ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



ادای دینی به شیرکو بیکس

 

 

 

همیشه مرگ

به زبان مادری سخن نمی گوید

گاه

لهجه ی پوتین سربازان صدام را دارد

در پسکوچه های حلبچه

گاه

لحن هواپیمای بدون سرنشین حافظ صلح

که خوشه هایش را

برای کودکان قندهار

ترجمه می کند

 

نه شیرکو!

این شعر

هنوز تمام نشده

هنوز

دستان این کودک

از خاک غروب های سردشت

از قاب عکس روی میز کارت

بیرون مانده

حتی اگر نوشته باشی:

 

"بعد از این

قلمم را به دست بادها می سپارم

تا با تو سخن بگویند"*

 

لطفا بگو

نشستن در غروب کافه های سلیمانیه

تا زخم های پولک دوزی شده

بر تن زربفت پوش دختران زریوار

شعری بود

که امان ات را برید و

سروده نشد

اما هی

سیگار پشت سیگار

شعله می کشید و

می سرودت

دیگر می توانی به آسانی با مرگ سخن بگویی

 

به لهجه ی مادری اش

بگویی که برایت

"مشتی واژه

از قحط سال شعر آوردم

تا گل سرخی باشند

بر میز کارت"**

 

 

.........................................................................................................................

 

 

*و** سطرهایی از شیرکو
 


موضوعات :  اجتماعی ، ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1392/5/29 در ساعت : 14:11:6   |  تعداد مشاهده این شعر :  1115


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

احمد سوسرایی
1392/5/29 در ساعت : 18:1:57
درود دوست گرامی
محمد صارمی شهاب
1392/5/29 در ساعت : 19:19:54
سپاس
حمیدرضا اقبالدوست
1392/6/1 در ساعت : 13:59:41
پاینده باشید / بسیار زیبا /یا حق /روحشان غریق دریای رحمت حضرت حق
محمد صارمی شهاب
1392/6/1 در ساعت : 20:14:21
سپاس از شما
علی نظری سرمازه
1392/5/29 در ساعت : 21:18:37
درودشاعرگرامی/حق هم همین است و بیشتر از این/برقرارباشید/
محمد صارمی شهاب
1392/6/1 در ساعت : 20:15:28
سپاس فراوان
دکتر آرزو صفایی
1392/5/29 در ساعت : 14:24:52
درود بر شما
سپید دلنشینی است
دست مریزاد
محمد صارمی شهاب
1392/5/29 در ساعت : 16:27:35
سپاس از شما
آرش پورعلیزاده
1392/6/2 در ساعت : 17:34:19
احسنت برادر! احسنت! از آن شعرهای سپیدی بود که دوست داشتم
محمد صارمی شهاب
1392/6/2 در ساعت : 22:0:24
سپاس شاعر
بازدید امروز : 5,511 | بازدید دیروز : 6,651 | بازدید کل : 122,953,671
logo-samandehi