دی ماه 1390 برای اولین بار با خانواده به عتبات مشرف شدیم. یکی از روزها که به سمت حرم حضرت ابوالفضل (ع) می رفتیم سینا 4 ساله به مادرش گفت : خیلی تشنمه! آب می خوام! مادرش از کیف یک بطری آب بیرون آورد و به سینا داد. همینکه بطری آب رو گرفت درش رو باز کرد و ریخت روی زمین !
مادرش به من نگاه کرد و من به سینا که یعنی چرا اینکار رو کردی؟! سینا گفت می خواستم این کارم شبیه کار حضرت عباس بشه ! او خیلی تشنه ش بود ولی آب نخورد!...

می خواست که داغدار عباس شود
می خواست همیشه یار عباس شود
آنجا پسرم که ظرف آبش را ریخت
می خواست شبیه کار عباس شود!