ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



ای خدایی ریشه...


بدنم مجروح است



خسته از تن روح است



من به  دنبال دوا میگردم



وبه دنبال طبیبی حاذق



ترسم این درد مرا خوار کند



ومرا دائما آزار کند



من به دنبال کسی میگردم



که مرا از خودم آزاد کند



ودل غمزده ام شاد کند



من ز خود بیزارم



واقعا بیمارم



به خدا دست خودم نیست



که بی قافیه شد زندگیم



گاه گاهی به خودم می گویم



راستی بنده کی ام؟



جز اسیر هوس زود گذر



جز خیالاتی و بی ذوق و هنر



از همه ناراضی



به چی ات می نازی؟



به زمانی که در آن حبس شدی



به هوایی که  نفسگیر  کند آدم را



یا به مردم که گهی به به و گاهی اه اه



به خدا می نازی؟



که نبوداست  گناهی که زتو سر نزند



یا نبود است شبی شیطانی



به در خانه نفس و هوست در نزند



تو چه کردی با خود؟



که خدا هم ز تو دلگیر شده



روح هم از ستم نفس بدت پیرشده



نکند دیر شده



خنده ام خشکیده



بس که با گریه شب تا سحرم جنگیده



من طلبکارم از آن سایه ی سر



از همان نور که چندی است نتابد به نظر



که درست است من آدم بده ام



از بد حادثه ماتم زده ام



و درست است که عصیان کارم



ولی از عشق به تو سرشارم



خوب آگاهی از این اندیشه



ای خدایی ریشه



که ندیدم رویت



ولی عاشق هستم  برسر گیسویت



و نشستم چندی در کنار جویت



وندیدم رویت



من ندیده مستم



و به تو پا بستم



پس بگیر ای گل نرگس دستم



روزگارم سخت است



ولی آن لحظه   خیالم تخت است



لحظه ای که به سراغم آیی



عاشقت خوشبخت است



هر چه آید به سرم گو که بیاید چه غم است



هر که عاشق به تو باشد همه جا محترم است



سروده سید جمال الدین شهرزاد 


کلمات کلیدی این مطلب :  ای ، خدایی ، ریشه... ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/4/31 در ساعت : 17:51:30   |  تعداد مشاهده این شعر :  951


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 4,727 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,720,195
logo-samandehi