گر تفنگی برسانند به من، نامردم تا سحر مغز خودم را متلاشی نکنم! به به چه ضربه نهایی عالی بود.. شاد باشید و شاعر
زهرا شعبانی
1392/6/3 در ساعت : 2:14:47
ممنون که سر زدید دوست عزیزم
پایدار باشید
|
|
سلام. جز بيت آخر مابقي غزل خوب بود
زهرا شعبانی
1392/6/3 در ساعت : 16:26:20
سلام
ممنونم که خواندید دوست بزرگوار
|
|
درود بر شاعرانگی شما ودرود بر نگاه نو وبدیعتان
زهرا شعبانی
1392/6/4 در ساعت : 3:43:48
درود بر شما دوست عزیزم و حضور پرمهرتون
|
|
سلام بزرگوار دوبیت پایانی موقوف المعانی نیستند واگر هم باشند باز فرقی نمی کند حرف شاعر این است که اگرتفنگی به من برسانند نامردم اگر مغز خودم را متلاشی نکنم . همین ودیگر هیچ! پس تا سحر در این بیت کاربردی ندارد وبهتر است حذف شود البته ازاین نظر که چون شعر در سطح تقریباًبالایی ارایه شده وگرنه برای شعر های سطحی هیچ گاه این نظر را نمی دادم با احترام
زهرا شعبانی
1392/6/4 در ساعت : 15:44:55
با تشکر مجدد از شما و جناب ارغوان گرامی باید عرض کنم که البته نظر خودم هم موقوف المعانی بودن دوبیت پایانی است و تا سحر رو در ادامه ی امشب بیت قبل آورده ام هرچند ممکن است از عهده ی بیان خوب برنیامده باشم.
در هر صورت بنده همیشه به دقت نظر و انتقادات کارشناسانه شما ایمان دارم و از دانش تان می آموزم
در پناه پروردگار بی همتا...
|
|
سلام حضرت شاعر ---------------- خیلی زیباست و قافیه ای بی بدیل تبریک مرا به خاطر این زیبائی بپذیر موفق باشی
زهرا شعبانی
1392/6/3 در ساعت : 2:14:1
سلام بر شما شاعر بزرگوار
از لطف بی دریغتون کمال تشکر را دارم
پایدار باشید
|
|
دست مریزادشاعر
حال وهوای دیگری داشت این غزل
ممنون
زهرا شعبانی
1392/6/3 در ساعت : 2:18:0
سپاس فراوان
پایدار باشید
|
|
درود بانو بسيار زيبا روان و متبحرانه است اما نمي دانم چرا نتوانستم با بيت آخر ارتباط برقرار كنم دست مريزاد
زهرا شعبانی
1392/6/3 در ساعت : 16:36:33
درود بر شما
سپاس ازحضور و نظر ارزنده تون
بیت آخر ارتباط برقرار کردنی نیست:-)
|
|
درود بانو بسیار زیباست مانا باشید
زهرا شعبانی
1392/6/3 در ساعت : 2:12:26
درود بر شما دوست عزیزم
زیبایی در نگاه شماست
پایدار باشید
|
|
سلام خانم شعبانی بسیار بسیار غزل زیبایی بود کل غزل را چند بار خواندم و دو بیت اول را از بس تکرار کرده ام از حفظم تعبیر سر ظهر پس از تشبیه دل به گلدان خیلی چسبید ممنونم
زهرا شعبانی
1392/6/3 در ساعت : 2:17:25
سلام برادر شاعرم
ممنونم
لطف شما بینهایت است
روز و روزگارتان نیک...
|
|
سلام زهرا جان
زیبا بود و خاص!
قافیه ها هرچند سخت ولی به جا بود.
در پناه خداوند مهربان؛ شاعرانه باشی!
یا علی(ع)
زهرا شعبانی
1392/6/3 در ساعت : 16:28:51
سلام مرضیه عزیزم ممنونم از محبت همیشگی ات دوست خوبم مولا علی(ع) یار و یاورت باد...
|
|
بسیار نغز وپر مغز/ فضای بیت آخر متفاوت وکانگستری شده است کاش بابیت قبل پایان می یافت
زهرا شعبانی
1392/6/2 در ساعت : 18:10:34
سپاس از حضور و نظر ارزشمندتون
پایدار باشید
|
|
سلام خانم شعبانی آوازهای عتیقی ست،این واژه هایی که در جان مان می سوزد وما رامی گدازدتابدانجاکه... "من پر از زخم جگرسوزم و باید بروم که تو را اینهمه درگیر حواشی نکنم" زخم های جگرسوز ازجان تان پرکشیده باد. بدرود
زهرا شعبانی
1392/6/4 در ساعت : 15:12:35
سلام فاطمه ی عزیز
ممنونم از لطف حضور و دعای خیرت
خداوند نگاه دارت باد...
|
|
من پر از زخم جگرسوزم و باید بروم / که تو را اینهمه درگیر حواشی نکنم ... درود و سلام سرکارخانم شعبانی! کوتاه و محکم و موثر بود با آن قافیه ی سخت. تنها "تراشی" را سخت میشد نشاند. برقرار باشید.
زهرا شعبانی
1392/6/2 در ساعت : 17:51:30
سلام و درود بر جناب پورعلیزاده دوست و شاعر
سپاس فراوان از حضور پرمهرتون
پایدار باشید
|
|
سلام غزل زیبا وخوش فرمی بود با قافیه ای سخث که به خوبی از عهده اش بر آمده اید در مورد بیت آخر باید عرض کنم که سحر می تواند حشو باشد غزلی کوتاه ولی کامل بود مانا وسر فراز باشی
هادی ارغوان
1392/6/3 در ساعت : 23:2:2
سلام جناب اقتداری
به نظرنمی رسد "سحر" حشوباشد..
چراکه دربیت قبل ازآن "امشب " آمده است
و می توان گفت بیت آخر ادامه ی منطقی
بیت ماقبل آخراست.
با احترام.
|
زهرا شعبانی
1392/6/3 در ساعت : 2:16:4
سلام استاد بزرگوار
سپاس فراوان از حضور و اظهار لطفتون
پایدار باشید
|
|
سلام. بسیار زیبا خانم شعبانی. ولی چرا آخرش اینقدر تلخ شد؟
زهرا شعبانی
1392/6/3 در ساعت : 16:27:43
سلام
سپاسگزارم جناب معارف
این هم یک تجربه است دیگر:)
|
|
زیباست و دلنشین مثل همیشه
زهرا شعبانی
1392/6/4 در ساعت : 3:49:33
حضورتان مایه دلگرمی ست دوست عزیز
|
|
فکر این را که تو هر روز بیایی سر ظهر روی گلدان دلم آب بپاشی نکنم! سلام خانم شعبانی زیباست غزل استادانه تان بهره بردم دست مریزاد فرداهایت شاعرانه بدرود
زهرا شعبانی
1392/6/2 در ساعت : 17:52:19
سلام جناب گیاهی
ممنونم از محبتتون
پایدار باشید
|
|
سلام سرکار خانم شعبانی بسیار زیبا بود... چقدر مناسب حال این روزهایم بود... "نشد از فاصله ها غصه تراشی نکنم..." برقرار باشید
زهرا شعبانی
1392/6/2 در ساعت : 17:54:1
سلام جناب خراشادی زاده سپاس ازلطف حضورتون روزهای شادتان پیش رو باد...
|
|
سلام
همین غزل خوبه.
دلتنگ غزل بودم مدتی که این شعر شرح صدری داد...
کلاً با این قافیه خوب ارتباط برقرار نمی کنم حتی توی شعر خوبی مثل این غزل . نمی دونم چرا!!؟
زهرا شعبانی
1392/6/4 در ساعت : 15:19:12
سلام
دلتنگی برای غزل طبیعی ترین حس غزل سراهاست
پیشنهاد می دم با این قافیه کار کنید. مطمئن باشید ارتباطه برقرار میشه به راحتی:)
|
|
سلام و عرض ارادت... آفرین.. تک تک ابیات زیبا و البته بیت آخر شوک به آدم وارد میکنه.. یه بار دیگه به ریتم شعر نگاه کنید شاید بیت آخر روهم بشه بدون تفنگ، مثلا با صحبت و مذاکره حلّش کرد... بسیار زیبا بود..
|
ماشالله ماشالله چقدر دلنشین درود بر شما
|