دسته بندی اشعار

آخرین اشعار

آخرین نقدها

بخوان به فاتحه باغ، سوره گل را

چه سرو های رشیدی، که با تبر افتاد
 صنوبران قشنگی ، که سر به سر افتاد
 شب آفرید و سیاهی، سایه ها از هم
 دمی که برق نگاهی فسرد و بر افتاد
 ستاره ها که شبانه، یکی یکی رفتند...
سحر دمید ولیکن ، به درد سر افتاد
 شنیده شد، که شده موریانه ها تکثیر
 بلوط کهنه، کمی بعد، از کمر افتاد
 بخوان به فاتحه باغ، سوره گل را
 شکوفه های سپیدی، که در گذر افتاد
خبر نماند، رها، در تمام ده پیچید
 خبر به شکل شهابی، به بوم و بر افتاد
 غزل به قبله روی اش ، نماز حاجت خواند
 از آن زمان که هوای گل اش به سر افتاد
 قسم به خون شقایق، که تا ابد پاشید
 همیشه آن که بزرگ است، در خطر افتاد
 تمام دل خوشی ما، به آسمان چسپید
 از آسمان به که گویم؟، اگر...اگر افتاد

 نصیرمجاب
14/8/1392
اول محرم

---

---

   تاریخ ارسال  :   1392/8/15 در ساعت : 11:48:8   |  تعداد مشاهده این شعر :  825

---

---