ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



خاک بر سرت کردند!!!

به نام دوست

امروز به روزم با قصیده ای سرخ!

با نظراتتان هلم بدهید!
 

 تویی که هیچ نبودی و شاعرت کردند
 

چطور شد که تو را میز پرورت کردند

دچار صندلی و حکم و دفترت کردند

به راه پول کشیدند پای پاکت را

به حرص  پست و مقامی تو را خرت کردند!

برای آنکه تو در جرمشان شریک شوی

درون مدرسه کبر مبصرت کردند

تو را برای سواری گرفتن از قلمت

برای موعظه جهل منبرت کردند

در ابتدا به خیال تو بال و پر دادند

سپس به دست خودت خاک بر سرت کردن

تو ازمون و خطای گناهشان شده ای

پس از شکفتنت از ترس پرپرت کردند

به خواب رفته ای و غصه زمانت نیست

ز قصه های قشنگی که در سرت کردند

خیال کرده ای آن ها صلاح می خواهند

ولی تو را به همین شیوه کافرت کردند

برای مردم مستضعفت شعار نده

خیال هم نکنی زود باورت کردند

برو برو که تو همرنگ شاه ها شده ای

تو را به زور زر زور سرورت کردند

ببین مقابل تو می کشند عزت  را

به پشت خسته این خلق خنجرت کردند

و تا تو انس گرفتی به کوری و کریت

برای بازی بیداد داورت کردند

تو کی از این همه تزویر باز خواهی گشت

تویی که رو به تباهی مسافرت کردند

بیا به به عشق جماعت فقط قلم بزنیم

نگو که منبریان عقل محورت کردند

که هرچه داری از این مردم است، مدیونی

تویی که هیچ نبودی و شاعرت کردند


مجتبی نادری طاهری

کلمات کلیدی این مطلب :  شاعر ، مردمی ، میزپرور ، عزت ، حرص پول ، مجتبی نادری طاهری ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/5/21 در ساعت : 13:6:33   |  تعداد مشاهده این شعر :  833


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید حسن رستگار
1392/5/22 در ساعت : 11:52:36
سلام ودرود


اینهم دردی است


بر قرار و بر مدار
یا علی
علی اصغر اقتداری
1392/5/21 در ساعت : 15:26:52
سلام
شعر درد مندانه وپرخاش گرانه ای اما شعار بیشتر بر آن حاکم بودگرچه لازمه ی این گونه شعرها جز این نمی تواند باشد
شاعری که شعرش را تیغ برانی نمی کند تا داد محرومان را از صاحبان زر وزور وتزویر بگیردجز این صفاتی را که شما بر شمردید شایسته ی چه توصیفی است؟
درود بر شما
بازدید امروز : 2,265 | بازدید دیروز : 16,528 | بازدید کل : 122,975,186
logo-samandehi