ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



امشب به خاطر وطنم حرف می زنم
 
امشب به خاطر وطنم حرف می زنم
با زخم های روی تنم حرف می زنم
 
پشت خدای من به من و شعر گرم هست
امشب علیه هر چه صنم حرف می زنم
 
یک عمر بر گناه و ستم چشم دوختم
حالا به جای زل زدنم حرف می زنم
 
امشب برای اینکه دلم قرص تر شود
با تیرهای در بدنم حرف می زنم
 
از سرب سرد، لیلی من باردار شد
از های و هوی درد زنم حرف می زنم
 
من مرده ام کنار من آتش به پا کنید
حالا اگر چه در کفنم حرف می زنم
 
مثل شهیدها شده ام ، زنده ام ولی
آری، اگر شهید منم، حرف می زنم!
 

 
موجی شدم به جرئت مجنون رسیده ام
دارم بزرگ تر از دهنم حرف می زنم...
کلمات کلیدی این مطلب :  وطن، جنگ، دفاع مقدس، جانباز ،

موضوعات :  اجتماعی ، ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1392/7/3 در ساعت : 12:27:54   |  تعداد مشاهده این شعر :  891

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

زهرا آراسته نیا
1392/7/3 در ساعت : 12:45:34
سلام
قشنگ و دلنشین و دردآور
علی اصغر اقتداری
1392/7/5 در ساعت : 23:34:28
سلام غزل زیبایی بود پر از حس وطن پرستی
ولی قافیه قرار دادن صنم دارای اشکال است چرا که حرف قافیه ی شما
"ن" است واکز این قاعده را بخواهیم درروی کلمه ی صنم پیاده کنیم صن می ماند که بی معنی است
ومصرع آخر در خوانش از اضافی است در غیر این صورت وزن خراب می شود
عبدالله عمیدی
1392/7/5 در ساعت : 22:50:27
سلام
سرشار از بودنی است که دل انگیزی دارد
معصومه مهری قهفرخی
1392/7/4 در ساعت : 14:41:7
سلام بر شما غزل خوبی بود به نظر می رسد چکش کاری های نهایی روی شعرتان انجام نشده وهنوز اندکی خامی در کارتان دیده می شود.به طور مثال:پشت خدای من به من و شعر گرم هست
معمولا پشت همه ی مخلوقات به خداوند گرم است در حالیکه در این مصرع شما ،موضوع برعکس مطرح گردیده.واژه ی خدا را چه در معنای حقیقی وچه مجازی بکار برده باشید تعبیر درستی به نظر نمی رسد. ضمن اینکه بار شاعرانگی واژه ی ((هست))اندک می باشد و...موفق باشید وشاعر.
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 1 ماه و 17 روز و 2 ساعت و 04 دقیقه و 12 ثانیه است همراه شماییم 445831452.582 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 2,486 | بازدید دیروز : 12,771 | بازدید کل : 121,744,731
logo-samandehi