طیبا و جاندار بود شعرتان عالیییییی
|
بر ريسمان مختلفي چنگ مي زنيم هردركه بازگشت كه باب المراد نيست آفرین بانو... موفق باشید
|
وقتي كه اهل خانه به تو زهر مي دهند ديگر به دستهاي كسي اعتماد نيست كم نيست درود خانـم فرمــانی گـــرامــی بهره بردم از این غزل آئینی زیبا دست مریـزاد / مــوفـق باشید ........................................ اجرشمــــا محفوظ پیش حضــــــرتش باد از پــاره قلب رضــا (ع) چون کـــرده ای یاد باشد قــــبول افتد همیـن اشــــعار روزی که نیست کس را جز عذاب واشک و فریاد
|
به نام خدا سلام مرضیه جان شعر زیبایی بود. یک پیشنهاد برای بیت چهارم دارم که مشکل تکرار «که» رفع بشه. البته مطمئنم اگه خودت بیشتر روش فکر کنی خیلی بهتر از این میشه: هر در گشوده گشت که باب المراد نیست. کتاب «آسمانی ترین مهربانی» نوشته ی سید مهدی شجاعی رو که درباره امام جواده حتما بخون. اونقدر قشنگه که نمی تونم درباره اش چیزی بنویسم ...
|
سلام . قبول باشه ان شاءالله احساس می کنم وزن بیت آخر مشکل داره . به عنوان پیشنهاد : در کنج خانه ی تو " ام فضل" ها البته شما خودتون شاعرترید
|
وقتي كه اهل خانه به تو زهر مي دهند ديگر به دستهاي كسي اعتماد نيست كم نيست سلام اجرتان با حضرتش بادا مدام بسیار خوب سروده اید
|
در مصزاع در حزیم تو چون ام فضل ها /ظاهرا کلمه ای جا افتاده است/کار زیبایی بود
|
درود برشما خانم فرمانی عزیز موید باشید.
|
آفرین آفرین چقدر زیبا.برای امام جواد شعر کم داریم .چه کار خوبی کردی.خدا یارت
|
ممنون از همه ي عزيزان در مصرع يكي مانده به آخر اشكال تايپي بود كه برطرف شد
|