درودتان خانم عاطفی گرامی /اجرتان با حضرتش /دست مریزاد /بدرود
مرضیه عاطفی
1392/6/19 در ساعت : 12:24:7
سلام جناب گیاهی
سپاسگزارم از شما
|
|
درود بر شما و قلم توانایتان خواندم و لذت بردم بسیار زییا و دلنشدین سروده اید
مرضیه عاطفی
1392/6/19 در ساعت : 12:30:32
سلام سارا جان
ممنونم از نگاه زیبابینت
|
|
سلام مرضیه جان غزلت رو دوست داشتم دلنشین بود و صمیمی مشخص بود که با تمام دلت نوشتی چون احساسات پاک و خالصانه تو شعرت کاملا مشهود بود اجرت با صاحب شعر انشاالله
مرضیه عاطفی
1392/6/20 در ساعت : 0:57:24
سلام زهرا جان
ممنونم از نگاه زیبابینت
قبول کنند انشاءالله
|
|
سلام خواهر خوبم لذت بردم از غزل معصومی شما. همیشه شاعر نگاه پاک این بزرگواران باشید. یاعلی
مرضیه عاطفی
1392/6/20 در ساعت : 1:0:48
سلام برادر کریمی
سپاسگزارم از توجه تان
علی(ع) یارتان
|
|
سلام علی الدوام تحت نگاه کریمانه ی کریمه ی آل کرم باشید. بسیار زیبا بود. فقط احساس شخصی حقیر این است که شاید در بیت ماقبل آخر، بجای "نگاهی" از عبارت "نگاهش" استفاده شود علیرغم آنکه از سهولت خواندن کسر می کند اما بر سهولت ادراک کمک کند. نمیدانم این زعم حقیر است...... و الامر الیکم.
مرضیه عاطفی
1392/6/21 در ساعت : 18:59:11
سلام بر شما
نظر لطف شماست
اول "نگاهش" بود اما با توجه به اینکه در ابیات قبل هم از ضمیر"ش" استفاده شده بود این مصرع را "نگاهی" آوردم اما حال که مخاطب احساس میکند "نگاهش" بهتر است باید تجدیدنظر کنم
سپاسگزارم
یا علی(ع
|
|
سلام خانم عاطفی گرامی بسیارزیبا وخواندنی سروده اید عطر خوشبویی که در سرتاسر ایران گم است از گلاب ناب قمصر نیست از شهر قم است سربلندباشید ومأجور
مرضیه عاطفی
1392/6/19 در ساعت : 0:24:24
سلام بر شما
متشکرم از حسن نظرتان
|
|
بدون شک غزلی زیبا و تأمل برانگیز است . درود بر شما
غلامرضا زربانویی (رضا)
1392/6/19 در ساعت : 14:55:25
باسلام
بسیار خوب وصمیمی
موفق باشید.
|
مرضیه عاطفی
1392/6/19 در ساعت : 12:34:9
سلام بر شما
متشکرم از حسن نظرتان
|
|
جاده ی مشهد-نجف-کرببلا- حتی دمشق ابتدایش رد شدن از جاده ی شهر قم است سلام خواهر مهربانم سروده ی بسیار زیبایتان را خواندم زیارت بی بی نصیبتان بی ادبیم را در نوشت بیت بداهه ببخشید یاعلی(ع)مدد...
مرضیه عاطفی
1392/6/20 در ساعت : 23:57:27
سلام جناب خرسندی
ممنونم از حسن توجه شما
عالی بود بداهه تان
علی(ع)یارتان
|
|
از ضریحش گریه می بارد؛ نه اینکه معجزه ست!
روضه ی جد غریبش در رواق سوم است
درود بر شما فوق العاده بود این غزل.فقط جسارتا در مصرع اول گم بودن عطر برای این بانوی بزرگوار چندان خوشایند نیست چون عطر حضور ایشان گم شدنی نیست واتفاقا کاملا مشهود می باشد واین مصرع در همان شروع توی ذوق خواننده می زند.لطفا اصلاح بفرمائید.تعبیر مهربانو خیلی زیباست.مابقی ابیات خیلی خوب نشسته اند.در بیت آخر هم کربلا به واسطه ی تقدسی که دارد حیف است گم باشد هرچند این واژه به معنای واقعی خود در این مصرع به کار نرفته ولی ترجیحا به جای آن واژه ی دیگری بگذارید که با دریا هم تناسب بیشتری داشته باشد.شاعر باشید وپایدار .بازهم جسارتم را ببخشید.حیفم آمد این غزل یکی دوتا ضعف جزئی اش را برطرف نکند.
مرضیه عاطفی
1392/6/19 در ساعت : 12:29:33
سلام معصومه جان
ممنون که خوندی و سپاسگزارم از این دقت نظر. حتما فکر میکنم به نکاتی که بیان کردی. در پناه خداوند بیکران، پیروز باشی
|
|
بر زيبائي هاي بسيار نقد نوشتن دشوار است ولي مي نويسم:
-مصراع سوم اگر بگوئيد بارها رفتم كه با لبخندمهمانم كند شايد با عبارت بارچندم است بهتر جفت و جور باشد ونيز با عبارت باز هم.
و با كمال شرمندگي عبارت زيباي مهربانو كه در مصراع سوم از شما قرض گرفتم در مصراع يكي به آخر اينگونه باز مي گردانم كه:
مهربانو آمدم گفتند حاجت مي دهي چون ردم نكن بصورت مشدّد كمي در اين غزل زيبا توي ذوق مي زند.
خيلي حرف زدم ببخشيد خدانگهدار.
مرضیه عاطفی
1392/6/20 در ساعت : 0:59:59
سلام جناب شهیدا
متشکرم از اظهار نظرتان
حتما فکر خواهم کرد
|
|