ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



اول ِ مهر ولي بوي شقاوت مي ريخت.............



 
زندگی زندگی ساده و معصوم  پريشان شده بود
مرگ ِ  لبخند  فراورده ی ِ  شیطان شده بود


اول مهر ولی بوی شقاوت می ریخت
برگِ تقویم، ورق خورده ی طغیان شده بود


قد کشیدی به بلندای ِ  تمامیت ِ مرد
کودکی رفت به جایی که زمستان  شده بود



گفته شد مرد و دفاع و وطن و جبهه و درد
راه پوتین   تو تا سنگر ِ قرآن   شده بود


اول ِ مهر شد و  زرد و پریشان و عبوس
باغ ، غارت زده ی  پنجه ی طوفان شده بود


کوچه ها کوچ ِِ  کبوتر شده بودند    مدام
تب ِ  پرواز در این حادثه چندان  شده بود


کوله ات پر شده بود از نفس ِ خانه و شهر
پینه و زخم ِ  عمیقی که فراوان شده بود
 

بوی باروت ،  وَ آتش ،  وَ خدا  در هم شد
زندگی وصله ی آغاز و پایان شده بود


اینطرف ما و دعاها و خبرهای غریب
آن طرف سنگر و آتش  که گلستان شده بود

 
بوی پیراهن تو آمد و  آن  روز ِ  غریب
چشم کم نور پدر   چشمه ی  باران شده بود

 
کوله ات آمد و   یک چفیه ،   پلاکی ساکت
وصدای تو که در خاطره  هامان   شده بود



استخوان ها و پلاکی که تو را جار زدند
استخوان لای ِ گلوییست که پنهان شده بود
 
اکرم بهرامچی
ساده و معصوم  پريشان شده بود
مرزها دستخوش حمله ی شیطان شده بود


اول مهر ولی بوی شقاوت می ریخت
برگِ تقویم، ورق خورده ی طغیان شده بود


قد کشیدی به بلندای ِ  تمامیت ِ مرد
کودکی رفت به جایی که زمستان  شده بود


گفته شد مرد و دفاع و وطن و چفیه ی خاک
راه پوتین   تو تا سنگر ِ قرآن   شده بود

 
اول ِ مهر شد و        زرد و پریشان و عبوس
باغ ما  دستخوش ِ پنجه ی طوفان شده بود


کوچه ها کوچ ِ کبوتر شده بودند    مدام
تب ِ  پرواز در این حادثه چندان  شده بود


کوله ات پر شده بود از نفس ِ خانه و شهر
چفیه و زخم ِ  عمیقی که فراوان شده بود
 

بوی باروت و آتش و خدا  در هم شد
زندگی وصله ی آغاز و پایان شده بود


اینطرف ما و دعاها و خبرهای غریب
آن طرف سنگر و آتش  که گلستان شده بود

 
بوی پیراهن تو آمد و  آن  روز ِ  غریب
چشم تار ِ من ِ دلسوخته باران شده بود


کوله ات آمد و   یک چفیه ،   پلاکی ساکت
شِكوِه ها بود و فرياد كه عريان     شده بود


استخوان ها و پلاکی که تو را جار زدند
استخوان لای ِ گلوییست که پنهان شده بود
 
اکرم بهرامچی

کلمات کلیدی این مطلب :  اول مهر ، دفاع مقدس ، بهرامچي ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1392/7/1 در ساعت : 21:4:56   |  تعداد مشاهده این شعر :  878


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مجتبی خرسندی
1392/7/1 در ساعت : 23:58:4
کاش ما هم نصیب مان بشود
روز محشر ، شفاعت شهدا

سلام
درود بر شما وسروده ی زیبایتان
التماسدعا
یاعلی(ع)مدد...
عبدالله عمیدی
1392/7/3 در ساعت : 0:11:8
سلام
تاریخ و تقویم و مردانگی و عزت و نقاشی صحنه هایی از دفاع مقدس و زلالی بودن ها در گرداب خباثت دشمنان تابلویی است که با قلم قلب و زبان و دست شما ترسیم شده
تبریک باد این توفیق بزرگ
حسین نبی زاده اردکانی
1392/7/2 در ساعت : 0:12:19
درود بر شما و بر رزمندگان به لقا الله رسیده یا در انتظار مجوز دیدار نشسته.
اینطرف ما و دعاها و خبرهای غریب
آن طرف سنگر و آتش که گلستان شده بود
سارا وفایی زاده
1392/7/3 در ساعت : 10:32:57
سلام اکرم خانم

زیبا سرودید
ابراهیم حاج محمدی
1392/7/1 در ساعت : 22:59:40
سلام و درود
لذت بردم از این سروده ی زیبا
این مصرع {تب ِ پرواز در این حادثه چندان شده بود
} به نطر من ضعف تألیف دارد و جمله ی ناتمامی است و خواننده یا شنونده در انتظار اتمام آن است {تب ِ پرواز در این حادثه چندان شده بود که ......} اما اگر مثلا می گفتید {تب ِ پرواز در این بزم دو چندان شده بود} این ضعف تألیف را نداشت / از جسارت عذر خواهم
اکرم بهرامچی
1392/7/2 در ساعت : 15:49:32
سلام آقاي حاج محمدي گرامي
ممنونم از حضور خوب و صميمي شما در دفترم
در مصرع اول مفهوم مصرع دوم كامل شده دوباره بخونيد اگه مشكلي داشت باشه چشم روش
كار ميكنم/ممنونم

کوچه ها کوچ ِ کبوتر شده بودند مدام
تب ِ پرواز در این حادثه چندان شده بود
دکتر آرزو صفایی
1392/7/1 در ساعت : 22:27:32
درود بانوی شعر
سروده هایت را دوست دارم
نویسا بمانید
علی گیاهی
1392/7/2 در ساعت : 18:32:43
درود خانم بهرامچی
نکته ی مورد اشاره ی استاد حاج محمدی بسیار نکته ی ارزنده ای است و من هم وقتی بیت مورد اشاره را خواندم متوجه آن شدم ضعف تألیف مورد اشاره ی ایشان در عبارت { چندان شده بود } بقوت خود باقی است و با ربط به مصرع قبل هم قابلیت جبران ند ارد ضمنا پیشنهاد ایشان هم برای رفع ضعف تألیف جالب است . با پوزش
ایمان کریمی
1392/7/2 در ساعت : 0:14:51
سلام

نذرتون قبول

شعر زیبائی بود

یاعلی
بازدید امروز : 2,204 | بازدید دیروز : 16,528 | بازدید کل : 122,975,125
logo-samandehi