ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



حال ِ روبه آفتاب

خس خس
مي كند خانه ام
  و درد
     از نگاهم مي چكد.
هنوز كه هنوز است
از سس خردل
             بدم مي آيد
از سفر به آلمان
از اينكه همه
حال سينه ام را مي پرسند
و هر كس چيزي تجويز مي كند.
كاش مي شد
با فانوس
هزار توي سينه ام را
مي كشتم
كاش
هواي تازه در من تاثير داشت.
فاطمه كه از مدرسه مي آيد
اول درد سر من است
كپسولم را بر مي دارم
و به اعماق اطاقم
فرو مي روم.
از اينكه به فاطمه
ارفاق مي كنند
       در مدرسه
ناراحتم
با اينكه او استعداديست
از اينكه ليلا ((زنم))
دزدكي مرا مراقب است
از اينكه همسايه ها
در خانه هاشان
بخور روشن مي كنند
تا تاثير مرا كم كنند
در پاگرد
از اينكه بيست سال است
دكترهر بار مي گويد
حال شما رو به آفتاب است
          و افق هاي روشني
در شما مي بينم.
چقدر خوب مي شد اگر
دست بشر
بمب نمي ساخت
حتي با ماهيت شيميايي...





مجتبي اصغري فرزقي (كيان ) مشهد
وبلاگ :http://mo1351.blogfa.com/ 

کلمات کلیدی این مطلب :  آفتاب ، شيميايي ، سس ، هوا ، بمب ، بشر ، كپسول ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1392/7/1 در ساعت : 8:10:29   |  تعداد مشاهده این شعر :  594


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 18,447 | بازدید دیروز : 28,556 | بازدید کل : 121,705,707
logo-samandehi