سلام بر شاعر و استاد بزرگوار جناب اسماعيلي
تعهد و احساس مسوليت حضرت عالي نسبت به يك معضل اجتماعي قابل تقدير است و اما خود حضرت عالي واقفيد كه وقتي بيان اين معضل بخواهد با فرم و ساختار شعر بيان شود بررسي و توضيحي جدا گانه مي طلبد
از ويژگي هاي قابل توجه اثر اين است كه با تمام سادگي ساختار نحوي ، تصوير و مفهوم خود را سخاوتمندانه در اختيار مخاطب قرار مي دهد و به شدت و سرعت به مصرف مي رسد
و اما در لايه چهارم شعر كه همانا تحريك و سوق دادن مخاطب به سمت كشف روابط ظريف و نا گفته است نا توان مي ماند يعني كد هاي شاعرانه تماما براي مخاطب كشف شده هستند عنچه نو شكفته و خيابان هيز و ...
حتي شعر در سطح ابتدايي يعني شكل گيري تصوير نيز بدون مشكل نيست ؛ شاعر تحت تاثير شيفتگي براي قافيه سازي باغ را تحميل بر متن مي كند و يا گرفتار هم پوشاني مي گردد
هم پوشاني در اين شعر از انجا به اثبات مي رسد كه پاره اول "دست نوازش هيچ خانه اي /بالاي سرش نيست " اگر حذف شود به ساختار شاعرانه شعر آسيبي نمي رسد .
جناب اسماعيلي تفاوت شعر و شعار در اين است كه شعار ،ارايه سو گيري و قضاوت شاعر با ايجاد صفت سازي هاي كلي است اما شعر ارايه همان قضاوت و سو گيري با منطق تصوير و انرزي زبان است در تركيب اغوش هيز خيابان ،اغوش خيابان شعر است اما اغوش هيز خيابان شعار است صرف به كار بردن صفت هيز شعر را به سامان خود نمي رساند (به طور كل بنده كاره اي نيستم وگرنه حكم صادر مي كردم اقا به كار بردن صفت در شعر ممنوع)
به كار بردن صفت در بدري براي گهواره نيز چنين داستاني دارد
در به كار بردن مجاز در اين اثر اندكي سهل انگاري شده است خانه به علاقه حال و محل به جاي اهل خانه بكار رفته است كه به خوبي اين مجاز جا ي گير نشده است البته شايد اين برگردد به روانشناسي حقير با كلمات كه نمي توانم خانه را به جاي اهل خانه بپذير م (واژه هايي مثل خانه فساد خانه تيمي خانه سالمندان خانه كلنگي خانه فروشي ان قدر در ذهن بنده جولان دارند كه پذيرفتن ان به جاي اهل خانه ان هم در شكل مرسوم يعني خانواده سخت است )
و اما سوال چرا دست نوازش بالاي سرش و نه روي سرش ؟البته با حذف نوازش ، بالاي سر منطق پيدا مي كند و همين نوازش است كه شعر را هم به شعار نزديك كرده است و هم چالش تصوير ي ايجاد كرده است و اما اگر جواب به اين سوال بتواند از دايره شعر و نه وراي ان ،مخاطب را قانع كند همين پاره مي تواند شاعرانه ترين و قابل تامل ترين قسمت شعر باشد .
به لحاظ مفهومي نيز شعر در ابتدايي ترين سطح يعني طرح مشكل متوقف است كه مي توانست سطح گسترده تر و عميق تري بيابد
خداوند جناب استاد اسماعيلي را كه از بزرگان و جوانمردان اين سرزمين هستند از جميع بلايا حفظ داشته باشد
رضا اسماعیلی
1392/5/26 در ساعت : 1:31:46
حضرت گنابادی عزیز
با تقدیم سلام و عرض ادب و ارادت ، از دقت نظر و تامل ادیبانه شما در شعر فوق بی نهایت سپاسگزارم . تلاش شما در حوزه نقد و تحلیل اشعار کاربران سایت ارزشمند و قابل ستایش است . سبز و سربلند باشید / یا علی
|
سید علی اصغر موسوی
1392/5/25 در ساعت : 18:31:44
درودبرشما استاد
ایزدی گرامی
آموختم آنچه را می بایست فرا بگیرم
پایدارباشید
|