك آدم ادیب و شارع باذوق هم باید دقت كند تا معنا را بفهمد. اینها را ما توصیه نمیكنیم. لیكن توجه داشته باشید، ذهن مردم و تلقی مخاطب با خواندن شما بالا میآید. این را من به مداحها می گویم. یعنی شما میتوانید ذهن مردم را بالا بیاورید. شعرهای خوب، الفاظ زیبا، مضامین عالی و معارف قوی خوانده بشود، خب مردم مجبور میشوند گوش كنند. وقتی شما خوب میخوانید، گوش میكنند و طبعا ذهنشان بالا میآید
..."
11. رسالت پویا بودن شعر آئینی و نقش شاعران پیشکسوت و استاد:
از دیگر رسالات شاعران آئینی آن است که پویایی خود را همواره حفظ کنند. برخی شاعران بعد از آنکه مدتی از عمر را وقف ادبیات نمودند به تصور آنکه دیگر چیزی برای آموختن نیست، خود را تمام می بینند. بدون هیچ تعارفی باید گفت چنانچه اینگونه تصوری بر شاعری حادث شود، او عملاً تمام شده و پایان یافته است. شاعر آئینی باید هر آن و هر لحظه در پی اعتلای زبان و هنر خود باشد تا ضمن آنکه خود را به روز کرده، از دنیای پرشتاب روزگار ما جا نماند، موجب علوّ هرچه بیشتر شعر آئینی گردد. نقطه نظر ولی امر مسلمین که خود از پویشگران عرصه ی ادبیات و براستی واقف و مسلط بر این حوزه است، شنیدنی است:
"- ...من حالا از همين جا استفاده بكنم و يك نكتهى ديگر را به اين شعراى خوب جوانمان - كه الحمدللَّه همه، شاعر و نوآور و مضمونساز و داراى شجاعت ابراز هستيد - بگويم. شعرهائى كه امشب من شنفتم، اغلب خيلى خوب بود؛ اما بدانيد «خيلى خوب» به معناى «تمامِ خوب» نيست. «خيلى خوب» ممكن است يك دهم
«تمامِ خوب» باشد؛ آن نُه دهم ديگر جلوى روى شماست؛ يعنى توقف نكنيد. اشكال كار در همهى كسانى كه در يك راهى از خودشان شكوفائى نشان ميدهند، اين است كه خيال ميكنند اين پايان راه است. فرض بفرمائيد يك كسى آواز قشنگى ميخواند، ميگوئيم بهبه، خيلى عالى بود؛ او را تحسين ميكنيم. او اگر خيال كرد كه ديگر بهتر از اين نميشود آواز خواند، قطعاً توقف و بلافاصله بعد از توقف، سقوط و تنزل خواهد داشت. او بايد بداند از اين بهتر هم ميشود خواند
. در همهى رشتهها همين جور است. در همهى كارهائى كه ما ديديم، همين جور است. احساس به منزل رسيدن، خستگىآفرين و ركودآفرين است. شما هنوز به منزل نرسيدهايد. خيلى خوب پيش رفتيد، خيلى خوبيد؛ اما همين طور كه عرض كرديم، گاهى «خيلى خوب» يعنى يك دهم «تمامِ خوب»؛ آن نُه دهم ديگر را بايستى پيدا كنيد؛ تلاش كنيد، كار كنيد، زحمت بكشيد و پيش برويد
...."
12. رسالت معرفت افزایی دینی و نقش الگویی شاعران آئینی در افزایش این معرفت در جامعه جهانی:
ایران اسلامی، با سبقه ی ارزشمندی که در ایجاد الگوی دینی با پرهیز از افراط و تفریط و مطابق با آنچه مدّ نظر مکتب اهل بیت کرام از خود نشان داده است، خواسته یا ناخواسته، اینک به الگویی برای سایر مردم دنیا گشته و چشم جهانیان به عملکرد ما است. این الگو بودن، خود، وظیفه و رسالتی سنگین بر دوش ما نهاده است. این است که شاعر آئینی ما به عنوان یک نخبه، موظف است، ابتدا خود را از چشمه ی معرفت سیراب ساخته و سپس در شعر خویش این معرفت را با کلامی زیبا و استوار گسترش دهد. کلام ولی امر مسلمین جهان در این باب، محل توجه است:
"-... يك نكتهى ديگرى كه ميخواهم به شعراى عزيزى كه اينجا هستيد و شعراى ديگرى كه جزو مجموعه و جريان شعر انقلاب محسوب ميشوند، عرض بكنم، اين است كه شاعر زمان ما با اين ويژگىهائى كه اين زمان دارد، احتياج دارد به معرفت دينىِ عميق. امروز شما چه بخواهيد، چه نخواهيد، چه خودتان بدانيد، چه ندانيد، چه تصديق بكنيد يا نكنيد، براى بسيارى از ملتها الگو و اسوه شدهايد. اين بيدارى اسلامى كه مشاهده ميكنيد، چه بگوئيم، چه نگوئيم، چه به رو بياوريم، چه نياوريم، چه ديگران به رو بياورند، چه نياورند، اثرگرفتهى از حركت عظيم ملت ايران است. اين انقلاب عظيم، اين انقلاب بزرگ، اين تحول بنيانبرافكنِ سنتهاى طاغوتى و نظام طاغوتى و نظام سلطه، ملت ايران را به يك اسوه تبديل كرد. شما اگر بخواهيد به لوازم اسوه بودن و الگو بودن عمل كنيد، بايستى معرفت دينى و معرفت اسلامى خودتان را عمق ببخشيد؛ و اين در گذشتهى شعر ما وجود داشته. شما نگاه كنيد..."
نتیجه گیری:
با توجه به دوازده رهنمود ادامه ی سلاله ی مکتب اهل بیت کرام علیهم السلام، مقام عظمای ولایت، که در فوق بحث شد، شعر آئینی نه مکروه یا حرام، بلکه شاعران آئینی، از زبدگان جامعه ی اسلامی، صاحب نقش مؤثر و محل امید بوده، رسالات آنان در ترویج این مکتب حداقل عبارتند از: "رسالت ظلم ستیزی شاعران آئینی"، "رسالت و نقش شاعران آئینی در تبیینجهاد هشت ساله ی ایران علیه استکبار"، "نقش و رسالت شاعران آئینی در جامعه سازی اسلامی"، " نقش شاعران آئینی و رسالت ایشان در آگاه سازی مردم نسبت به تاریخ و نیز نسبت به واقعیات دنیای معاصر"، " وظیفه و رسالت شاعران آئینی به عنوان نخبگان جامعه"، "نقش و رسالت شاعران آئینی در پرداختن به حکمت و گسترش آن"، "نقش و رسالت این شاعران در تربیت نسل بعد و گسترش حکمت و معرفت دینی با زبانی متناسب با کودکان و پرورش متناسب با آئین بلند مکتب اهل بیت علیهم السلام"، "رسالت شاعران آئینی در زیبایی و استواری شعر وحدت آفرین آنان"، "رسالت و نقش شاعران آئینی در افزایش کمیت شاعران متعهد"، "رسالت و نقش شاعران آئینی در افزایش و ارتقای کیفیت شعر آئنی و مسئول"، "رسالت شاعر آئینی در حفظ پویایی و عدم توقف در علوّ"، و " رسالت و نقش شاعران آئینی در معرفت افزایی".
نکته ی پایانی:
همانطور که در مباحث فوق و نیز از زبان ولایت شنیدیم، همگرایی، ایجاد و حفظ وحدت میان مسلمانان و پرهیز از تفرقه، یکی از رسالاتی است که شاعران و علی الخصوص شاعران آئینی بر عهده دارند. وجود مرقد پاک امام هشتم، علی بن موسی الرضا علیه السلام در ایران، که قبلگاه همه ی مسلمانان جهان(اعم از شیعه و سنّی واقعی) است، من جمله ظرفیت های بزرگ ما برای تحقق آن آرزو و کوتاه کردن دست ایادی ثروتمداران و قدرت پرستان جهان، از جان و مال مسلمانان است که به واسطه ی تفرقه، هر روز طمع آنان افزایش می یابد. پرداختن شاعران آئینی به این نقطه ی عطف با هدف ایجاد وحدت، من جمله رسالات اصلی شاعران آئینی است. امید است با توجه هرچه بیشتر به این مهم و نیز ارتقای مراسماتی که این هدف را ترویج می کند، و من جمله ی آنها، کنگره ی بین المللی شعر رضوی، هر چه سریعتر به سوی وحدتی اسلامی و بازیابی جایگاه واقعی مومنین در جهان، به پیش بتازیم. انشاالله.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
مهرداد نصرتی(مهرشاعر)
16/05/1392
بیست و هشتم ماه مبارک رمضان
ارجاعات متنی و منابع:
1-مفاتيح الجنان/ اعمال شب جمعه/ شیخ عباس قمی
2-همان منبع
3-قران کریم/ سوره ی الشعراء/ آیات 224 - 226
4-مروج الذهب/تذكره سبط بن جوزي/ ص ٢٠٣ و نیز بحار الانوار ج ٥٠/ ص ٢١١ـ٢١٣
.
5/جامع احادیث الشیعه/ ج 12.
6/نور الثقلین/ ج 4/ص 71
.
7/شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج1، ص 7، ناشر: نشر جهان، تهران، چاپ اول، 1378 ق
.
8/قران کریم/ سوره ی الشعراء/آیه ی 227.
9/ مجموعه فرمایشات مقام معظم رهبری در این مقاله از سایت محترم:
http://farsi.khamenei.ir
10/ سایت
http://farsi.khamenei.ir و نیز کتاب
"محفل شاعران آئینی"/ مهر ماه سال 1390/ انتشارات انقلاب اسلامی وابسته به موسسه انقلاب اسلامی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی خامنهای.
================================================================پایان==============